به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، تاریخپژوهی انقلاب اسلامی از نیازهای نسل امروز است، تا به اتکای آن شناخت انقلاب میسر شود و از این طریق بتوانیم آن را صادر کنیم. شناخت موانع و فرصتهای تاریخپژوهی میتواند ما را در شناخت راههای بهتر برای حفظ دستآوردهای انقلاب کمک کند.
متاسفانه تعداد کسانی که در این حوزه مشغول فعالیت هستند، محدود است و همین مورد مشکلاتی را در تاریخ پژوهی انقلاب ایجاد کرده است. «جواد موگویی» از مستندسازان و نویسندگان حوزه انقلاب اسلامی است که هم در زمینه فیلم و هم در حوزه کتاب موفق عمل کرده است. گفتوگویی که در ادامه میآید مانع تاریخ پژوهی را مورد بررسی قرار داده است تا از این طریق بتوانیم راههای بیرون آمدن از مشکلات شناسایی شود.
دفاع پرس: ما چرا به تاریخ پژوهی انقلاب اسلامی نیازمندیم؟ این تاریخ پژوهی چه گرهی از ما در شرایط امروز باز میکند؟
ما در دهه چهارم انقلاب هستیم و خیلی از ابتلائات ما برمیگردد به دهه 60. در همین فضای انتخابات و فضای رقابتی آن، یکی دو مسئله پیش آمد که سوءاستفاده از مساله اعدامهای سال 67 یکی از آنها بود. سوال این جاست که موضوع اعدامها الان باید به عنوان یک موضوع مطرح شود یا نه؟ و یا در رابطه با حصر، که حتما میدانید اولین حصر به دستور امام خمینی (ره) انجام شد که دستور به حصر «آیتالله شریعتمداری» بود. ما در دهه 90 به یک سری مسائلی برمیخوریم که ریشه آن به دهه 60 برمیگردد. چون تاریخ نگاری و تدوین نشده، ما دچار نوعی انقطاع شدهایم. نسل امروز از ماجراهای دهه 60 خبر ندارد. درباره عزل منتظری یک کتاب داریم که «ریشهری» در سال 67 نوشته است. درباره قطبزاده و شریعتمداری اصلا کتابی نداریم. درباره کودتای نوژه یک کتاب داریم. درباره مکفارلین یک کتاب داریم که آن را دفتر هاشمی رفسنجانی نوشته است و به کتابی که توسط یک طرف ماجرا نوشته شده نمیتوان اکتفا کرد. در بین سالهای 68 تا 76 که دوران اصلاحات شروع میشود. دوران خلاء محسوب میشود. مثلا ما درباره میکونوس کتابی نداریم. اگر دقت کنید میبینید که زبان مقام ومعظم رهبری زبان تاریخ است. البته طبیعی هم هست وقتی در دهه چهارم انقلاب قرار دارید برای روشن کردن مسیر باید از گذشته مثال بزنید. این مثالها زده میشود اما چیزی از آن نمیدانیم. یعنی تاریخ انقلاب اصلا تدوین نشده است.
دفاع پرس: چرا این اتفاق میافتد؟ آیا تعمدی در کار است؟
چند علت میتواند داشته باشد، یکی اینکه ایرانیها نسبت به تاریخ نگاری اهمیتی قائل نیستند. درباره نهضت مشروطه هم اگر کتابی منتشر شده، توسط ایران شناسان انگلیسی نوشته شده است. در میان شخصیتهای سیاسی چند نفر تاریخ روزشمار دارند؟ این همه دستگاه ذیربط داریم با عناوین مختلف و بودجههای مستقل اما وارد دهه ۶۰ و ۷۰ نمیشوند. اینجا یک عمدی در کار است. موسسه «مطالعات تاریخ معاصر ایران» که متعلق به موسی حقانی است و حوزه کاریاش پهلوی و مشروطه است. موسسه «پژوهشهای سیاسی» و حوزه هنری که تاریخ قبل از انقلاب را کار میکنند، وارد بعد از انقلاب نمیشوند. دلیل آن هم این است که کسانی که در این حوزهها کار میکنند وابسته به جریان چپ سیاسی هستند. وقتی میخواهی وارد دهه ۶۰ بشوی باید موضع گیری کنی. نمیتوانی بیطرف باشی. وقتی درباره منتظری کار میکنی به هر حال باید نظرت را بگویی. برای همین ترجیح میدهی سکوت کنی! سوره مهر هنوز روی موضوعاتی مثل خاطرات «عزتشاهی»، «احمد احمد» کار میکند و نمیخواهد وارد بعد از انقلاب شود. به نظر من دلیل اینکه نمیخواهد وارد این حوزه شود این است که نمیخواهد موضع گیری کند. بنابراین وارد دهه ۶۰ نمیشود. میماند «مرکز اسناد انقلاب اسلامی» که «روحالله حسینیان» آن را اداره میکند. حسینیان بعد از انقلاب را کار میکند. همچنان آن دو سه دستگاهی که نام بردم به دلیل گرایشاتشان وارد دهه ۶۰ نمیشوند. یک مثال باید بزنم. آقای فردی تعریف کرده بود: «در یک جلسهای در حوزه هنری حضور داشتم و کتاب «دایرهالمعارف رجال سیاسی» در حوزه هنری در حال انتشار بود، من دیدم که به حرف ک و م رسیده بود «کروبی» و «موسوی» در آن وجود ندارد. من به یکی از مسئولان گفتم چرا نام موسوی و کروبی در این کتاب نیامده است. پرسید اگر میآوردیم چه باید مینوشتیم؟! گفتم همان چیزی که وجود دارد. پاسخ داد که «ما روایت شما را قبول نداریم»». آقای فردی می گفت: «من پاسخ دادم به هر حال یک نظامی وجود دارد و شما حق ندارید اجتهاد کنید ولی حاضر نشده بودند اسم آن دو نفر را بیاورند.»
دفاع پرس: این مسئله ارتباطی به نظام ندارد. وقایع یک سیری دارد مورخ هم قرار نیست در دایرهالمعارف آن رویداد را نقد کند. اصلا دایرهالمعارف جای نقد و تحلیل نیست. از یک نقطه شروع میشود و به یک نقطه میرسد و جای بحثی نمیماند.
آنها معتقدند نظام اشتباه کرده است. به هر حال دیدگاه شخصی در نوشته وارد میشود.
دفاع پرس: اما ما که در کتابهای فرهنگ نمیخواهیم تحلیل کنیم.
الان در پاراگرافی که درباره موسوی نوشته شده، در وقایع سال ۸۸ آورده است که موسوی در انتخابات شرکت کرد، نسبت به نتیجه انتخابات معترض بود و حصر شد. وقتی شما این مطلب را میخوانید تصور میکنید در ۲۳ خرداد موسوی در انتخابات شرکت کرد و ۲۴ خرداد حصر شد! دیگر به بازه 8 ماهه آن اشاره نکرده، به بیانیه صادر کردن، دعوت به شورش خیابانی کردن و امثالهم اشاره نکرده است. در این کتاب نوشته که موسوی گفته است من شورای نگهبان را قبول ندارم. مقام معظم رهبری موسوی را نصیحت میکرد. همچنین مهلت رسیدگی به شکایت موسوی را در شورای نگهبان پنج روز تمدید کرد. معترضان نماینده نفرستادند. همه اینها را حذف کرده و تنها نوشته که موسوی به نتیجه انتخابات اعتراض کرد و حصر شد. یعنی یا نباید وارد شوی و وقتی وارد شدی مجبوری موضع گیری کنی. برای همین دوستان به این نتیجه رسیدند که وارد نشوند.
دفاع پرس: سوال مشخص من این است که میتوان در نقد تاریخ نگاه بیطرفانه داشت؟
کسی نمیتواند بگوید که من بیطرف هستم. اصلا بیطرف معنا ندارد. تاریخ نگار باید منصف باشد. بیطرف نمیتوانیم باشیم اما حداقل نباید نگاه مغرضانه داشته باشیم. ما نمیتوانیم جایی را ببینیم و جایی را نبینیم باید همه آنچه که اتفاق افتاده را دید.
دفاع پرس: معیار این نقد کردن چیست با چه شاخصهایی باید رفت سراغ آن تا از یک سو نگاه خود را حفظ کنیم و از سوی دیگر معرض هم نباشیم؟
سنگ محک و معیار، خود نویسنده است. اگر نویسنده انصاف داشته و بر پایه اسناد و مدارک جلو رفته باشد مهمترین ابزار در تاریخ نگاری است. شما میتوانید یک نفر را در تاریخ نگاری قهرمان کنید و یک نفر را هم در حد یک ظالم پایین بیاورید البته بخوانند متوجه میشوند. تحریف نباید صورت بگیرد. تحریف همیشه یه معنای دروغ گفتن نیست اگر یک بخشی را تعمدا نگوییم هم تحریف است.
دفاع پرس: موضوعات را بر چه اساسی انتخاب میکنید؟
یکی این است که تاریخ نگاری دهه ۶۰ را انجام دهیم که تا ۱۵ جلد ممکن است برسد. از این جهت که ریشه سالهای بعد در این دهه است. مثلا من کتابی را با عنوان «خاطرات خانم ف.ه» شامل خاطرات فائزه هاشمی کار کرده ام که شامل ۳۰ ساعت مصاحبه من با ایشان است. کلا من خیلی برای نوشتن کتاب حوصله به خرج میدهم مثلا نوشتن کتاب شهید «آیت» پنج سال طول کشید. کتاب میرحسین موسوی سه سال طول کشید. چرا که کتاب ماندگار است. بخصوص این که این موضوعات کار نشده اند. وقتی هم کتابی مینویسی باید چیزی اضافه کند به تاریخ. اینکه من تصمیم گرفتم «غبار در خرداد» را درباره سال ۸۸ بنویسم ضرورت بود. به هر حال نمیشود نسبت به رخدادهای سیاسی که در کشور میافتد بیتفاوت باشی.
دفاع پرس: رفتن سراغ فائزه هاشمی شما را با ممیزی و سانسور درگیر نکرد؟
به هر حال هر کاری هزینه خود را دارد. در مورد کتاب «آیت» نزدیک به هفت ماه مجوز نمیدادند. ایراداتی هم که وارد میکردند سلیقهای بود که در این موارد انرژی نویسنده گرفته میشود و خوب نیست که برای یک کتاب هفت ماه منتظر بمانیم.
دفاع پرس: مشکل بزرگتر این است که ما هنوز در درک انقلاب مشکل داریم. دلیل آن بازگو نشدن خاطرهها است یا علت دیگری دارد؟ این سوال از این جهت اهمیت دارد که باید انقلاب را صادر کنیم اما وقتی من انقلاب را با همه ابعادش نمیشناسم چگونه باید آن را صادر کنم؟
ما مسیری را که تا الان طی کردهایم به درستی نمیشناسیم. ما در دهه چهارم انقلاب نیازی به تبلیغ انقلاب نداریم بلکه نیاز به تبیین انقلاب داریم. در تبلیغ شما شعار میدهید، نمایش حضور دارید؛ اما در تبیین باید استدلال و گفتوگو کنید. یکی از راههای تبیین این است، راهی را که تا الان طی کردهای را نشان بدهی. مثلا یک شبههای وجود دارد که انقلاب فرزندان خودش را میخورد. مقام معظم رهبری در سخنرانی های خود از ریزشها و رویشها حرف میزنند. وقتی ما میخواهیم نمونه بیاوریم از طلحه و زبیر مثال میزنیم. از دهه ۶۰ مثال نمیزنیم. در حالی که در دهه ۶۰ مثال برای زدن داریم. کسانی که با امام خمینی (ره) از هواپیما به ایران آمدند. یکی «قطبزاده» بود که به جرم کودتا تیرباران شد. یکی «لاهوتی» بود که کاملا به سمت بنیصدر و مجاهدین خلق رفت؛ در نقطه مقابل هم «مطهری» بود که در مسیر انقلاب به شهادت رسید، «عراقی» هم به دست گروهک فرقان به شهادت رسید، یکی هم «حاج احمد آقا» بود که در آخرین لحظه عمرش در مسیر آرمانهای امام ماند. حرفم این است که این ریزشها و رویشها که در کلام رهبری وجود دارد در انقلاب ما مصداق دارد. ما اگر آمدیم این را گفتیم دیگر الان بچههای حزباللهی با فضایی که احمدینژاد درست کرده جا نمیخورند.
دفاع پرس: این یعنی چه؟ لطفا واضحتر توضیح دهید؟
همین اتفاقهایی که الان افتاده و هنجارشکنیهایی که احمدینژاد میکند. شاید برای نسل ما خیلی عجیب باشد.
دفاع پرس: منظورتان بیاعتمادی نسل امروز به جریانی خاص است؟
نه اتفاقاتی که منجر شد که احمدینژاد رد صلاحیت شود. شاید برای ما عجیب باشد؛ که مگر میشود یک نفر با آن شعارها و عملکرد خوب حالا بخواهد این اتفاقات برای او بیفتد. باید گفت بله میشود. چون در دهه ۶۰ نمونه آن را داشتیم. منتظری، شریعتمداری، بنیصدر، لاهوتی، قطبزاده و انواع شخصیتهای سیاسی را داشتیم که این اتفاقات برای آنها افتاده است. نسل دیروز چون از نزدیک میدیدند برایشان دور از ذهن نبود. اما نسل امروز متعجب است چون کسی این مسائل را تبیین نکردن است. باید گفته شود که انقلاب همیشه درحال ریزش و رویش است. برای همین باید دهه ۶۰ را تبین کنیم نه تبلیغ. نمونه بهروزش همین اعدامهای سال ۶۷ یا چهره خشنی که میخواهند از انقلاب نشان بدهند. برای پاسخ دادن به این سوالات باید این مسائل را تبین کرد. در دهه چهارم انقلاب برای درک آن باید تاریخ آن را بدانم. یعنی مسیر انقلاب را بشناسم. وقتی این مسیر را مرور کنیم خیلی از مولفهها برایمان روشن میشود.
دفاع پرس: راه درست این تبیین چیست؟ البته سوال من درباره صدور انقلاب بود.
ما هنوز تبیین نکردهایم که بخواهیم صادر کنیم. برای تبیین درست انقلاب کار مهم این است که تاریخ انقلاب را با همه زوایای آن تدوین کنیم. در دیدار دانشجویان با مقام معظم رهبری ایشان در پاسخ سخنرانی هاشمی رفسنجانی که قبلتر گفته بود ما نیازی به قوای نظامی نداریم و دنیا دنیای گفتوگو است. فرمودند: «نخیر دنیا دنیای همه چیز است. همین تفکر هم قبل از انقلاب هم بود، در آن زمان هم میخواستند هواپیمای F14 را بفروشند». من به حرف اولم برمیگردم ریشه این اتفاقات به دهه شصت برمیگردد یا حتی دهه ۵۰، یعنی ما الان ابتلا داریم به آن وقایع. همان تفکرات دوباره دارد مطرح میشود. بنابراین ما وظیفه داریم تبیین کنیم. یکی از راههای آن، روایت دهه ۶۰ و ۷۰ است. ریز به ریز بیاییم حوادث، شخصیتها، سرنوشتها را توضیح دهیم. رهبری بارها فرمودند شعار مرگ بر آمریکا یک پشتوانه عقلی، نقلی و تاریخی دارد. ما بدون دلیل مرگ بر آمریکا نمیگوییم. دهها کودتا علیه ما انجام شده، بارها دشمنی کرده است. حتی مقام معظم رهبری از کودتای نوژه هم نام برده اما ما نرفتیم آن را روایت کنیم. یکی از ابزارهای تبیین، کتاب است. کتاب زمینهای است برای ساخت فیلم مستند و فیلم سینمایی. من وقتی خواستم درباره شهید آیت فیلم بسازم دیدم چیزی وجود ندارد حتی یک جزوه هم وجود نداشت. این خلا باعث شد که شخصا بروم مصاحبه کنم با موافق و مخالف. بعد از ساخت فیلم با توجه به تحقیقاتی که انجام شده بود تصمیم گرفتم کتاب آیت را هم منتشر کنم. اثرگذاری فیلم زیاد اما کوتاه مدت است در حالی که کتاب این چنین نیست. من کتاب میرحسین موسوی را نوشتهام و آماده است برای ساخت فیلم مستند. در این خصوص هم با من تماس گرفته شد.