سخنرانی سیدآزادگان در اسارت/درباره ی دوستی

کد خبر: ۲۰۵۵۲۷
تاریخ انتشار: ۰۸ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۱:۱۳ - 29May 2013

” بسم الله الرحمن الرحیم”

عاطفه و انسان دوستی غریزه ای است نهفته در درون انسان و ودیعه ی الهی است و مسلماً خیر و صلاح انسان در برخورداری از این نعمت ها بوده که خداوند به انسان مرحمت فرموده است. با تعالیم مکتبی هم می بینیم که تقویت اینها را از ما خواسته، و برای تشدید این عاطفه و این غریزه خداوند می فرماید: ” انما المومنون اخوه”. حضرت رسول بین مسلمان ها عقد اخوت می خوانند، و این اخوت هم شدّت می گیرد.

ریشه ی عاطفه ی انسان دوستی را هم به آن جهت می دهد. جهت آن اینست که می گوید این دوستیها یک دوستی سطحی و زود گذر نیست و ریشه های آن باید بین شما خیلی عمیق باشد؛” ریشه برادری عمیق است”. دیگر اینکه  این عاطفه و این غریزه باید به تدریج آن قدر رشد کند تا روح برادری را در بین شما عمیقاً به وجود بیاورد و این می شود مسیر دوستی که ما در زندگی باید طی بکنیم؛ می شود دوستی بر اساس برادری و حاکم بودن تمام ویژگی های برادری در دوستی هایمان، و این می شود دوستی بر پایه ی صحیح و قوی وناگسستنی.

سئوال : شرایط زمانی مطرح است یا نه ( اسارت یا غیراسارت)؟

جواب:  خیر. اینها همه کنترل شده است وبرخورد غیر اسلامی درآن دیده نمی شود.

برخلاف دوستی هایی که معمولاً برهیچ پایه و اساس صحیحی استوار نیست، خصوصاً در دنیای امروز بین انسانهای متمدن نمای این قرن، دوستی ها بدون هیچ اساس و زیر بنای محکم، تنها در خوشگذرانی و رفاه و خوشتر گذراندن ساعت های تفریح و بیکاری نهفته شده است. دوست اند، چون با هم بهتر می توانند خوشتر زندگی کنند، و در واقع دوستی فقط به خاطراین است که در ساعت های بیکاری و تفریح تنها نباشند، و یا چون فردی از امکانات رفاهی بیشتر برخوردار است، برای بهره مند ی از آن امکانات با او دوستی می کنند؛ در نتیجه، این دوستی، نه ریشه دار است و نه دوامی خواهد داشت، لذا به محض اینکه دوست بهتری پیدا کرد یا پیدا شد، دوست سابق، مزاحم تشخیص داده شده، با یک کلمه ازهم جدا می شوند؛ می بخشید! تا حالا بودیم، از این به بعد نیستیم، یا ؛ می بخشید! از این به بعد نه من تو را می شناسم و نه شما من را، از هم جدا می شوند، گویا که هرگز همدیگر را نمی شناختند. با توجّه به این واقعیّت، بین برادری ما مسلمانها و دوستی آۀنان تفاوت بسیاراست.

بنا براین، رابطه ی ما مسلمانها با هم رابطه برادری است، نه رابطه ی خشک وبی اساس و رفاه طلبی. دوستیهای غربی نداریم، که با یک نفرباشیم وبا دیگران نه، ویا به خاطریک دوست ازدیگران ببریم؛ بلکه با همه هستیم وهمه برادران ما هستند ودراین میان، رابطه ی برادری ما با بعضی قویتر وبیشتر است؛ نه اینکه امروز با یکی باشیم وفردا با دیگری، وبلکه امروز با همه هستیم وبا یکی بیشتر.

ودراین رابطه، خیرخواهیم وخیراندیش، نه خود خواه وسود طلب، ومتکی به دوست نیستیم ونه پرتوقع ومایه ی دردسر، که دراین صورت دوستی دوامی نخواهد داشت واین برادری، کسالت آور خواهد بود وخسته کننده.

دراین صورت، همان گونه که ریشه ی برادری ناگسستنی است، پیوند این برادری ودوستی نیزپایدار ودائمی است، و ما را از این دوستی قصدی جزبرادری و محبت و دستگیری و خیرخواهی نیست و تنها امیدمان ازدیگران دعای خیر آنان وشفاعت آنهاست درآخرت. و گرنه، در دنیا ما را از دوستی و برادری هیچ غرضی حز این نیست که یاریش کنیم و از دعای خیرش در دنیا وآخرت بهره مند گردیم. وگرنه درمکتب ما، دلبستگی به فرد، درحدی که با از دست دادنش، ارامش روحی خود را ازدست بدهیم بی معنی است.

دل به کسی ندهیم، که دل جایگاه خداست. محبّت مومنین به دل داریم که این نیز پرتوی ازمحبت به خداست. انسانها را به دل دوست بداریم که بندگان خدایند. خویشتن به خدمتشان گماریم که این آرزو و افتخار ماست، و به پایشان جان می دهیم که این لقای خداست.

برای دوست و برادران بر آن هستیم که برادری صادق و متعهد و وفادار باشیم. این شیوه وسیره ی ماست در دوستی وبرادری، تا آنان چه باشند و یقیناً خود به وظیفه آشناترند.

سوال: نظرشما در رابطه با خواندن صیغه ی عقد اخوت چیست؟

جواب: صیغه ی عقد اخوت لزومی ندارد، خصوصاً دراسارت. نه اینکه بد است؛ بلکه در اسارت لزومی ندارد. والسلام.

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار