«سیاست انگلستان در خصوص تجزیه کشورهای اسلامی و ایران» منتشر شد

کتاب «سیاست انگلستان در خصوص تجزیه کشورهای اسلامی و ایران» نوشته «ییلماز قره دنیز» از سوی انتشارات کسیت در استانبول منتشر شد.
کد خبر: ۲۴۵۲۳۷
تاریخ انتشار: ۰۵ تير ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۲ - 26June 2017
سیاست انگلستان در مورد تجزیه کشورهای اسلامی و ایرانبه گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس، کتاب «سیاست انگلستان در خصوص تجزیه کشورهای اسلامی و ایران» علاوه بر پیش‌گفتار شامل ۸ فصل به شرح زیر است:

فصل اول روند اصلاحات در دولت عثمانی به کوتاهی مورد بحث قرار گرفته و به مقایسه رژیم‌های دو کشور ایران و عثمانی پرداخته شده است.

در فصل دوم  ابتدا از ارتباط ایران با تمدن غرب سخن به میان آمده است که از دوره صفوی و سپس از طریق تجار و سفرا آغاز شد. در این دوره تماس‌ها بیشتر در مسائل نظامی بود. کشورهای غربی و در راس آنها انگلستان همزمان با دوره سلطنت فتحعلی شاه بر سه اساس تکیه می‌کردند که نو گرایی در ایران متوقف شود و کشور از نظر اقتصادی پیشرفت نکند.

فصل سوم  تحت عنوان «اصلاحات» از دو بخش تشکیل شده است؛ در بخش اول تحت عنوان «اصلاحات نظامی و فعالیت انسان غربی» شامل چهار قسمت آمده است که ارتش ایران از دوران قدیم یکی از ارتش‌های قوی جهان بود. پس از هجوم مسلمانان بود که تشکیلات نظامی افسانه ای ساسانیان فرو پاشید و ضعفی که ارتش ایران را فرا گرفته بود تا حملات مغول ادامه یافت. پس از هجوم شاه عباس به قزلباش‌ها بود که ارتش ایران رنگ و رویی گرفت.

فصل چهارم  تحت عنوان «نوآوری در آموزش» از چهار بخش تشکیل شده است؛ در بخش اول از اقداماتی که برای تغییر الفبای عربی در ایران صورت گرفته سخن به میان آمده است. پیش از حکومت ساسانی متون کتاب مقدس «اوستا» با الفبای فارسی قدیم و در زمان ساسانیان آثاری چون «خداینامه» با الفبای پهلوی نوشته می‌شد. زبان فارسی پس از حاکمیت عرب در ایران با الفبای عربی آشنا شد و این حاکمیت تا امروز ادامه دارد. در دوره سامانیان اهمیت بیشتر به زبان و ادب فارسی داده شد و سخنورانی چون رودکی، شهید بلخی، دقیقی و... آثار مهمی به فارسی پدید آوردند. در دوره‌های آل بویه و غزنویان این گرایش ادامه یافت.

فصل پنجم  مرکب از سه بخش به شرح حال امیر کبیر و قتل وی اختصاص یافته است. در بخش اول تحت عنوان «امیر کبیر و جریان قتل او» آمده است که امیر کبیر یکی از مهمترین شخصیت‌های دوره قاجار به جای تقلید از غرب می‌خواست استعدادهای مادی، معنوی و علمی ایرانیان را به حرکت در آورد و بدین منظور به اصلاحاتی دست می‌زد. او می‌دید اصلاحاتی که پیش تر صورت گرفته همه در دایره منافع انگلستان بوده است. بدین جهت امر اصلاحات را از دست انگلیسی‌ها گرفت و به کارشناسان نظامی روس و اتریش سپرد. سرنوشت امیرکبیر شبیه سرنوشت عبدالحمید دوم سلطان عثمانی است؛ زیرا وی هم فهمیده بود اصلاحاتی که تا زمان وی صورت گرفته نه تنها به تقویت دولت نیانجامیده، سبب شده است که راه تقلید از غرب پیش گرفته شود.

