ابعاد شخصیت شهید عماد مغنیه (2)

با توجه به موقعیتی که شهید مغنیه داشت، برای حل درگیری ها و رقابت میان گروه های فلسطینی و لبنانی چه تلاشی به عمل آورد؟


حاج رضوان عقیده داشت که جنگ داخلی و برادر کشی به رویکرد انقلابی ملت های منطقه آسیب جدی می رساند. بر این باور بود که به ملت فلسطین باید کمک کرد. همراهی و همفکری مقاومت لبنان با مقاومت فلسطین را جدایی ناپذیر می دانست. زیرا هر دو با دشمن مشترک مواجه هستند. بنابراین راهکارها و سیاست های عماد مغنیه در این خصوص روشن بود. در آن مرحله برخی گروه های لبنانی «گرای» مبارزه را گم کرده بودند. از یکطرف وانمود می کردند در برابر دشمن صهیونیستی ایستاده اند و از طرف دیگر به جنگ های فرقه ای و ستیز با گروه های فلسطینی می پرداختند. عماد مغنیه به شدت با این دیدگاه مخالف بود. گرایشات دینی و مذهبی او فرقه گرایانه نبود. به عقاید و راهکارهای خود ایمان قوی داشت. از هرگونه ماجراجویی و دامن زدن به مشکلات پرهیز می کرد. جنگ های داخلی لبنان به او آموخت که انسان نباید گرفتار اشتباهات مرگبار شود.

در چه زمانی عماد مغنیه به حزب الله پیوست؟


پس از تأسیس حزب الله عملیات مقاومت اسلامی به صورت مرحله ای آغاز شد. شهید حاج عماد مغنیه در آن مرحله به عنوان یک رزمنده فعالیت می کرد، ولی مسئولیتی در کادر فرماندهی نداشت. به تدریج موقعیت پیشتازی یافت، و در صف فرماندهان مقاومت قرار گرفت. پیوستن او به حزب الله نکته مهمی نیست. مهمترین مسئله در حیات عماد مغنیه این است که از لحظه ای که اسرائیل سرزمین لبنان را اشغال کرد، او به صف مقاومت پیوست. حاج عماد پیش از اینکه حزب الله تشکیل شود یک رزمنده مقاوم بود.

رهبران جنبش های فلسطینی چه دیدگاهی به عماد مغنیه داشتند؟


بیشتر رهبران انقلاب فلسطین از حاج رضوان شناخت کافی نداشتند. تعداد اندکی او را می شناختند. او نیز علاقه ای برای ارتباط با رهبران جنبش مقاومت فلسطین نشان نمی داد. اگر هم روزی با برخی از آن ها دیدار و گفت و گو می کرد، با عناوین و اسامی مستعار خود را معرفی می کرد.

دیدگاه عرفات نسبت به حاج عماد چگونه بود؟


یاسر عرفات بر این باور بود که عماد مغنیه یکی از مهمترین شخصیت های خاورمیانه است. پس از آزادی از زندان در سال 1990 با یاسر عرفات رئیس سازمان آزادی بخش فلسطین در تونس دیدار کردم. در این دیدار هنگامی که اطلاع یافتم عرفات تا چه میزان برای حاج عماد احترام قائل است غافلگیر شدم. زمانی که عرفات دیدگاه خود را در مورد مغنیه بیان می کرد، حزب الله به طور کامل بر اسرائیل پیروز نشده بود. هنوز دورنمای آزادی جنوب لبنان در سال 2000 روشن نشده بود.

عماد مغنیه در چه سالی عامل خطر برای منافع غرب در لبنان و خاورمیانه تبدیل شد و هویت خود را پنهان ساخت؟


گمان کنم در اوایل دهه هشتم قرن گذشته باشد. زمانی که نیروهای چند ملیتی در بیروت استقرار یافتند، و مورد حمله انقلابیون لبنانی قرار گرفتند، و پس از گذشت مدت کوتاهی بناچار از این کشور فرار کردند، عماد مغنیه در آن برهه تحت تعقیب سرویس های جاسوس و امنیتی آمریکا، اسرائیل و برخی کشورهای غربی و عربی قرار گرفت. سخن اغراق آمیز نیست که سرویس های امنیتی و اطلاعاتی حدود 42 کشور دنیا 25 سال شهید عماد را تحت تعقیب قرار داده بودند. همزمان با اشغال لبنان توسط رژیم صهیونیستی، نیروهای پیمان اتلانتیک شمالی «ناتو متشکل از نیروهای آمریکا، فرانسه، ایتالیا و انگلیس در بیروت استقرار یافتند، تا نقشه ها و طرح های اسرائیل را تکمیل نمایند.

با وجودی که لبنان در اشغال اسرائیل بود هدف از استقرار نیروهای «ناتو» در لبنان چه بوده است؟


دولت های غربی گمان کرده بودند که اسرائیل پس از عقب نشینی از لبنان، این کشور را به آنان واگذار می کند، تا با ایجاد یک دولت دست نشانده کمک کنند. پیمان ناتو در آن مرحله در صدد بود زمام امور لبنان را به جریانات طرفدار غرب و اسرائیل بسپارد، تا دولتمردان لبنانی با دشمن صهیونیستی پیمان صلح امضاء کنند. این طرح ها و توطئه ها در عرض 18 ماه تحقق یافت، و میان امین جمیل رئیس جمهوری پیشین و دشمن صهیونیستی قرارداد صلح و ترک مخاصمه به امضاء رسید که به «توافقنامه 17 مه سال 1983 شهرت دارد. عملیات کوبنده مقاومت که از سال 1982 آغاز شده بود، ارتش اسرائیل را وادار کرد از بخش های وسیعی از خاک لبنان تا جنوب بیروت عقب نشینی کند. همچنین این عملیات باعث شد نیروهای پیمان اتلاتنیک شمالی پس از تلفات سنگین به صورت ذلت بار از لبنان فرار کنند.

مهمترین دستاوردهای حاج رضوان کدامند؟


در حقیقت عملیاتی که شهید عماد مغنیه و همرزمان او بر ضد نیروهای چندملیتی و اسرائیلی انجام دادند معادلات بین المللی را به هم ریختند. سیاست های راهبردی غرب و اسرائیل را در منطقه سرنگون کردند. عماد مغنیه یک حزب سیاسی محلی و یا یک گروه شبه نظامی لبنانی را سرنگون نکرد. بلکه معادلات سیاسی غرب و طرح های رژیم صهیونیستی را در منطقه سرنگون کرد. در جنگ با برترین قدرت های بین المللی یعنی پیمان اتلاتنیک شمالی و اسرائیل و برخی دولت های غربی به پیروزی دست یافت و آن ها را از لبنان بیرون راند.

فراموش نشود که نیروهای آمریکا، فرانسه، ایتالیا و انگلیس در آن شرایط در پی استقرار در لبنان انواع سلاح های پیشرفته از قبیل هواپیماهای جنگی و ناوشکن های مدرن از جمله ناو موشک انداز نیوجرسی را همراه خود به لبنان آورده بودند. افزون بر نیروهای «ناتو ارتش اسرائیل هم نیمی از خاک لبنان را در اشغال داشت. به رغم همه این نیروهای تا دندان مسلح، این جوانان پر شور و انقلابی اراده کردند و با نیروهای غربی و اسرائیلی به مقابله برخاستند و آن ها را از کشورشان بیرون راندند. بنابراین مهمترین و اولین پیروزی عماد مغنیه، پیروزی بر نیروهای پیمان ناتو بود. دومین پیروزی هم در سال 2000 با آزادسازی جنوب لبنان تحقق یافت. این پیروزی نشان داد که اسرائیل توانایی دفاع از یک کمربند امنیتی یا دفاعی را هم ندارد. با آزادسازی نوار اشغالی جنوب برای اسرائیل ثابت شد که مزدوران لبنانی هرگز توانایی حمایت از شهرک های صهیونیست نشین شمال اسرائیل را از ضربات کوبنده رزمندگان مقاومت ندارند. زیرا در جنگ آزادی بخش سال 2000 هم اسرائیل متحمل شکست سنگین شد و هم مزدوران لبنانی شکست خوردند، و ارتش مزدور انتوان لحد فرو پاشید.
سومین پیروزی عماد مغنیه در جنگ 33 روزه ژوئیه سال 2006 بود. حزب الله در این جنگ نشان داد که توانایی جلوگیری از پیروزی نظامی و سیاسی اسرائیل در هر گونه جنگ احتمالی بر ضد لبنان را دارد. اسرائیل در جنگ گذشته با لبنان نمی خواست دوباره سرزمین این کشور را اشغال کند. چرا که از جنگ های گذشته عبرت گرفته بود، اما شیوه بمباران مراکز حیاتی و مناطق مسکونی را بکار برد تا شاید با این شیوه بتواند لبنانی ها را به تسلیم وادار نماید. اما در این شیوه هم شکست خورد.

در پی شنیدن خبر شهادت عماد مغنیه چه واکنشی نشان دادی؟


پس از شهادت حاج عماد روزهای سختی را پشت سر گذاشتم. ایشان در میدان جنگ با دشمنان به شهادت نرسید، بلکه جنایتکاران سنگدل در یک اقدام تروریستی و ناجوانمردانه او را به شهادت رساندند. شهادت او را به این طرز فجیع به ویژه پس از پیروزی های بزرگ حزب الله بر اسرائیل هرگز پیش بینی نمی کردم. این اقدام تروریستی، به گونه ای که مهمترین سرویس های اطلاعاتی و جاسوسی غرب و اسرائیل و برخی دولت های عربی در آن دست داشتند نشان داد که شهید عماد مغنیه یک فرد عادی نبوده بلکه یک فرمانده بی نظیر به شمار می رفته است.

آیا از جزئیات ترور مغنیه اطلاع دارید؟


شنیده بودم که حاج عماد در شش ماه آخر حیاتش، اغلب فعالیت های خود را در خارج از لبنان متمرکز کرده بود. برای تقویت ساختار سازمان ها و جنبش های غیرلبنانی مانند جنبش های مقاومت در عراق و فلسطین و ... عمل می کرد. از سوی دیگر عماد مغنیه هنگام سفر به سوریه مسایل امنیتی را مانند لبنان رعایت نمی کرد. در سوریه امنیت نسبی وجود دارد و تا حدودی می تواند به رفت و آمدهای او کمک کند. لذا سرویس های جاسوسی از این نقطه ضعف بهره برداری کرده و در فرصت مناسب او را ترور کردند. وقتی به ایران هم می آمد، به او هشدار می دادم که مواظب خودش باشد. درست است به جمهوری اسلامی آمده است، ولی امکان دارد عناصر گروهک های منافق که برای آمریکا کار می کنند، او را ترور کنند.

تفاوت جنگ های آزادی بخش پیشین حزب الله با اسرائیل با جنگ سال 2006 چیست؟


شیوه جنگ های پارتیزانی که رزمندگان مقاومت برای آزادسازی جنوب لبنان به کار بردند با جنگ سال 2006 بسیار تفاوت داشت. حزب الله در جنگ 33 روزه شیوه ها و تاکتیک های جدیدی به کار گرفت. اکنون این شیوه از مدرنترین و پیشرفته ترین جنگ های جهان به ثبت رسیده است. شهید عماد مغنیه در این جنگ ها ابتکارات بی نظیر و منحصر به فردی آفرید. نام عماد در تاریخ به عنوان یکی از مبتکران جنگ دفاعی سال 2006 به ثبت خواهد رسید.

موقعیت حزب الله را پس از شهادت عماد مغنیه چه گونه ارزیابی می کنید؟


ابتدا فکر می کردم که خسارت جبران ناپذیری به حزب الله وارد آمده است. اما موقعیتی که اکنون حزب الله دارد فوق العاده است. هزاران رزمنده می خواهند جانشین حاج عماد باشند. شما لبنان را فراموش کنید، حزب الله را فراموش کنید! به مردم فلسطین نگاه کنید. آنان روحیه شگفت آوری دارند. مسلمانان فلسطینی وقتی شنیدند یک لبنانی از سن 15 سالگی در جنبش فتح آموزش دیده و در حزب الله بزرگ شده و در راه آرمان فلسطین به شهادت رسیده، می گویند چرا ما هم به طور جدی مبارزه نکنیم. این روحیه ای که اکنون در نوار غزه شاهد آن هستید چه مفهومی دارد؟ امکان ندارد اسرائیل به سادگی به غزه حمله کند. اسرائیل که در جنگ ژوئن سال 1967 به سه کشور عربی حمله کرد و سرزمین های آن ها به تصرف درآورد. امروزه نمی داند که با حزب الله باید بجنگد یا با مردم غزه؟
روح ایثار و شهادت و فداکاری حاج عماد در فضای منطقه سایه افکنده، و به همه فهمانده است که برای آزادی فلسطین باید به طور جدی تلاش کنند. جمهوری اسلامی ایران نیز در ایجاد این روحیه تأثیر بسزایی داشته است.

تحقیقات به عمل آمده برای شناسائی عاملان ترور شهید مغنیه تاکنون چه نتایجی داشته است؟


روشن است که این عملیات توسط سازمان موساد انجام گرفت. اما متأسفانه سرویس های اطلاعاتی برخی دولت های مرتجع عرب با موساد همکاری کردند. برخی دولت های عربی به منظور تضعیف و سرکوب مقاومت به این اقدام جنایتکارانه دست زدند.

دولت های عربی چه کمکی به موساد ارائه دادند؟


برنامه ترور حاج رضوان با همکاری مشترک موساد و سازمان های امنیتی آمریکا و برخی دولت های عربی طراحی شد. طرح اصلی این توطئه توسط اسرائیل تدارک دیده شد ولی برخی دولت های غربی و عربی به موساد کمک کردند. برخی دولت های عرب از چند سال پیش در زمینه دامن زدن به جنگ روانی بین ملت های منطقه و سرمایه گذاری برای نابودی سازمان های مقاوم، با رژیم صهیونیستی همکاری می کنند، دولت مصر به صورت علنی و رژیم های پادشاهی اردن و عربستان سعودی پشت پرده هم پیمان اسرائیل هستند. این دولت ها برای تحقق اهداف خود بودجه چند صد میلیون دلاری اختصاص داده اند.

حزب الله متعهد شد انتقام خون عماد مغنیه را از اسرائیل بگیرد و آقای سید حسن نصرالله نیز ترور مغنیه را سر آغاز نابودی اسرائیل دانست. تحلیل تان چیست؟


مقاومت اسلامی پس از آزادی جنوب لبنان در سال 2000 تاکتیک جنگی گذشته خود را کنار گذاشت و استراتژی جدیدی به کار گرفت که در جریان جنگ 33 روزه سال 2006 به روشنی نمودار شد. این استراتژی که توسط شهید عماد مغنیه برنامه ریزی شده بود، هنوز سازمان های امنیتی جهان آن را نشناخته اند. اکنون دشمن صهیونیستی به این نتیجه رسیده که در رویارویی با نیروهای مقاومت امکان پیروزی نخواهد داشت و شکست خواهد خورد. چنانکه در جنگ 33 روزه ژوئیه سال 2006 در جنوب لبنان و در جریان جنگ 22 روزه سال 2008 در غزه شکست خورد.

استراتژی عماد مغنیه اولین بار در لبنان و بار دوم در غزه پیاده شد و نتیجه خود را به روشنی ثابت کرد. جنگ سال 2008 غزه پس از جنگ سال 2006 لبنان جنگ میانی بود. اسرائیل آنگونه که دیوید بن گوریون بنیانگذار این رژیم پیش بینی کرده در سه جنگ نابود می شود. اکنون اسرائیل دو جنگ را پشت سر گذاشته و در آن شکست خورده است در جنگ آینده که آقای سیدحسن نصرالله نابودی اسرائیل را در آن پیش بینی کرده همان جنگ سوم و نهایی خواهد بود که نابودی کامل اسرائیل در آن نهفته است. اسرائیل هم اکنون به حدی تضعیف شده که حتی نمی تواند جلوی موشک های حماس را بگیرد چه برسد به هزاران موشکی که احتمال دارد از لبنان به سرتاسر اراضی اشغالی فلسطین پرتاب شود. دولت های مرتجع عرب به این دلیل از اسرائیل پشتیبانی می کنند که سرنوشت شان به سرنوشت اسرائیل گره خورده است. دولت های مصر، اردن و پادشاهی سعودی و برخی دیگر از رژیم های عرب در چنین شرایطی درک کرده اند که ادامه موجودیت اسرائیل برای تداوم موجودیت آنها ضروری است. بنابراین اگر ملاحظه می کنید که مصر با اسرائیل در حمله نظامی و محاصره غزه همدست شده تعجب نخواهید کرد.