یاقوت مقاومت

کد خبر: ۲۰۵۳۳۷
تاریخ انتشار: ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۱:۱۳ - 15May 2013

هرگاه می خواهم درباره شخصی، مانند عماد مغنیه سخن بگویم احساس می کنم، کلمات به درخشش درمی آیند، و شکوه و عظمت پیدا می کنند... مانند آب زلال سرچشمه ها که تشنگان را سیراب، و قلب ها را شگفت زده می کنند... ولی سخن گفتن در برابر بادبان های عطرآگین جهاد، و نمناک شده به نسیم سحر، نوعی بی پروایی است...

بهترین سخن شیوا درباره افرادی همچون حاج عماد مغنیه را حضرت علی بن ابیطالب(ع) بیان کرده و می گوید: «ای انسان گمان کرده ای به اندازه هسته کوچکی هستی؟ نمی پنداری که جهان هستی در تو نهفته است. مردم تا دیروز درباره ات پنهان و آشکار سخن می گفتند... ولی امروز توفان کلام به وجود آورده ای... تا دیروز نهان بودی، و امروز شکوه و عظمت یافته ای... همه جا حضور یافته ای... شهادت شکوهمند، درخشان و نورانی تو به گونه ای سومین «معلقات کعبه میهن درآمده است. پس از شیخ راغب حرب و سید عباس موسوی هم اینک نام تو در فهرست نام آوران جاوید به ثبت رسیده است... نام آورانی که از تو پیشی گرفتند، و نام آورانی که منتظر رسیدن به «سر المقام هستند و هیچگاه سنت خدا را تغییر ندادند.

ای عماد... می دانم که دستانت را به سوی آسمان بلند کردی و زیبنده ترین مسئلت ها را از درگاه احدیت تقاضا کردی... از درگاه معشوق تقاضای شهادت کردی، و او ارزنده ترین شهادت را بر تو ارزانی داشت. امروز ماهیت و حقیقت تو بر همه مردم آشکار شده است... همه شناختند که تا واپسین لحظه زندگی و تا آخرین نفس مرد مقاومت بودی... اکنون پرتوافکن شده ای، و به همه تشنگان آزادی و عدالت امید می بخشی... در حالی که سرگذشت تو مقاومت بوده، با چه کلماتی که شایسته مقام توست سخن گویم، و استدلال کنم... در برابر دشت ها و کوهستان های سرزمین ابوذر غفاری که بر حضور تو گواهی می دهند چه می توان گفت... هنگامی که تو هستی چه کاری از دست دشمن ساخته است؟ دشمن از غرش صدای تو به ستوه آمده... از درد ضربات کوبنده ات فریاد برآورده...

ای عماد... از دوران نوجوانی که مقاومت را حرفه اصلی خود پذیرفتی، و عملیات جهادی را دستور کار خود قرار دادی، خوب درک کرده بودی که دشمن جز زبان زور زبان دیگری نمی شناسد. به ما فهماندی که تنها با اصرار و قاطعیت و سازش ناپذیری می توان سرنوشت جنگ ها را دگرگون کرد.

ای عماد... از تو پنهان نمی کنم که فرهنگ ها و لغت نامه ها را جستجو کردم تا واژه ای معادل تو را بیابم... تا همه رنگ های درخشنده و همه زیبایی ها و ویژگی های معنوی و عرفانی در آن واژه خلاصه شده باشد. آرزو داشتم سیمای تو را با آن واژه توصیف کنم. ولی بدان که بهتر از «یاقوت» واژه دیگری نیافتم. یاقوت از سنگ های گرانبهایی است که بر انواع جواهرات و مرواریدها و مرجان ها شرف و برتری دارد. یاقوت سنگی بسیار شفاف، پاک و درخشنده است. نشانه های ظاهر و باطن هستی در آن نهفته است. بدان که زیباترین ویژگی های یاقوت سه چیز است:

اول: کسانی که یاقوت در انگشت داشته باشند فقیر نمی شوند.
دوم: درهای بهشت از یاقوت ساخته شده است.
سوم: خداوند بهشت را از دو خشت طلا و نقره ساخته، و دیوارهای آن را از سنگ یاقوت به وجود آورده است.

چنانچه با این توصیف نمادین، خواسته باشم ویژگی های یاقوت را با شخصیت عماد مغنیه همسنجی قرار دهم، بهترین توصیفی که می توانم از عماد مغنیه داشته باشم، او را «یاقوت مقاومت» توصیف کنم. زیرا عماد مانند سرچشمه های زلال سرزمین جبل عامل یک شخصیت اسرارآمیز، دوست داشتنی و پر محتوا است. او انسانی آرام، نهان و پیچیده ای بود که در یک لحظه غافلگیر کننده درخشید و آشکار شد. شخصیت او در حوزه شهادت و شهود اصالت یافت. در میان جهاد تنها با جامه های رنگارنگ رزم دیده می شد که به سوی دنیای سرشار از عشق و معنویت در حرکت بود، و دیری نپایید که بال گشود و به سوی دنیای جاودانگی به پرواز درآمد.

عماد مغنیه خود را در آینه عشق به معشوق و در استدلال های عبرت آموز یافت، و سرانجام به وسیله درخشش خون و شکوه شهادت به پیروزی رسید، و به اوج بندگی دست یافت. شاید با شرمندگی بتوان درباره پاکی و روشنایی و صفای روح عماد مغنیه و مبارزه او با تهیدستی در زندگی و تلاش برای زندگی آبرومندانه در سایه آزادی و آگاهی سخن گفت. مگر امنیت باعث رفاه نمی شود؟ مگر او امنیت را برای ما به ارمغان نیاورد؟ مگر شهادت مایه عزت و سربلندی همیشگی ملت مان نیست؟ مگر او نبود که با راه اندازی کاروان شهیدان، پیروزی درخشان برای ما آفرید؟ مگر با آزادی، زندگی، شکوفا نمی شود؟ و عماد آزادی را مانند عطر بهاری در آسمان کشورمان افشاند؟ مگر آگاهی و شناخت نشان پیشرفت جامعه نیست، و عماد چرخ حرکت زمان را به گردش در نیاورد؟ مردم کشورمان خوب می دانند که عماد دروازه گشوده ای بود که مشتاقان جهاد و مقاومت و شهادت از آن می گذشتند. می دانیم که او دژ تسخیرناپذیری بود که تمامیت ارضی میهن در وجود او مصون می ماند.

ای عماد... به خاطر همه این ارزش ها و همه این دستاوردها تو را یاقوت زیبا، شفاف، شفیع، پناهنگاه و خیال پرداز مقاومت می خوانم. هر طرحی و هر اقدامی در پرتو مقاومت با الفبا آغاز می شود، و الفبای مقاومت تو بودی... پاسخگوی پرسش های جهادگران و دورنمای آزمون مقاومت تو بودی... در برابر همه پدیده های نامتعارف و ناهنجاری های جامعه بر آشفتی... نا ممکن ها را امکان پذیر ساختی... همه پدیده های غلط و سنت شکن را در هم پیچیدی، و در رویارویی با دشمن متجاوز زمام امور را به دست گرفتی. با وجودی که سال های طولانی در لاک خود زندانی بودی، اما در عین حال آزادمردی بودی که واقعیت های تلخ را نفی می کردی، و به حقایق امور که بر پیشانی مجاهدان و بازوان پولادین شان نقش بسته بود پناه می بردی. پس از اینکه با سنگ ایمان و علم و امید، قلعه های تسخیرناپذیر برای آنان به وجود آوردی از میان ما رفتی. ای عماد... در این شرایط سرنوشت ساز، و سرشار از تحولات بنیادین، تو را نشانه راهمان و نماد پیروزی شکوهمندمان قرار می دهیم. میراث تو نشانه راه و دورنمایی رزمندگان و مجاهدان مستقر در جبهه های عشق و شهادت می باشد. تا با دیدگان تو دشمن را نشانه گیری کنند. دشمنان بدانند که عقربه های ساعت هرگز به عقب باز نمی گردد. از این پس این سرزمین دچار خشکسالی نخواهد شد. بادهای توفانی ویرانگر به دشت های سرسبز و خرم میهن آسیبی نخواهد رساند. چرا که خون تو دورنمای آینده میهن و منطقه را روشن کرده است. با خون تو سرنوشت و روند حرکت منطقه مشخص گردیده است.

ای عماد... در منزلگاه بهشتیان خشنود و آسوده باش... به آرزوی خود دست یافته ای، و به وصال معشوق رسیده ای... صدرالمتألهین شیرازی گفته است: «هرگاه روح از بدن انسان جدا شود، و به سوی آفریدگار یکتا به پرواز درآید، آنگاه نشانه های بزرگ آفرینش هستی را تماشا خواهد کرد. روح او از گناه و شهوت پرستی و وابستگی های دنیوی پاک می شود. نور معرفت و ایمان به قدرت لایزال الهی در برابر چشمان او نمایان می گردد. این نور به گوهری مقدس تبدیل می شود. آنگاه یاقوت مقاومت به این نور می پیوندد.
*******

حاج رضوان معادل هزار جنگجو» بود...

سوگنامه شیخ عبد الامیر قبلان نائب رئیس مجلس اعلای شیعیان لبنان

و تو ای عماد... شجاعت و سلحشوری را در خود مجسم ساختی... همگام با سایر مجاهدان و رزمندگان مقاومت اسلامی، مردم لبنان را سرافراز کردی... تو مرد بزرگ میدان جنگ بودی، و از مرگ هراس نداشتی... در این مقوله برای هیچ یک از رزمندگان شجاع مقاومت استثنا قائل نیستم... همه شان به شهادت عشق ورزیدند، و آخرت ماندگار را بر این دنیای فانی ترجیح دادند... اگر چه دیرهنگام با تو آشنا شدم، ولی همیشه مشتاق دیدار تو بوده ام... تو مردی شجاع و سلحشوری بودی... تو و همه فرزندان غیور مقاومت در سازندگی تاریخ نوین لبنان نشانه های راه بودید...
عماد... تو همچنان زنده هستی... همه دشمنان و کسانی که بر ضد تو توطئه کردند مرده اند... اسرائیل همچنان در حال سردرگمی، سرافکندگی، نگرانی، ترس و وحشت بسر می برد... ارتش و همه دستگاه های امنیتی خود را به حال آماده باش درآورده است. از پیامدهای این جنایت زشت، و از بیم حمله به سفارتخانه های خود در سرتاسر جهان و به مراکز نظامی خود در سرزمین های اشغالی فلسطین به شدت هراس دارد... صهیونیست ها، با ترور حاج عماد می خواستند جنگ ویرانگری را بر ما تحمیل کنند، ولی بدانند که ما آغازگر جنگ نخواهیم بود. به صهیونیست ها می گویم اگر خواهان جنگ هستید ما آمادگی جنگیدن را داریم. همه شهروندان لبنانی در این جنگ همچون عماد مغنیه خواهند جنگید.

شهادت حاج رضوان را به خاندان مغنیه که خاندان علم و رستگاری هستند تبریک می گویم. ما شیعیان لبنان سلاح را فقط برای رویارویی با اسرائیل به دست گرفته ایم. ولی با سایر برادران هموطن لبنانی بر مبنای سنت حضرت عیسی بن مریم(ع) رفتار خواهیم کرد. این پیامبر بزرگ به ما توصیه کرده است: «اگر کسی به سمت راست صورت شما سیلی زد، سمت چپ صورت تان را هم به او نشان دهید. ما شیعیان لبنان براساس این توصیه به همه هموطنان لبنانی وفادار خواهیم بود. از لبنان مستقل و آزاد پاسداری خواهیم کرد. جنبش مقاومت اسلامی سپر بازدارنده و دژ تسخیرناپذیر برای پاسداری از خاک میهن خواهد بود. من و برادرانم همه اعضا و کادر رهبری حزب اللّه و جنبش مقاومت اسلامی، و نیز برادرانم در کادر رهبری و اعضای جنبش امل در درجه اول لبنانی باقی خواهیم ماند. از لبنان و هویت ملی مان، و از هویت عربی و اسلامی مان چشم پوشی نخواهیم کرد. ما لبنانی هستیم و به هویت لبنانی مان افتخار می کنیم. ما عرب و مسلمان هستیم و به اسلام خویش مباهات می کنیم.
به برادرانم مستقر در سنگرها و جبهه های جنوب و به همه تلاشگران توصیه می کنم که در برابر تجاوزگری دشمن صهیونیست همواره اسلحه شان را در دست داشته باشند. گزینه مقاومت تنها گزینه ای است که پیروزی به ارمغان می آورد. ما با گزینه مقاومت در جنگ 33 روزه ژوئیه سال 2006 بر اسرائیل به پیروزی بزرگ دست یافتیم. با گزینه مقاومت اسرائیل را کاملاً شکست دادیم. زیرا حاج عماد مغنیه برای رزمندگان مقاومت الگو و سرمشق بود و از آرمان عادلانه ملت فلسطین دفاع می کرد.
شهادت حاج عماد مغنیه را به خاندان پاک و خوشنام او تبریک می گویم. چه نام فامیلی زیبایی را برای خودتان انتخاب کرده اید. این نام برای شیعیان و همه مردم لبنان افتخارآفرین است. پدر شهید عماد مغنیه مرد خیرخواهی است. مادر عماد مغنیه زن پاکدامنی است که سه قهرمان پرورش داده است.
در این مناسبت لازم می دانم به این نکته اشاره کنم. من برای اولین بار این راز را فاش می کنم. چندی پیش با سفیر پیشین آمریکا در لبنان دیدار و گفت و گو کردم. در آن دیدار داوطلب شدم و از دولت آن کشور برای سه جوان لبنانی تقاضای بخشودگی کردم. به سفیر آمریکا هشدار دادم، و به او گفتم امکان ندارد این سه جوان انقلابی خود را تسلیم شما کنند، و یا در دامی که برای آن ها گسترده اید گرفتار شوند. این جوانان به من گفته بودند که نبرد و مبارزه را با دشمن اشغالگر ادامه می دهند. یا کشته می شوند و یا دشمنان را به قتل می رسانند. من به آمریکایی ها توصیه می کنم که از پیگرد این جوانان انقلابی همچون عماد مغنیه و همرزمان او دست بردارند. زمانی که آمریکایی ها روی موضع شان پافشاری کردند، به آنان گفتم که شما هرگز به این جوانان دسترسی پیدا نخواهید کرد. ما همواره در کنار آن ها خواهیم بود. زیرا هر کدام شان معادل یکهزار رزمنده هستند.
*******
حاج رضوان در اوج سوگواری میهن به شهادت رسید...

سوگنامه عماد مغنیه از زبان طلال سلمان مدیر مسئول روزنامه السفیر

در یکی از روزهای بهاری، حزن و اندوه سراسر وجود لبنانی ها را فراگرفت. آن ها را صرفنظر از اختلافات شان و دیدگاه های سیاسی متفاوت شان مانند دریای خروشان متحد و یکپارچه کرد. چرا که در آن روز اصل موجودیت میهن و نظام در مرکز خطر جدی قرار گرفته بود.
مردمی که خود را برای شرکت در مراسم بزرگداشت شهید رفیق حریری نخست وزیر پیشین آماده می کردند، ناگهان جنگ افروزان متجاوز اسرائیلی، یکی از قهرمانان شجاع این سرزمین را نشانه گرفتند و به شهادت رساندند. او عماد مغنیه فرمانده شهید حزب اللّه است که مقاوم زندگی کرد و مقاوم به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
به درستی که خیابان های مرکزی و اطراف بیروت آغوش باز کردند، و از کاروانیان صدها هزار لبنانی که از گوشه و کنار میهن برای شرکت در مراسم خاکسپاری این شهید گرانمایه به بیروت آمده بودند استقبال به عمل آوردند. مردم با این اقدام، مراتب عشق و دلبستگی خود را به یکی از فرزندان این میهن کوچک به نمایش گذاشتند. میهن کوچکی که با خون شهیدان خود عظمت یافت، و برای همه ملت های جهان نماد پایداری و توانمندی و مقاومت گشت. اکنون شهیدان و رزمندگان مقاومت لبنان همه ملت ها و محافل سیاسی جهان را به شگفتی وا داشته اند. پایداری مردم لبنان در برابر تجاوزگری اسرائیل در جنگ33 روزه سال 2006 و تلاش خستگی ناپذیرشان برای بازیابی حقوق اساسی و هویت ملی شان، افکار عمومی را به شگفتی واداشته است. مردم لبنان با شرکت در مراسم تشییع شهید عماد مغنیه توانایی نامحدود خود را برای رویارویی با سختی ها و مشکلات و اختلافات و کشمکش های سیاسی به اثبات رساندند. این اختلافات به حدی رسید، که وحدت ملی و یکپارچگی داخلی و حق حیات این ملت را در آستانه فروپاشی قرار داده بود.

به درستی که حزن و اندوه ملی، مردم را یکپارچه می کند. ابعاد توطئه ها و تهدیدهای جدی را آشکار می سازد. اگر برخی هموطنان تاکنون نسبت به میزان و ابعاد این توطئه ها شک دارند و همواره دلیل و برهان می خواهند، به آنان می گویم که رفتار جنایتکارانه دشمن صهیونیستی هیچ شک و تردیدی باقی نگذاشته است. دشمن با دلایل مستند و واقعی ثابت کرده که همچنان دشمن کشورمان است، و تا نهایت تاریخ، دشمن مان باقی خواهد بود. اصرار دشمن برای نابودی لبنان و انتقام گیری از شکستی که در جنگ سال 2006 متحمل شده فزونی یافته است.

بنابراین برای رویارویی با توطئه ها و جنایات تروریستی دشمن وظیفه داریم هوشیار باشیم... وحدت و یکپارچگی ملی مان را پاس بداریم... چرا که خون شهید عماد مغنیه و سایر شهیدان لبنان راه سازندگی آینده درخشان را در برابرمان ترسیم کرد. ترور این مقاوم مطلق زنگ خطری برای هموطنان غافل لبنانی است که گمان کرده اند جنگ اسرائیل با لبنان پایان یافته است. به آنان هشدار می دهم که جنگ همچنان ادامه دارد. مردم وظیفه دارند با حفظ هوشیاری و یکپارچگی، خود را برای رویارویی با تهدیدهای اسرائیل آماده نمایند. باید این واقعیت را درک کنند که اسرائیل تا نهایت همچنان دشمن شان باقی خواهد بود. تنها کسی که از تفرقه و پراکندگی و تضعیف وحدت ملی مردم لبنان سود می برد دشمن صهیونیستی است. اختلافات سیاسی توانمندی و مقاومت مردم را تضعیف می کند.
برای افراد غافل و از همه چیز بی خبر کافی است که به تصویر نمایندگان صف کشیده پارلمان اسرائیل به منظور عرض تبریک شهادت عماد مغنیه به ایهود المرت نخست وزیر(پیشین) شکست خورده در لبنان نگاه کنند. ترور مرد قهرمانی که از دوران نوجوانی خویش را وقف شهادت کرده بود، اسرائیلی ها را شاد و خرسند کرد. نمایندگان پارلمان اسرائیل همچنین به مئیر داگان رئیس موساد که این جنایت شوم را طراحی کرده بود درود گفتند. کافی است افراد غافل به اظهارات سخنگوی دولت آمریکا نگاه کنند. او گفته است: «پس از ترور مغنیه دنیا بهتر از گذشته شده است... ما برای مرگ مغنیه گریه نمی کنیم».