فصل ششم از دو بخش تشکیل شده است؛ بخش اول عنوان «فعالیت مشروطیت خواهان ایران در استانبول» را به خود اختصاص داده است. در بخش دوم تحت عنوان «جمعیت انجمن سعادت و فعالیتهای آن» آمده است که این انجمن که از سوی ایرانیان در استانبول احداث شده بود همراه با «جمعیت اتحاد و ترقی» ترکیه از سوی انگلستان، روسیه، فرانسه، ارامنه و یونانیان حمایت می‌شده به جهت عدم اتفاق در میان اعضای انجمن در خلع پادشاه از سلطنت اتفاق نظر حاصل نشد. حسین دانش و اسد آبادی از سرکردگان انجمن سعادت ضمن تماس با سلیمان نظیف در استانبول نقشه آینده معارف. ایران را کشیدند. متعاقبا اجازه داده شد مدرسه ایرانیان در استانبول احداث شود. مشروطه خواهانی چون حبیب اصفهانی، و میرزا آقاخان کرمانی مدتی در این مدرسه تدریس می‌کردند.

فصل هفتم از دو بخش تشکیل شده است؛ در بخش اول تحت عنوان «دلایل حرکت مشروطیت در ایران» به ترتیب از تاثیر بعضی علما و دانشمندان، تاثیر امتیاز تنباکو، احداث عدالتخانه، نقش جمال الدین اسدآبادی و تاثیر تمدن اروپا سخن به میان آمده است. در خصوص تاثیر بعضی از علما و دانشمندان آثار زیادی نوشته شده است که بعضی از آنها را می‌توان بدین شکل خلاصه کرد: «تاریخ بیداری ایرانیان» تالیف ناظم الاسلام کرمانی که در آن اشاره شده است. حرکت مشروطه خواهی زمانی آغاز شد که در دوره ناصرالدین شاه امتیازاتی به انگلستان داده شد. احمد کسروی در کتاب «تاریخ مشروطه ایران» از این دلایل سخن به میان آورده و گفته است که رقابت دو کشور روسیه و انگلستان در ایران سبب شد که ملت ایران واکنش نشان بدهد.

فصل هشتم شامل پنج است. در بخش اول تحت عنوان «اجرای قانون اساسی» از صدور فرمان مشروطیت که در سال ۱۹۰۶ از سوی مظفرالدین شاه صادر شده بود  سخن به میان آمده است. اختلاف نظر میان طرفداران مشروطه پس از قبول قانون اساسی ظاهر شد. علمای دینی که می‌دیدند در قانون اساسی از حقوق شرعی صحبت نشده، متوجه شدند که غرب گرایی گرفته شده از غرب به رهبری میرزا ملکم خان، طالبوف و تقی زاده در اولویت قرار گرفته است. در بخش دوم مرکب از دو قسمت از  تجزیه ی ایران توسط انگلستان و روسیه صحبت شده است.

در قسمتی از متن این کتاب می‌خوانیم:
 
«دولت‌های عثمانی و ایران دو کشور مهم اسلامی در خاورمیانه یکی به عنوان نماینده خلافت تسنن و دیگری به عنوان نماینده امامت تشیع از اوایل قرن نوزدهم میلادی معروض سیاست استعمارگرایانه انگلیس شدند. نسل‌های جوان جغرافیای اسلام تا با این سیاست آشنا نشوند، همان وضع دوباره تکرار خواهد شد و استثمار منابع این سرزمین‌ها ادامه خواهد یافت. این سیاست با روشهای  معلوم وارد دنیای اسلام شد. بعضاً توسط وسایل مختلف چون اصلاحات، تنظیمات، قانون اساسی، مشروطیت و آزادی‌های فردی و بعضا به عنوان غرب‌گرایی که ساختار اجتماعی را از دین و فرهنگ خود دور می‌کرد سلطه خود را نشان داد.
 
در آغاز عقب ماندگی کشورهای اسلامی مطرح شد و سپس گناه این عقب ماندگی به گردن اسلام انداخته شد که مانع پیشرفت فنی است و آزادی‌های فردی را محدود می‌سازد. پس از توفیق در این مرحله گفته شد که چاره و درمان فقر و عقب ماندگی در غرب گرایی، رژیم مشروطیت و قوانین بشری است. در ایران و عثمانی بعضی از علما، شاعران، ادیبان و اندیشمندان دانسته یا ندانسته نقشی در این امر گرفتند. انگلستان که روی سرزمین‌های ایران و عثمانی حساب می‌کرد و بدین جهت نقشه جنگ جهانی اول را می‌کشید به روسیه وعده داد که تنگه استانبول را در اختیار این کشور خواهد گذاشت. بدین جهت روسیه را همراه خود کرد و ضمن تبانی با فرانسه، یکه تاز جغرافیای خاورمیانه شد.»
 
نویسنده کتاب «سیاست انگلستان در خصوص تجزیه کشورهای اسلامی و ایران» در تألیف این اثر از منابعی استفاده کرده است که در کتابنامه پایان کتاب معرفی شده‌اند.
 
انتهای پیام/ 161
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار