کتاب «بال شکسته» مروری بر خاطرات و زندگینامه دلاورمردیهای امیر سرلشکر جانباز علی طالقانی است.
در خیل آزادگان سرافرازمان، تعدادی از دلاورمردان تیزپرواز نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز وجود داشتند که پس از بروز رشادتها و ایثارگریها، چون "عقابان دربند" به دام صیادان بعثی عراق گرفتار آمدند. واژهها از بیان خاطرات تلخ و شیرین این دلاورمردان عاجزند.
هنوز هم باور نمیکرد کسی که مدتها در خانهاش سکونت داشته، شیرودی بوده است. چندبار پشت سر هم از من پرسید: همان شیرودی که اسمش ورد زبان مردم است، وقتی مطمئن شد گفت: «میروم خانهام را مسجد میکنم، زیارتگاه میکنم.»
کتاب «فرماندهان دفاع مقدس؛ نبوغ نظامی و خلاقیت» مروری بر بازگو کردن نبوغ و راهبردهای فرماندهان نظامی در دوران هشت سال دفاع مقدس است.
خاطرات سرهنگ محمد جواد انشایی مستندی از تاریخ شفاهی ارتشیان این مرز و بوم در دوران دفاع مقدس است که با قلم زهرا ابوعلی به زیور طبع آراسته شده است.
کتاب «فرمان آتش در کوهستانهای باختر» مروری بر تاریخ نظامی کرمانشاهان در قرن معاصر است.
کتاب "پدران سرباز، پسران سرباز" روایت خاطرات سربازی پدر و پسری است که برای دفاع از مرزهای کشور لباس خدمت پوشیدهاند.
کتاب "گردان 144" عنوان کتابی است به نگارش امیر سرتیپ فرض الله شاهین راد که درباره روزهای جنگ تحمیلی به خصوص نبرد آبادان نوشته شده است.
«در مدار حماسه» رشادتها و جانفشانی های رزمندگان نیروی زمینی ارتش را بازگو میکند.
"بیست سال تنهایی" نوشته عزت الله معظمی گودرزی، روایتگر درد و رنج جانبازان و آزادگان این مرز و بوم به صورت داستانی خواندنی است.
کتاب "فروغ پرواز" روایتی از خاطرات زندگی امیر شهید سرتیپ خلبان محمود خضرایی فرمانده مرکز آموزشهای نیروی هوایی است که به همت حمید بوربور منتشر شده است.
من چهره امام (ره) را در صورت شما میبینم. پیش خود میگویم این سرهنگ صیاد شیرازی است، ولی تصویر امام از جلوی نظرم نمیرود. در چهره شما، چهره ایشان را میبینم.
کتاب "ما چهار نفر بودیم" خاطرات ناوسروان علوی از دوران دفاع مقدس و عملیات لؤلؤ است که به همراه سه تن از همرزمانش در سال 1357 مسئوا اجرای بخش اصلی آن بودهاند.
کتاب "تاریخ نظامی جنگ تحمیلی" مروری بر وقایع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و بیان و مقایسه تواناییهای نظامی ایران و عراق در دوران دفاع مقدس است.
کتاب "آسمانبان" مروری بر خاطرات کارکنان پدافند هوایی دفاع مقدس در دوران نبرد حق علیه باطل و مقابله با زور و ستم است.
کتاب "گل وینه" روایتی از خاطرات زنان دلاوری است که در عرصه دفاع مقدس حضور یافته و نقش موثری در پیروزی رزمندگان داشتند.
چقدر قشنگ صدایم میزند. چقدر زیبا و پر احساس به نامم میخواند. دلم میتپد. حتی حس میکنم گونههایم گل میاندازد. مطمئنم این شعلهای که در درونم هره میکشد از تب سخت نیست، از شور عشق است.
عظمت کاینات در افق بیکران آسمانها فارغ از تمام دلبستگیهای زمینی مرا به خدا نزدیکتر و امید به زندگی را در من بیشتر میکرد.
کتاب "لطیف عشق" زندگینامه داستانی سروان شهید "لطیف رنجبری" فرمانده گروهان ۳ از گردان ۷۰۷ رزمی حضرت ابوالفضل(ع) است.
روایتی از زندگینامه همسر شهید "جعفر شهسواری پور"؛
کتاب "آبی آرام، ستارههای سفید" مروری بر زندگی و گفتههای "نیره ناصاری" است که با تقویت انگیزههای جهادگرانه در همسرش، جبههها را از رایحه ملکوت سرشار ساخت.
دختری از تبار هدایت، به نویسندگی فریبا انیسی در ۲۷۸ صفحه و یازده بخش تدوین شده و از سوی انتشارات مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری به چاپ رسیده است.
یادداشت؛
امام رضا (ع) به مردم نیشابور فرمود: توحید دژ مستحکمی است که هر کس در آن وارد شود در امان خواهد بود و نماد آن دژ ولایت و من می باشم
آنچه که در 8 ماه از 22 خرداد تا 22 بهمن 1388 گذشت، بدون اغراق شایسته عنوانی چون "8 ماه نبرد مقدس" است. عنوانی که در دل خود هزاران حرف گفته و ناگفته دارد و تردیدی نیست که هیچ قلمی از وصف آن بر نمیآید.
فرآیند دستیابی به نامزد انتخاباتی، نقش و تلاش دولتهای بیگانه و اپوزیسیون، شورش بر جمهوریت و شکلگیری برخی مولفههای ایدئولوژی تجدیدنظر طلبان، عناوین برخی از فصلهای این کتاب هستند.
"تا آوردگاه الهاله" چهارمین کتاب از مجموعه "بیست و هفت در 27"، حاوی داستان پرماجرای حیات دنیوی شهید عباس کریمی؛ فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله(ص) است.
"میرویم تا خط امام بماند" نوشتههای "شهید مهندس مهدی رجببیگی" است. در بخشی از این کتاب آمده است: ما ازمردن نمیهراسیم، اما میترسیم بعد از ما ایمان را سر ببرند و اگر نسوزیم هم که روشنائی میرود و جای خود را دوباره به شب میسپارد.
کتاب "اسرای عراقی یا میهمان" از مجموعه کتابهای "حدیث عزت و اقتدار" نوشته محمد حسین حبیبیان و شاداب عسگری در 88 صفحه از سوی انتشارات سازمان حفظ آثار و نشر ارشهای دفاع مقدس آجا به چاپ رسیده است.
شب قدر من، شبی که سلول های وجودم در آتش عشق، تغییر ماهیت داده بود و من چیزی جز عشق گویا نبودم.
"یکشنبه آخر" روایت یکدست مردانه از جنگ را میشکند و با روایتی زنانه، تحلیلی متفاوت از جنگ ارائه میدهد.
در مدرسه او دانشآموز من بود و حالا من نیروی او به حساب میآمدم. رفتار و کردارش را که میدیدم متعجب بودم؛ آن دانشآموز نجیب و باوقار دیروز حالا در کسوت فرمانده، کارش را با سرعت انجام میداد تا نیروها کمتر آسیب ببینند.
در جنگ پابرهنه، مخدومی هر از گاهی با توصیفات خود، خواننده را شیفته حال و هوای جبههها میکند و از سیر داستان خارج و به توصیف پیرامون خود میپردازد و این برای نسل جوانی که با فضای جنگ آشنا نیست، جذاب است.
کتابی که رهبر انقلاب مطالعه آن را توصیه کردند؛
مدتهای مدیدی بود که رهبر انقلاب رمان خارجی را در سخنان عمومی خود پیشنهاد نداده بودند. در اشارات و توصیههای رهبر انقلاب به این آثار صرفنظر از ارزشهای ادبی، معمولاً استفاده تاریخی و فرهنگی مدنظر است و در واقع رمانهایی از قبیل ریشهها کاربردی فراتر و گستردهتر از ادبیات اثر دارد.
وقت خداحافظی است. کنار پنج ژاپنی که هم موزه را مدیریت میکنند و هم روایت، میایستم تا عکس یادگاری بگیریم... که آن پیرزن بازمانده، با اشاره مجسمهای را نشان میدهد که:" اگر میخواهی عکس بگیری، از آن بگیر..."
آنچه کتاب "کمی موجی هستم" را خواندنیتر کرده است نگاه متفاوت به خاطرات رزمندگان لشکر عاشورا بخصوص رزمندگان اطلاعات لشکر است.
گاهی اوقات گم شدن در دنیای شلوغ امروز مجال زندگی کردن را از ما میگیرد. اما مطالعه دست نوشتهها و وصایای شهدا میتواند چراغ راهی برای همین زندگی شلوغ باشد.
" برو بیرون سرهنگ" به رهبری خردمندانه و الهی بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران امام خمینی (ره) و نقش شایستهی این عالم مجاهد در بیداری ملت غیور و شرافتمند ایران و شکست قطعی " مصوبهی ننگین کاپیتولاسیون" در مبارزهای تحسین برانگیز و الهی می پردازد.
مسلخ عشق، عاشورا را از آستانه مهاجرت شروع میکند و پس از روایت داستان گونه در سفر امام در مکه و سپس حرکت کاروان به سمت عراق، راوی رویارویی سپاه امام حسین (ع) با سپاه دشمن می شود که با روایت عاشورا به اوج خود می رسد.
شهر کربلا از روز شانزدهم تا بیست و دوم شعبان به طور کامل در دست مجاهدان و مردم بود. روز 23 شعبان، بعثی ها منطقه بنی مرقد مطهر ابی عبدالله (ع) و مرقد حضرت ابوالفضل (ع) را بمباران شیمیایی کردند و عده بسیاری را قتل عام کردند. صدای ناله ها و فریادهای «یا حسین»و«یا عباس» در فضای غم گرفته کربلا طنین انداز شده بود. مردم سراسیمه به این طرف و آن طرف می دویدند. خیابان ها انباشته از شهید و مجروح بود.
به مناسبت شهادت طیب حاج رضایی؛
وقتی زندانبان به او گفت اعتراف کن که از آقای خمینی و بیگانگان پول گرفتی تا بلوا و بی نظمی راه بیندازی و با شاه مخالفت کنی اینها را بگو تا مورد بخشش شاه قرار بگیری!. گفت: برو اینها را به ننت بگو و... .
تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب یاد یاران؛
این کتاب با روح طنز و مزاحی که در همه جای آن گسترده است و به آن شیرینی و جاذبه ویژه ای بخشیده، از بسیاری از کتابهای جبهه جالبتر و گیراتر است.
از آنجا که دوستان شهیدم را مظلوم ترین و رفقای سفر کرده ام را از غریب ترین انسانهایی می دانم که چند صباحی بر عرصه خاک قدم گذاشته و رفتند، تصمیم گرفتیم قطرهای از دریای علم و معرفتشان را روی این اوراق بریزم.
رمان "جمجمهات را قرض بده برادر" داستان هفت رزمندهی غواصی را روایت میکند که ماموریت دارند در آستانه عملیات والفجر8 به آن سوی اروندرود بروند و به شناسایی بپردازند.
چه زیباست که ما کتاب نجیب را مرور کنیم. خواندنش بسیار آسان و درسهایش بسیار بزرگ است. داستانهای کوتاهش بسیار آمورنده است. شجاعت و پاکیدلی بسیجیان در کتاب نجیب موج می زند؛ و بسیجیان، چه نجیب اند، مثل نجیب چرابه!
یک مجروح را که آوردند و خواستم سرش را پانسمان کنم، متوجه شدم جمجمه اش کاملا متلاشی شده. در همین حین یکی از بچه ها خبر شهادت حاج محمد مهتانی را آورد. باور نمی کردم و این ناباوری تا پایان عملیات، وقتی که حاج مجتبی خودش را در آغوشم رها کرد وهای های زد زیر گریه، ادامه داشت.
کتاب «دیدم که جانم میرود» خاطرات حمید داوود آبادی نویسنده کتاب از معارج برگشتگان با شهید مصطفی کاظمزاده است که از اول آشناییشان شروع میشود یعنی از سال 58 تا 22 مهر 1361 که در سومار شهید شد.
آیا از خود پرسیده ایم که علت این همه تحسین و تجلیل مقام معظم رهبری از کتاب های خاطرات دفاع مقدس و نویسندگان آن برای چیست؟ حداقل این لطف و نگاه باید ما را به سمتی ببرید که هر روز صفحاتی از آن کتاب ها را مرور کنیم. اگر تا به امروز از این قافله عقب مانده ایم، از کتاب خداحافظ کرخه شروع کنیم.
در اوایل سال 1984 از دانشکده نیروی هوایی به پایگاه ولید، موسوم به H3، ... منتقل شدم.. با پایان یافتن این دوره، خبری از سوی فرماندهی نروی هوایی به ما رسید... مدتی گذشت تا اینکه قرار شد تعداد پانزده خلبان، که من جزء آن ها بودم، برای یک دوره آموزشی پنج ماهه هواپیما یی مدرن و پیشرفته 32 ام 3 عازم کشور شوروی شوند.
دیگر نمی توانستیم صدای مناجات شعبانیه او را از نیزارهای راس البیشه بشنویم. یا وقتی، هر روز صح برای نماز بیدار می شدیم، سید نبود تا ببینیم نماز شبش را روی خاک ها خوانده است و برای نماز صبح آماده می شود و هرچه به او اصرار کنیم که امام جماعت شود قبول نکند و در جواب بگوید: «من هنوز لیاقت را پیدا نکرده ام.»
نباید انتظار داشته باشیم همیشه حمله باشد و ما هم در خطوط مقدم و خط شکن. تکلیف ما ادای دین است. امروز به ما گفته اند جبهه ها را پر کنید، ما هم آمدیم فردا می گویند جای دیگر، ما هم کی می رویم حالا اگر عملیات نصیب شد که چه بهتر!
سه روز بعد، گرما گرم ظهر تابستان، وحید، بی حال و کلافه از گرما، در حال گذر از کنار ساختمان ستاد لشکر بود که مهدی را دید. مهدی در حال جمع کردن کاغذ پاره ها و زباله های دور و اطراف ساختمان بود.
این کتاب از نوزده قسمت تشکیل شده. بر پیشانی آن یادداشت نویسنده حک شده و آخرین موضوع آن "شب قدر، شب رهایی" است.
وقتی گزارشگر زمانی را به تجربه پشت سر می گذارد و حرفه ای می شود گزارش او نیز منسجم تر از قبل می شود. «خاک ریزهای آبادان» ترجیح دارد و به علت همراهی مرتضی و هدایت الله و بهره گیری از فنون یکدیگر مسئله «حلبچه»، بسیار مغتنم، جالب و مهم شمرده می شود.
سفر به گرای 270 درجه، یکی از آثار شاخص دفاع مقدس ، نوشته احمد دهقان است که در بطن عملیات کربلای پنج شکل می می گیرد .
مجموعه کتاب های روز شمار جنگ که تاکنون بیست و سه جلد آن منتشر شده، منبعی معتبر برای استفاده پژوهشگران است.
کتاب سفر به روایت سرفه ها نوشته حمید حسام یکی از آثار شاخص در زمینه دفاع مقدس است که به موضوع جانبازان شیمیایی می پردازد.
رمانی فلسفی در خصوص دفاع مقدس؛
کتاب شطرنج با ماشین قیامت نوشته حبیب احمد زاده، یکی از آثار شاخص دفاع مقدس است که در کمتر از یک سال هفت جایزه معتبر را کسب کرد.
به مناسبت سالگرد آغاز جنبش ضدسرمایهداری آمریکا و به همت مرکز اسناد انقلاب اسلامی معرفی اولین کتاب ترجمه شده از این جنبش صورت می گیرد.
به مناسبت سالروز عروج سیدِ ابوترابی؛
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تشکیل کمیته انقلاب، عضویت در شورای شهر و بعداز آن به عهده گرفتن ریاست این نهاد در قزوین از موارد حضور وی در صحنه ی اجرائی انقلاب بود.
تهذیب نفس، پالایش روان از آلودگی های دنیوی، تواضع و فروتنی، اخلاص و خدابینی، از اوصاف معنوی شهید جهان آرا بود.