کافی است هموطنان غافل لبنانی به گواهی دشمنان توجه نمایند که عماد مغنیه را برنامه ریز ممتاز، مغز متفکر و مرد خطرناک توصیف کرده اند. برای دشمنان امکان نداشت به راحتی و سادگی او را شناسائی کنند. طبیعی است که اسرائیل از زبان جدعون عزرا اعلام کند: «به کسی که این ترور را انجام داد تبریک می گوئیم. بسیاری از هموطنان حرفی برای گفتن درباره عماد مغنیه ندارند. چه او انسان به تمام معنی، مجاهدی خستگی ناپذیر، برنامه ریز حرفه ای، بی نهایت شجاع و مردی که متهورانه وارد میدان کارزار می شد. شاید از این مرد شجاع که حدود 25 سال مجاهدت و مبارزه کرده فقط چند عکس از او به یادگار مانده است. این جوان روستائی زاده و فرزند روستای طیردبا در یک خانواده فقیر و تهی دست به دنیا آمد. مانند هزاران خانواده محروم و بی بضاعت از این منطقه کوچ کرده و یکی از محله های فقیرنشین بخش شرقی بیروت را برای سکونت انتخاب کرد. اما دیری نپایید که این خانواده در پی آغاز جنگ های داخلی لبنان در سال 1975 دوباره از بخش مسیحی نشین النبعه به بخش جنوبی بیروت انتقال یافت. نظر به این که زادگاه عماد مغنیه نزدیک مرز فلسطین واقع شده است، خانواده او شاهد بزرگترین عملیات تبعید و آوارگی دستجمعی ده ها هزار فلسطینی به لبنان بوده است. افزون بر آوارگی فلسطینی ها، حمله های پی در پی هوایی، زمینی و دریایی اسرائیل به جنوب لبنان باعث شد عماد مغنیه با آرمان فلسطین همفکری کند، و در نهایت برای دفاع از میهن خود به جنبش مقاومت فلسطین و سپس مقاومت لبنان بپیوندد. چرا که اسرائیلی ها هر چند یکبار با بمباران روستاهای جنوب لبنان، هزاران شهروند جنوبی را شهید و یا آواره می ساختند. بر این اساس عماد به عضویت جنبش فتح درآمد و مدتی در یگان شماره 17 نیروی ویژه ضربتی سازمان آزادی بخش فلسطین فعالیت کرد. با توجه به این که عماد مغنیه براساس اعتقادات و باورهای درونی خود به صفوف جنبش مقاومت فلسطین پیوسته بود، پس از خروج این مقاومت از لبنان در پی یورش سال 1982 اسرائیل به این کشور، عماد بی درنگ به صفوف حزب اللّه پیوست.

از لحظه پیوستن ایشان به تشکیلات نوپای حزب اللّه، پیوندهای دوستانه و همکاری مبارزاتی میان مغنیه و سیدحسن نصراللّه گره خورد. هر دو در قلب مقاومت، مسئولیت فرماندهی و برنامه ریزی و اجرای عملیات را بر عهده داشتند. آن دو همگام با سایر مجاهدان مقاومت اسلامی در جنگ های سال های 1993 و 1996 که اسرائیل بر لبنان تحمیل کرد شرکت کردند. در فضای شاد و لذت بخش آزادی جنوب و عقب نشینی اشغالگران در سال 2000 در کنار یکدیگر بودند. آنگاه تقدیر الهی چنین بود که عماد مغنیه و حسن نصراللّه در روزهای بزرگ و پرعظمت جنگ سال 2006 دوش به دوش هم باشند و صحنه های درخشانی در رویارویی با تهاجم وحشیانه اسرائیل بیافریند. بی تردید جنبش مقاومت اسلامی لبنان در سال های آینده پرونده شجاعت ها و دستاوردهای مبارزات بی نظیر 25 ساله حاج عماد مغنیه را رونمایی خواهد کرد. این جنبش جهادگر که در سایه تجاوزگری های مستمر اشغالگران و ناتوانی نظام سیاسی لبنان از رویارویی با این تجاوزگری ها متولد شده با سایر جنبش های رهایی بخش ملی و اسلامی منطقه تفاوت چشمگیر دارد. این جنبش نسبت به رشادت ها و قهرمانی های شخصی رزمندگان مقاومت مباهات و فخرفروشی نمی کند. همه تلاش خود را روی معرفی دستاوردهای بزرگ مقاومت به عنوان یک سازمان آرمان خواه که توانسته بخش وسیعی از سرزمین را از لوث اشغالگران آزاد سازد متمرکز کرده است.

این جنبش با تکیه بر علم و آگاهی و دشمن شناسی و برنامه ریزی براساس اطلاعات دقیق و کسب تخصص و تجربه و مهمتر از همه برخورداری از روحیه شهادت طلبانه توانسته است به این دستاوردهای عظیم دست یابد. مجاهدان مقاومت هرگز افراد انتحاری نبوده اند. رزمندگان سلحشوری که دشمن و تاکتیک ها و نیرنگ های او را خوب شناخته بودند. در هنر رویارویی با دشمن تا دندان مسلح از مهارت های وصف ناپذیر برخوردار بوده اند. توانستند همه شیوه ها، روش ها و تاکتیک های دشمن را شناسائی کنند و به همه نهادهای اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی و موانع مخفی دشمن رخنه کنند، و عوامل جاسوس و خبرچین و منابع اطلاعاتی دشمن را کشف و بازداشت نمایند.
نظر به این که حاج عماد مغنیه یک انسان ظاهرنما و جنجال برانگیز نبوده... به دستاوردهای عظیم شخصی خود مباهات و فخرفروشی نمی کرده است... به داشتن نقش سیاسی و شهرت طلبی هیچ علاقه ای نشان نمی داده است... مسئولیت هایش را به نحو مطلوب و با دقت کم نظیر ادامه می داده است... به روشنی می دانست که خود را وقف شهادت کرده است ... شاید از لحظه تولد به درجه شهادت نایل آمده بود... به همین دلیل تا آخرین نفس، یک رزمنده مقاوم مطلق بوده است... هیچ کسی چهره او را نمی شناخت. اما بازتاب حرکت و نقش او در جهان طنین انداز بود. رویدادهای گذشته نشان داد که او همه جا حضور داشت. در هر عملیاتی که بر ضد اسرائیلی ها روی می داده، او متهم اصلی شناخته می شد. نام او در سراسر وجود دشمنان وحشت می آفریده است. دشمنانی که از شناسائی او و حرکات او عاجز مانده بودند. به همین دلیل او را «روباه» نامیدند. شبح اسطوره ای او خواب راحت را از اسرائیلی ها ربوده است. دستگاه های جاسوسی و قدرتمند آنان که از سوی محافل جاسوسی گوناگون غرب به ویژه از سوی آمریکا پشتیبانی می شدند از شناسایی عماد مغنیه عاجز ماندند. حضور و عملکرد اسطوره ای بنام مغنیه به هیچ وجه قابل تجزیه و تحلیل نیست. مگر با واژه «ایمان...» چرا که او به آرمان خود و به آرمان میهن و حق حیات ملت خود ایمان کامل داشت.

پس از گذشت 25 سال از جهاد خستگی ناپذیر... این سوارکار شجاع از زین اسب به زمین افتاد... چگونه... چرا... کجا... و چه کسی و با چه شیوه و با چه نیرنگی او را به زمین زد؟ پاسخ این پرسش ها باید داده شود. به نظر می رسد پاسخ به این پرسش ها به علت شرایط پیچیده ای که او برای زندگی انتخاب کرده بود مدت زمانی طول خواهد کشید. به این علت که این عملیات تروریستی و شیطان صفتانه با دقت بسیار به مورد اجرا گذاشته شده است. این مجاهد اسطوره ای و نستوه با شهادت خود به نماد واقعی تبدیل شد. هاله ای از نور و عظمت نام و یاد عماد را فرا گرفت. شهادت، او را الگو و سرمشق و نشانه راه رهایی از ظلم و بی عدالتی و اشغالگری و تبلیغات دروغین قرار داد. امیدوارم شهادت حاج رضوان پیوندهای سیاسی و اجتماعی مردم لبنان را بیش از پیش استحکام بخشد، تا مردم این سرزمین در سایه شهیدان بزرگ خویش با عزت و سربلندی زندگی نمایند.


ماهنامه شاهد یاران، شماره 49
نظر شما
پربیننده ها