عروج يک اخراجی

اولين قسمت از فيلم «اخراجی‌ها» پر از صحنه‌های تأثربرانگيز بود. عده‌ای در فضای جبهه متحول شدند، برخی روی مين رفتند تا معبر برای ورود رزمندگان باز شود و در صحنه‌های نبرد و جنگ، فداكاری‌های زيادی به تصوير كشيده شد.
کد خبر: ۲۵۵۵۴۳
تاریخ انتشار: ۱۲ شهريور ۱۳۹۶ - ۰۶:۰۰ - 03September 2017
به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع پرس، اولين قسمت از فيلم «اخراجی‌ها» پر از صحنه‌های تأثربرانگيز بود. عده‌ای در فضای جبهه متحول شدند، برخی روی مين رفتند تا معبر برای ورود رزمندگان باز شود و در صحنه‌های نبرد و جنگ، فداكاری‌های زيادی به تصوير كشيده شد. در كنار بازيگرانی نام ‌آشنا، نفرات زيادی نقش رزمندگان را بازی می‌كردند كه در بين اين نفرات، جانبازانی حضور داشتند.

 انسان‌هايي كه شبيه‌سازي‌هاي فيلم را در واقعيت مقابل چشمان‌شان ديده و آسيب‌هاي جنگ را با گوشت و پوست‌شان لمس كرده بودند. اولين قسمت اخراجي‌ها از مردان جنگ سخن مي‌گفت. از مردان بدون ادعاي خدايي و گمنام؛ كساني كه بزرگي‌شان در جريان زندگي روزمره چندان به چشم نمي‌آمد و ميدان‌هاي بزرگ آنها را فرا‌مي‌خواند. ابراهيم خليلي در اخراجي‌ها نقش رزمنده‌اي را بازي مي‌كرد كه اوايل دهه 80 و در جريان تفحص يكي از پاهايش را از دست مي‌دهد. او اين نقش را در حالي بازي مي‌كرد كه خود براي يافتن پيكر شهدا يكي از پاهايش را در ميدان مين جا گذاشته بود. هر چند ابراهيم در دوران دفاع مقدس سن و سال زيادي نداشت تا در جبهه‌هاي دفاع مقدس شركت كند، ولي مرامش او را شبيه‌ترين نفرات به بچه‌هاي نسل جنگ مي‌كرد.

 اولين چيزي كه به ذهن شنوندگان خبر شهادت ابراهيم خليلي رسيد، فيلم اخراجي‌ها بود. مرد آرام و مؤمن فيلم، از جانبازان دفاع مقدس و بسيجيان لشكر ۲۷ محمدرسول الله (ص) تهران بزرگ براي دفاع از حريم اهل بيت(ع) عازم سوريه شد و در شرق حلب به آرزوي ديرينه‌اش رسيد و به فيض شهادت نائل آمد.

شهادت ابراهيم بازتاب و واكنش زيادي در سطح جامعه داشت. دكتر محسن رضايي با اشاره به ارتباط نقش شهيد خليلي در فيلم سينمايي اخراجي‌ها و شهادتش در سوريه نوشت: «شهيد مدافع حرم، ابراهيم خليلي كه روزگاري رؤياي شهادت را در سكانس به ميدان مين رفتن قهرمان گمنام فيلم اخراجي‌هاي يك و خلق صحنه‌هاي جنگ تمرين مي‌كرد، سرانجام قهرمان واقعي نقش خود شد؛ نقشي كه يك عمر، ديدن تصوير خود را در آن نقش آرزو داشت؛ نقشي كه اين بار نه «نقش» كه عين «حقيقت» بود. اكنون ديگران بايد قصه،فيلم و سريال قهرماني‌هاي او را بسازند و آرزوي حضور در نقش و نام او را داشته باشند. شهادتش را به خانواده گرامي‌اش و همه حق جويان عالم، تبريك و تسليت مي‌گويم».

بازيگران فيلم خيلي زود به خبر شهادت ابراهيم واكنش نشان دادند. كامبيز ديرباز بازيگر نقش مجيد سوزوكي در وداع دوست شهيدش نوشت: «يكى از ياران ما در فيلم اخراجى‌ها به آرزويش رسيد و به جمع رفقاى شهيدش پيوست، ابراهيم جان سلام من رو به مجيدسوزوكى (خدمت) برسون. بهش بگو: ايول دارى مرد».

احمد ايراندوست نيز با انتشار تصويري از اين شهيد در پشت صحنه فيلم «اخراجي‌هاي يك» ياد و خاطره اين شهيد را گرامي داشت و اينگونه احساسش را بيان كرد: «ابراهيم خليلي  بازيگر «اخراجي‌هاي‌ يك» به شهداي مدافع حرم پيوست، عجب پسر خاكي و خوبي بود. صحنه ميدان مين هيچ‌وقت يادم نميره و لرزشي كه به پاش ميداد كه قطع شده بود. بچه نمازخون و با معرفتي بود. چه خاطره‌هاي قشنگي، روحت شاد برادر.» بوربور از دوستان شهيد خليلي مي‌گويد: «اهل هنر، فرهنگ، تقوا و اهل اين بود كه فرهنگ دفاع مقدس را براي ديگران بازگو كند. خيلي كار انجام داد ولي طوري كار انجام داد كه رسانه‌اي شود. در منطقه جنگي بر اثر انفجار مين پايش قطع شد».

با توجه به وضعيت جسماني و جانبازي‌ ابراهيم، دوستانش توصيه مي‌كردند براي تو ديگر بس است، حالا وقت استراحت است، اما خودش معتقد بود كه اين راه را بايد ادامه داد و وقتي براي استراحت وجود ندارد. درست مثل جمله‌اي كه پيش از اعزام به سوريه در وصيتنامه‌اش نوشته بود: «به برادران همرزم خودم هم سفارش مي‌كنم كه از فيض عظيم جهاد بهره‌هاي معنوي ببريد و هرگز از جهاد در راه خدا خسته و دلسرد نشويد و از جهاد اكبر كه مبارزه با نفس امّاره است نيز غافل نشويد و بدانيد كه نصرت و ياري پروردگار در ثبات قدم و استقامت نهفته شده است و در اثر اين ايستادگي خداوند به شما پيروزي نصيب مي‌نمايد و ان‌شاءالله پس از مبارزات فراوان با مستكبرين و كفار همه ما به فيض عظيم شهادت برسيم».

كارهاي فرهنگي شهيد خليلي فقط به فعاليت در سينما محدود نماند. او چندين سال فرمانده پايگاه مقاومت بسيج مسجد سبحان در شرق تهران بود و در نشريه «شلمچه» به سردبيري و مديرمسئولي مسعود ده‌نمكي فعاليت‌هاي مستمر داشت. كارگرداني كه در صفحه اينستاگرامش در خصوص اين شهيد نوشت: «ابراهيم خليلي فرزند شهيد و جانباز تفحص شهدا و از مدافعان حرم و از همكاران نشريه شلمچه و اخراجي‌هاي يك به شهادت رسيد. در سكانس ميدان مين رفتن مجيد سوزوكي و در خلق سكانس‌هاي جنگ هم بازي كرد، هم همراهي. بعد از شهيد تمام‌زاده و شعبان نصيري اين سومين شهيد از همكاران و همراهان نشريه شلمچه است. خوش به حالشون ديگه نيستن كه دود موتورشون كسي رو آزار بده».

مادر شهيد خليلي ماجراي جانبازي پسرش را اينگونه بيان مي‌كند: «پسرم 15 سال پيش روي مين رفت و از ناحيه پا جانباز شد. به من گفت مادر، تو اجازه ندادي بروم. گفتم تو جواني هنوز 21 سال بيشتر نداري،ولي گفت من دوره‌هاي تخصصي ديده‌ام كه مين خنثي كنم. ايشان رفت و يك ماه در منطقه گيلانغرب بود. وقتي برگشت با جانبازي برگشت. وقتي از او پرسيدم زماني كه پاهايت روي مين رفت چه حسي داشتي؟به من گفت انگار در آسمان پرواز مي‌كردم و اينطور نبود كه دردي را حس كنم».

سردار حسين اسداللهي فرمانده لشكر عملياتي 27 محمد رسول الله(ص) نيز با اشاره به تخصص شهيد خليلي در اين لشكر گفت:«ابراهيم بين بچه‌ها به‌عنوان يك تخريبچي با صفا و ماهر شناخته مي‌شد. همه از لحظات كار كردن كنار ابراهيم لذت مي‌بردند، چون امكان نداشت كه كسي كنار او كار كند و به تجربه، علم، ميزان ظرافت و دقتي كه در كار داشت اضافه نشود، براي همين خيلي‌ها هستند كه كنار اساتيد آموزش مي‌بينند اما نزديك برخي نشستن را هم افتخار مي‌‌دانند. يكي از كساني كه ساير بچه‌ها و جوان‌ترها دوست داشتند حتي براي لحظاتي و حتي براي يك نوبت در كار تخريب كنار او تجربه كسب كنند همين آقا ابراهيم بود، چون در كارش به‌ تمام ‌معنا كار بلد بود. با اينكه از سفر قبلي‌اش به سوريه در دفاع از حرم تازه برگشته بود،اما وقتي صحبت كرديم مي‌گفت آنجا حضور بيشتري نياز است و بلافاصله كارهايش را جمع‌وجور كرد و مجدداً برگشت. بچه‌هاي ديگر تخريبچي هم آنجا بودند اما حضور ابراهيم در حقيقت يك رده تكميلي بر حضور همه بچه‌ها بود. به ‌خاطر توانمندي‌اش هم واقعاً همه دوست داشتند كنارش قرار بگيرند.» داود خليلي پدر شهيد ابراهيم خليلي نيز در دوران دفاع‌مقدس و در منطقه دشت عباس به شهادت رسيده بود و همچنين عموي شهيد خليلي نيز از شهداي دفاع مقدس بود. از شهيد خليلي 35 ساله يك فرزند دختر 14 ساله و يك فرزند پسر هفت ساله به يادگار مانده است.

منبع: روزنامه جوان
نظر شما
پربیننده ها