«من شیخ عبدالصاحب هستم» تراژدی مردی که جوانی‌اش را ایثار کرد

«من شیخ عبدالصاحب هستم» اثری تلخ و شاعرانه از مردی است که همه عمرش را برای مردمش ایثار کرد تا اختلافات آن‌ها را حل کند اما بعد از سال‌ها خدمت که بیمار و زمین‌گیر شده کسی سراغش را نمی‌گیرد.
کد خبر: ۲۶۲۸۹۲
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۷ - 22October 2017
«من شیخ عبدالصاحب هستم» تراژدی مردی که جوانی‌اش را ایثار کرد

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، فیلم مستند «من شیخ عبدالصاحب هستم»، به کارگردانی «احمد معبودی» تولید دفتر انجمن سینمای جوانان اهواز است که در آخرین روز جشنواره فیلم کوتاه تهران اکران شد.

در یکی از روستاهای جنوب کشور شیخ و زعیم روستا فوت می‌کند. مدعیان جانشینی شیخ دچار اختلاف شده و هر کدام می‌خواهند خودشان زعامت روستا را به عهده بگیرند. این اختلاف، درگیری‌هایی را به وجود می‌آورد که با دخالت دولت وقت، مردی به نام «عبدالصاحب» به عنوان شیخ روستا انتخاب می‌شود.

شیخ عبدالصاحب همه توان و انرژی خود را معطوف ریشه کنی اختلافات مردم روستا می‌کند. مخاطب در این فیلم نوعی از مستند پرتره را تجربه می‌کند که نمونه زیادی ندارد، از این جهت باید گفت «من شیخ عبدالصاحب هستم» فیلمی متفاوت است.

این فیلم از معدود آثاری است که با وجود دسته بندی آن در مستند پرتره، ویژگی بارزی دارد که این فیلم را از کلیشه‌های رایج خارج می‌کند. وجه شاعرانه فیلم سبب شده تا با فیلمی متفاوت روبرو شویم که روایتی از زندگی مردی است که همه عمرش را صرف عمران و آبادانی روستا و مردمش کرده و حالا در دوران پیری و بیماری خواهانی ندارد.

«من شیخ عبدالصاحب هستم» تراژدی قهرمانی است که می‌خواهد مردمش را از فاجعه اختلاف و کینه‌های دامنه‌داری نجات دهد که ممکن است به قیمت فروپاشی روستا تمام شود. شیخ عبدالصاحب موفق می‌شود اختلافات ریشه‌ای را بخشکاند و ثبات را به روستا برگرداند.

حالا در دروان پیری که شیخ از پا افتاده و به قول یکی از روستاییان که با تمسخر می‌گوید شیخ حتی نمی‌تواند لامپ خانه‌اش را عوض کند؛ کسی اطراف او نیست. حتی شیخ عبدالصاحب کسی را ندراد که لامپ خانه‌اش را روشن کند تا ببیند اصلا لامپ خانه شیخ از پا افتاده، سالم است یا نه.

دوربین فیلم‌ساز به شیخ عبدالصاحب نزدیک نمی‌شود تا دردهایش را از او بشنویم. هر چند به عادت مالوف باید چنین می‌شد اما عدم نزدیک شدن به شیخ لحن شاعرانگی و تلخ و گزنده فیلم را افزایش داده است و ذهن مخاطب با فیلم بیشتر درگیر می‌شود. در اغلب مستندهای پرتره با نریشن‌هایی روبه‌رو بودیم که مملو از اطلاعات زائد، طولانی و خسته کننده بود، اما «من شیخ عبدالصاحب هستم» وجه بارز موفقیت خود را از نریشن می‌گیرد.

علاوه بر نریشن لحن راوی نیز در تاثیری گذاری فیلم خوب عمل کرده است. راوی، متن را چنان می‌خواند که خود از فیلم حذف شده و بیینده شیخ عبدالصاحب را در صدای روای می‌بیند. متن نریشن نه چنان عامیانه است که فیلم را سطحی کند و نه چنان مسجع و متکلفانه که از فهم مخاطب دور افتد.

ریتم روایت در نریشن، قرار گرفتن کلمات، گفتار متن و آهنگ صدای نریتور با ریتم تدوین تصویر هماهنگی لازم را دارد. همچنین تعداد مصاحبه شوندگان در فیلم آن قدر زیاد نیست که بیننده گمان کند کارگردان در ساخت فیلم به زیاده گویی افتاده است.

همچنین سکانس افتتاحیه و پایان بندی در کنار متن اثر، کلیتی تشکیل می‌دهد که به ندرت در فیلم مستند شاهد بودیم. این ویژگی از این جهت بارزتر می‌شود که «من شیخ عبدالصاحب هستم» یک فیلم کوتاه و تجربی است که کارگردان صاحب نام و کهنه کاری ندارد.

احمد معبودی در جایگاه کارگردان به صرف اینکه فیلمی ساخته باشد و به واسطه آن وارد جشنواره شود سراغ ساخت «من شیخ عبدالصاحب هستم» نرفته است. معبودی به موضوعی که می‌خواهد به آن بپردازد، کاملا مسلط است؛ اما تسلط بر موضوع فقط دلیل توفیق این مستند نیست، احاطه نسبی او بر زبان سینمایی از نوشتن گفتار متن تا دکوپاژ گرفته تا تدوین باعث شده که فیلم «من شیخ عبدالصاحب هستم» در حوزه مستند پرتره اثری متفاوت شود.

«من شیخ عبدالصاحب هستم» نه تنها در مستند پرتره که در مستند قوم نگارانه نیز دارای ارزش‌های مطالعاتی است. این مستند فارغ از جهان بینی آن، برای کسی که بخواهد اخلاقیات، روحیات، فرهنگ و تاریخ قومیت جنوب را مورد بررسی قرار دهد، می‌تواند پاسخ‌گوی بخشی از سوالات او باشد.

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها