گام دوم اتحاد گروههای فلسطینی؛ فرصتی که «معامله قرن» به فلسطین داد

از آغاز اشغال فلسطین به دلیل سیاست‌های تفرقه‌افکنانه غرب، هیچ‌گاه فلسطین تمام گروه‌های فلسطینی را در یک‌جا گرد هم ندیده بود؛ اما اکنون با گذر زمان، «معامله قرن» ترامپ فرصتی را به آن‌ها داده تا حول یک محور متحد شوند.
کد خبر: ۳۵۵۸۲۴
تاریخ انتشار: ۰۷ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۵:۲۶ - 29July 2019

به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس به نقل از «تسنیم»، با تأسیس اولین گروه مقاومت از سال ۱۹۷۹ در فلسطین، صهیونیست‌ها خود را با پدیده‌ای روبه‌رو دیدند که فلسفه وجودی اش را بر حذف رژیم صهیونیستی بنا نهاده است. شاید آن‌ها در آغاز این مسئله را چندان جدی نگرفته بودند، اما هنگامی که ۸ سال پس از تأسیس نخستین گروه مقاومتی (جهاد اسلامی فلسطین)، انتفاضه سنگ در سال ۱۹۸۷ شکل گرفت و همزمان با آغاز انتفاضه دومین گروه مقاومتی (جنبش مقاومت اسلامی فلسطین، حماس) تأسیس خود را اعلام کرد و انتفاضه را مبدأ وجودی خود قرار داد صهیونیست‌ها متوجه شدند این پدیده همان عصای موسی است که همه کافران را به کام دریا خواهد کشید.

تفرقه‌اندازی با شعار صلح

زمانی که انتفاضه اول در فلسطین کلید خورد، صهیونیست‌ها کیان خود را به گونه‌ای در تزلزل یافتند که حاضر شدند با سازمان آزادی بخش فلسطین به مذاکره بنشینند و تصویری صلح طلب از خود ارائه کنند. آن‌ها که از سال اواسط دهه ۱۹۷۰ فجایعی، چون سپتامبر سیاه، اشغال بیروت و صبرا و شتیلا را رقم زده بودند حال با روبرو شدن با مقاومت، ظاهر صلح خواهانه از خود نشان می‌دادند. صهیونیست‌ها که حاضر نبودند حتی حضور عرفات و اعضای سازمان آزادی بخش فلسطین را در کنفرانس مادرید بپذیرند و شرط حضورشان در مادرید ۱۹۹۱، عدم حضور اعضای ساف بود، دو سال بعد در پی دو سال مذاکره سری با عرفات، با آن‌ها توافقنامه اسلو ۱۹۹۳ را امضا کردند.

شکافی بنیادین بین فلسطینی‌ها

توافقنامه اسلو که ظاهراً یک توافقنامه صلح بود، اما به مثابه مرزی عمل کرد که تمام گروه‌های فلسطینی را در دو طرف خود قرار داد. یا مقاومت یا سازش. با امضای توافقنامه با صهیونیست‌ها و قبول پدیده سازش و مذاکره، گروه‌های فلسطینی به دو دسته تقسیم شدند: گروهی که خواستار مذاکره با صهیونیست‌ها برای رسیدن به خاک فلسطین بودند و مقاومتی‌ها که خواستار مقاومت تا آزادی تمام فلسطین شدند. از آن زمان راه گروه‌های مقاومت از سازشکاران جدا شد. حتی در میان برخی از گروه‌های زیر مجموعه سازمان آزادی بخش فلسطین انشقاق ایجاد کرد و کسانی که تا آن موقع زیر مجموعه ساف بودند، اما حاضر نبود مشی سازش و مذاکره را بپذیرند از ساف و گروه متبوعشان جدا شده، گروه و ساختار جدیدی را با مشی مقاومتی شکل دادند.

فلسطینی‌هایی که هیچ‌گاه گردهم نیامدند

اقدام صهیونیست‌ها در این ایجاد جناح سازش و مذاکره، چون شمشیری بود که فلسطینیان را به دو دسته متفرق تقسیم کرد. دو دسته‌ای که هیچ‌گاه با هم یکی نشدند. از آن زمان تا کنون همواره سازشکاران به دنبال مذاکره با صهیونیست‌ها و امضای توافقنامه نهایی صلحی بودند که براساس آن در بخشی از فلسطینی تاریخی، حکومت مستقل فلسطینی تأسیس شود. مقاومتی‌ها هم بر این شعار خود تأکید کرده‌اند که راه حل مسئله فلسطین و تأسیس حکومت فلسطین در کل فلسطین تاریخ مقاومت است.

معامله‌ای که همه معادلات و معاملات را برهم زد

با ظهور ترامپ، در عرصه فلسطین تغییری پیش آمد که شکاف و مرز اختلاف را برداشت. دونالد ترامپ همچون دیگر رؤسای جمهور ایالات متحده، طرحی را برای فلسطین ارائه کرد. اما این بار طرحی متفاوت‌تر از قبل. طرح‌های قبلی دولت‌های ایالات متحده که تحت عنوانِ «روند صلح خاورمیانه» (Middle East Peace Process) شناخته می‌شدند همان جریانی را ایجاد کردند که نتیجه آن توافقنامه اسلو و ایجاد شکاف استراتژیک بین فلسطینی‌ها بود. اما دونالد ترامپ خواسته یا ناخواسته دست روی مقوله‌ای گذاشت که این شکاف را تبدیل به وجه اتحاد کرد.

«معامله قرن» ترامپ بر خلاف طرح‌های قبل، بر تأسیس دولت واحد یهودی در کل فلسطین تاریخی تأکید دارد. دولتی یهودی که قدس را به عنوان پایتخت آن معرفی کرده‌اند و به عنوان وطن قومی یهود آن را به رسمیت خواهند شناخت.

این اقدام ترامپ یک نتیجه بیشتر در بر نداشت: از بین بردن جناح سازش و فلسفه مذاکره. با این اقدام ترامپ عملاً ۳ دهه مذاکره سازشکاران فلسطینی بدون هیچ نتیجه‌ای به زباله دادن تاریخ رفت و اثبات شد چیزی به اسم سازش و مذاکره، توهمی بیش نبوده است. اینکه گروهی از فلسطینیان که ۳ دهه مذاکره را مشی خود کرده بودند حال خود را بین زمین و هوا ببینند موجب شد هویت سازشکاران نه تنها با بحران مواجه شود بلکه اصلاً این هویت از بین برود و همه فلسطینیان همچون پیش از سال ۱۹۹۳ گرد گزینه مقاومت جمع شوند.

سرخوردگی‌هایی که ترامپ به سازشکاران داد

«معامله قرن» ترامپ از سال ۲۰۱۷ مطرح شد، اما نخستین گام‌های عملی آن از انتقال سفارت آمریکا به قدس کلید خورد. دومین ضربه را با حذف آژانس آوارگان فلسطینی سازمان ملل «انروا» رقم زدند. پس از آن با قطع کمک‌های دولت آمریکا به حکومت خودگردان فلسطین، آن‌ها را در بحران مالی فرو بردند. پس از آن دفتر ساف در واشنگتن را تعطیل کردند و در آخرین گام با کنفرانس اقتصادی منامه بحرین تلاش کردند فلسطین را بفروشند و نتیجه همه این اقدامات سرخوردگی حامیان سازش و مذاکره بود.

گام دوم اتحاد گروههای فلسطینی؛ فرصتی که «معامله قرن» به فلسطین داد

اولین گام اتحاد

اولین جایی که گروه‌های فلسطینی گرد هم جمع شدند، برگزاری کنفرانس اقتصادی منامه بود. هنگامی که فلسطینی‌ها دیدند آمریکایی‌ها عملاً می‌خواهند فلسطین را با پول کشور‌های دیگر بخرند و در ازای خاک شان به آن‌ها پول و عده‌های مالی بدهند، گرد هم جمع آمدند و در موضعی متحد مخالف خود را با طرح ترامپ اعلام کردند. همزمان با برگزاری کنفرانس اقتصادی منامه، تمامی گروه‌های فلسطینی در لبنان گردهم جمع آمدند و مخالفت خود را با این کنفرانس و نتایج آن اعلام کردند. البته پیش از برگزاری این کنفرانس، فلسطینی‌ها در موضعی متحد اعلام کرده بودند در اعتراض به کنفرانس منامه هیچ فلسطینی در این کنفرانس حضور نخواهد یافت.

این اولین بار بود که از سال ۱۹۷۹ تا ۲۰۱۹ طی ۴۰ سال تأسیس مقاومت، تمامی گروه‌های فلسطینی بر یک موضوع اتفاق نظر داشتند.

گام دوم اتحاد

گام دوم اتحاد فلسطینی‌ها زمانی رقم خورد که صهیونیست‌ها در ادامه اجرای طرح‌های اشغالگرانه خود برای ایجاد وطن قومی یهود اقدام به تشدید تخریب خانه‌های فلسطینیان و غصب علنی زمین‌های فلسطینی کردند. زمین‌هایی که حتی اروپاییان و حامیان صهیونیست‌ها هم آن‌ها را در طرح‌های به اصطلاح صلح طلبانه خود فلسطینی نامیده بودند. در پی این اقدام صهیونیست‌ها سازمان ملل، اتحادیه اروپا و کشور‌هایی مثل روسیه، چین و بازیگرانی، چون ژاپن هم صهیونیست‌ها را محکوم کردند. اما آنچه از همه این‌ها مهمتر بود، اقدام حکومت خودگردان فلسطین در پاسخ به این اقدامات صهیونیست‌ها بود. ابومازن در اقدامی بی سابقه با جمع کردن رهبران جناح سازش اعلام کرد تمامی توافقنامه‌های قبلی جناح سازش با رژیم صهیونیستی از جمله همکاری امنیتی را لغو می‌کند. این اقدام بی سابقه ابومازن که در حقیقت از بحران هویت جناح سازش و تغییر رویکرد و استراتژی او بود با استقبال گروه‌های مقاومت روبرو شد.

نکته مهم این بود که ابومازن این بار خواستار اجرایی شدن توافقنامه آشتی ملی ۲۰۱۷ قاهره شد. توافقنامه‌ای که براساس آن ساختار ساف باید تغییر یابد و تمام گروه‌های مقاومتی نیز در آن عضو شوند. ابومازن پیش از این حاضر به اجرای توافقات موجود در آن سند نشده بود و با بهانه تراشی‌ها مختلف از اجرای آن سر باز زده بود. این اقدام و این مقطع برهه‌ای استثنایی در تاریخ فلسطین است که عرصه فلسطین را می‌تواند نسبت به قبل کاملاً دگرگون کند تنها با این شرط که سازشکاران فلسطینی از گذشته عبرت بگیرند و گفته‌های خود را عملی کنند.

جمع‌بندی

طرحی که پیش از این تحت عنوان ظاهر خوش رنگی، چون صلح موجب ایجاد شکافی استراتژیک بین فلسطینی‌ها شده بود حال با تغییر رویکرد ترامپ به عامل ایجاد اتحاد بین فلسطینی‌ها تبدیل شده است؛ اما دو نکته نباید در این عرصه فراموش شود: نخست اینکه سازشکاران فلسطینی از گذشته سازش، عبرت بگیرند و فریب وعده‌ها و دروغ‌های غرب را نخورند. دوم آنکه، هرچه زودتر فلسطینیان گام‌های عملی در راستای اتحاد مواضع خود را بردارند و در عرصه میدانی مقاومت را هرچه بیشتر تقویت کنند؛ اقدامی که می‌تواند در مدتی نه چندان طولانی به آزادی فلسطین و اقامه نماز در قدس ختم شود.

انتهای پیام/ 113

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار