وصیت‌نامه شهید سید مهدی جعفری امان‌آبادی/ برادرم! دعا کن شهید در راه خدا باشم

شهید جعفری امان‌آبادی در وصیت‌نامه خود آورده است: دعا کن که شهید در راه خدا باشم و در بستر و یا در راه‌های دیگر نباشد که از دنیا بروم من این را از خدا می‌خواهم که در بستر و یا تصادف و چیزهای دیگر نمیرم بلکه در جهاد در راه خدا شهید شوم که چه لذتی دارد.
کد خبر: ۲۶۲۰۲۰
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۳۹۶ - ۰۹:۵۸ - 16October 2017
وصیت‌نامه شهید سید مهدی جعفری امان آبادی/ برادرم! دعا کن شهید در راه خدا باشم

به گزارش خبرنگار ساجد، شهید «سید مهدی جعفری امان آبادی» سال 1341 در تهران چشم به جهان گشود. وی با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه حق علیه باطل شد و سرانجام 9 خرداد 1361 طی عملیات بیت المقدس در شلمچه مجروح و مفقودالاثر شد.

از این شهید والامقام 2 وصیت‌نامه به یادگار مانده است که در ادامه بخش اول آن را می‌خوانید:

«بسم رب الشهدا والصدیقین

این وصیت‌نامه‌ای از برادر کوچک شما سید مهدی جعفری است. دارای شماره شناسنامه 3024 صادره از تهران فرزند سید ابراهیم جعفری امان آبادی ساکن تهران.

پدر عزیزم را سید ابراهیم جعفری را در امور مربوطه وصی خود قرار می‌دهم (از قبیل نماز و روزه فوت شده و غیره).

بارالها تو آفریننده‌ی آسمان‌ها و زمینی، تو دانای بغیب و شهود هستی تو بخشنده و مهربانی پروردگارا من با تو عهد بسته‌ام که در دنیا به فرمان تو باشم، شهادت بر یگانگی و توحید تو میدهم، گواهی میدهم که جز تو خدایی نیست. تو یگانه و بی‌همتایی تو یکتایی که شریک نداری، پس کمکم کن که این حرف‌ها به حرف بسنده نباشد بلکه به آن عمل نمایم و روز به روز ترقی کنم تا آن دنیا ان‌شاءالله و همه این توفیق را پیدا کنند به امید خدا.

اعتراف می‌کنم که حضرت محمد (ص) بنده و رسول و پیغام آور تو و هادی و راهنمای تو در میان امت است گواهی میدهم که بهشت و جهنم حق است و موجود، اقرار می‌کنم که حساب و کتاب و میزان و صراط حق برقرار است اعتراف می‌کنم که قرآن توست که برای مردم دنیا به زبان پیغمبرت نازل فرمودی، گواهی میدهم که پس از حضرت رسول (ص) جانشینان او 12 امام ما هستند که اول آن‌ها حضرت علی (ع) و آخر آن‌ها امام زمان (عج) که در حال حاضر به امر خداوند در غیبت کبری می‌باشد که به امر او ان‌شاءالله هر چه زودتر ظهور می‌کند و بساط ظلم و ستم جباران روزگار را بر می‌چیند و در زمان غیبت او مراجع تقلید، آن مرجع اعلم که شناخته شده باشد نائب امام خوانده می‌شود. بر طبق آیه قرآن که می‌فرماید: «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» اطاعت کنید از خدا و اطاعت کنید، از رسولش و همچنین از ولی امر خود یعنی صاحت امور، صاحب نظر در امور مملکتی و اسلامی، همان ولایت فقیهی که از آن نام برده می‌شود ولی دانا و آگاه از همه چیز که می‌تواند از آیات قرآن، احادیث و دیگر مسائل اسلامی خوب برای مردم روشن کند و آیه قرآن از این شخص می‌گوید که اطاعت کردن از او یعنی اطاعت از پیامبر که اطاعت از پیامبر هم یعنی همان اطاعت از خدا و اگر اطاعت نکنیم یعنی برخلاف تمام دستورات دینی و پیامبر عمل کردن می‌باشد و در این مورد آیات و احادیث گوناگون آمده که شما بیشتر می‌توانید تحقیق کنید و آگاه شوید.

ای خدایی که در شدت‌ها و گرفتاری‌ها ذخیره و پشتیبان من هستی، ای ولی نعمت من و روزی دهنده من که احتیاجات را قبل از من فراهم ساخته‌ای و به من ارزانی داشته‌ایی.

ای خدای من و ای خدای پدران و مادران و اجداد و معلمان و مربیان من، مرا لحظه‌ایی به قدر یک چشم برهم زدن به حال خود وامگذار که اگر تو مرا بخود واگذاری به شرور نزدیک‌تر و از خیرات دورتر می‌گردم.

بارالها تو انیس و مونس من در قبر برزخ و حشر و برانگیختن در قیامت و در حساب و میزان اعمال بنده‌ی ضعیف و حقیر و بی‌پناه خود می‌باشی.

مسائلی که برای همه ما پیش می‌آید یعنی از این دنیا رفتن، ولی چگونه انتخاب کردن و مردن شرط است و امیدوارم که من به مرگ طبیعی و یا تصادف یا چیزهای دیگر از این دنیا نروم و فقط «اللهم الرزقنی توفیق جهادة و شهادة فی سبیلک» در جهاد در راه او فقط بوسیله شهادت از این دنیا بروم و در این صورت مسائلی پس از شهادت باید گفته شود می‌گویم.

دلم می‌خواهد محل دفنم بهشت زهرا کنار شهدای عزیزمان باشم ولی باز هم نمی‌خواهم زیاد زحمتی برای شما ایجاد کنم هر کجا که امکان داشتید آن کار را بکنید و راضی نیستم، خرج‌های اضافی و تشریفاتی نکنید فقط تا می‌توانید پیام امام و شهیدان را تا آنجا که می‎توانید و می‌شناسید و می‌بینید برسانید و با دشمنان امام و منافقان مبارزه کنید دشمنان روحانیت را هر چه زودتر خفه کنید.

نمازم را بحمدالله با تربیت خانوادگی که از اول سعی و تلاش کردند ما را با نماز و با دین بار بیاورید ولی احتمالا شاید یک هفته حداکثر فوت شده باشد روزه‌های فوت شده در طول دوران بالغ شدنم شاید 20 روز باشد. امسال هم تا امروز 20 روز بعلت اینکه جبهه بودم و تا به حال قضایش را نگرفته‌ام و اگر از این تاریخ به بعد موفق شدم خواهم گرفت حج خانه‌ی خدا را در صورت استطاعت انجام دهید.

من به کسی از لحاظ پول و مادیات چیزی بدهکار نیستم ولی باز هم شاید بدهکار باشم ولی من یادم نباشد بقیه چیزهایی که از مال دنیا از من ماند در صورت احتیاج خودتان به اندازه می‌توانید مصرف کنید و باقی را به حساب امام بریزید.

سعی کنید خرج‌های اضافی برایم نکنید و فقط همان بس که دعا کنید در صورت کشته شدنم مرا بعنوان یک شهید واقعی به درگاه خودش قبول کرده باشد. از هرکس که مرا می‌شناسد و با او برخوردی داشتم و احیانا من با او برخلاف اخلاق اسلامی عمل کرده بودم حلالیت بطلبید و برای من بگویید که دعا کنند.

سختی با پدر بسیار عزیز و خوبم که تلاش بسیاری در تربیت اسلامی ما داشته و دارد. آقا جان شما بسیار زحمت کشیدید فعالیت کردید ولی خسته نشدید و تلاش خود را ادامه دادید و خواهید داد، غیر از ساختن خانواده بلکه در آگاه کردن جامعه نیز رنج‌ها کشیدید و شکنجه دیدید و در راه خدا و خلق خدا یک دم باز نایستادید و نمی‌ایستید و برای خدا و در راهش یک سال و اندی زندان در زیر شنجه‌های جلادان ساواک را تحمل نمودی و حسرت یک «آخ» را بر دل آن‌ها نهادی و باز مقاومت کردی و پس از آن هم دوباره راه شهیدان را ادامه دادید و می‌دهید و من با داشتن چنین پدری افتخار می‌کنم و به خود می‌بالم ولی افسوس که من از این همه رنجی که کشیدید و زحمتی که برای ما می‌کشیدید نتوانستم و نمی‎توانم جوابگو باشم ولی سعی خودم را تا وقتی زنده‌ام می‌کنم، امیدوارم خداوند خودش اجر جزیلی به شما عنایت بفرماید مرا حلال کنید از تقصیرات من هر چند کوچک بگذرید و در صورت قبول شدن در امتحان خدایی یعنی شهادت دعایم کنید که با شهدای اسلام محشور باشم.

سخنی با مادر عزیزتر از جانم که عمر خود را صرف پروراندن و تربیت ما کرده و سختی‌‎های زندگی را چون جد‌ه‌ام زهرا (س) تحمل می‌کند و یاد خدا را از دل خود بیرون نمی‌کند. یاد آن زمان می‌افتم که پدرم در زندان بود و با چشم خود می‌دیدم مادرم چگونه سربلند و مقاوم در برابر سختی‌ها با کمک و یاری خدا می‌ایستاد و در نمازهای خود دست‌ها به سوی آسمان بلند می‌کرد و برای اسرای اسلام دعا می‌کرد، او می‌دانست در راه خدا زجر کشیدن هر چند بیشتر، اجرش هم بیشتر است.

برادرم هادی جان اگر در طول این مدت در حق برداری کوتاهی کردم و اذیت و آزاری از روی جهالت و نادانی بر تو روا داشته‌ام امیدوارم حلالم کرده باشی و تو هم در حق من حقیر اگر جا داشت دعا کن که شهید در راه خدا باشم و در بستر و یا در راه‌های دیگر نباشد که از دنیا بروم من این را از خدا می‌خواهم که در بستر و یا تصادف و چیزهای دیگر نمیرم بلکه در جهاد در راه خدا شهید شوم که چه لذتی دارد.

برادرم محمدجان تو هم به همچنین کوتاهی‌ای اگر در حقت کرده‌ام مرا حلال کن و دعایم کن. ان‌شاءالله که می‌کنی.

برادرم احمد جان را بگویید که داداش به تو خیلی علاقه دارد و امید به او دارد و باید پسر خیلی خیلی خوب و با تقوایی بشود که خدا هم دوستش داشته باشد او را حتما حسینی بار بیاورید. ان‌شاءالله

فاطمه جان و زهرا جان شما هم همینطور مرا ببخشید اگر یک موقعی غیظ یا کار دیگری کردم برای خودتان بوده و نظر دیگری نداشتم خواهران مهربانم شما هم وقتی نماز می‌خوانید در سر نمازتان دعا کنید برای اسلام برای امام خمینی، برای ظهور زودتر امام زمان (عج) و برای رزمندگانی که در حال نبرد هستند با کافر غاصب در هر کجای جهان. از پدر و مادرم و برادران و همه می‌خواهم که این دعاها را بکنند در آخر هم در حق من حقیر نیز دعا کنید.

بی‌بی جان اینقدر درد در دلم هست که می‌خواهم گریه کنم بغض گلویم را گرفته نمی‌توانم درست کلمات را بنویسم شما هم امیدوارم مرا حلال کنید من در حق شما وظیفه را شاید ادا نکرده باشم مرا ببخش و برای اسلام و پیروزی آن دعا کن و در آخر هم مرا فراموش نکنید و دعایم کنید.

«والسلام علی من التبع الهدی»»

انتهای پیام/ 181

نظر شما
پربیننده ها