دفاع مقدس در آیینه ی مطبوعات 27 بهمن (2)

مروری بر زندگی سیدعباس موسوی دبیرکل شهید حزب‌الله

27 دی ماه سال 1370 «سیدعباس موسوی» دبیرکل حزب‌الله لبنان پس از سخنرانی در مراسم هشتمین سالگرد شهادت «شیخ راغب حرب»، به همراه همسرش «ام یاسر» و فرزند خردسالش «حسین»، با شلیک مستقیم موشک هلی‌کوپتر اسراییلی به خودروی حامل آنان، در سن چهل سالگی به شهادت رسید. پیکر دبیر کل شهید حزب‌الله و خانواده‌اش، در شهر «نبی شیث»، امروز به زیارتگاهی برای شیعیان لبنان تبدیل شده است.
کد خبر: ۴۱۲۳۴
تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۰:۴۷ - 16February 2015

مروری بر زندگی سیدعباس موسوی دبیرکل شهید حزب‌الله

به گزارش دفاع پرس، در این مطلب، نقش شهید سیدعباس موسوی را در شکل گیری حزبالله لبنان مرور میکنیم؛
بعد از شهادت سیدعباس موسوی، شورای مرکزی حزب الله، "سیدحسن نصرالله" را به دبیرکلی حزبالله لبنان انتخاب کرد. تلآویو با ترور دبیرکل حزبالله، قصد اختلال در مبارزه آنان را داشت و اسرائیلیها بارها اعتراف کردند که فکر میکردند با ترور سیدعباس موسوی، کار حزبالله تمام خواهد شد. بیخبر از آنکه خداوند سیدحسن نصرالله را برای مقاومت ذخیره کرده بود که فردی سرسختتر از موسوی شد.
تشکیل حزبالله لبنان
به دنبال اشغال لبنان توسط صهیونیستهای غاصب و عملیات شهادتطلبانه شیعیان علیه متجاوزان اسرائیلی، سازمانی به نام بسیج عمومی مستضعفین شکل گرفت که بعدها به مقاومت اسلامی معروف شد.
اولین ظهور علنی حزبالله در دهه 60 بود که با انتشار و توزیع اعلامیهای خطاب به محرومین جهان به مناسبت کشتار صبرا و شتیلا و نیز یک سال بعد، به مناسبت شهادت «شیخ راغب حرب» ضمن اعلام موجودیت، اهداف و طرحهای خود را برای مسائل گوناگون لبنان اعلام کرد و خواستار تغییر نظام سیاسی لبنان که بر اساس نقشههای سیاسی استعمار تنظیم شده بود، گردید.
علامه سیدعباس موسوی که در صف مقدم ستیز با رژیم اشغالگر قدس قرار داشت، با هم فکری جمعی از علماء و گروهی از شاگردان خود، جنبش انقلابی «حزبالله لبنان» را در سال 1370 بنیان نهاد و به عنوان دبیر کل این حرکت شیعی، با ایمان و شجاعت خود، اقشار گوناگون و به خصوص نسل جوان را شیفته خود ساخت.
موسوی با تلاش بسیار، اختلاف ایجادشده میان شیعیان جنوب لبنان و مردم فلسطین را برطرف ساخت و نقشههای رژیم صهیونیستی را برای این کار افشا کرد. حضور حزبالله در صحنههای سیاسی لبنان همراه با عملیات شهادتطلبانه علیه متجاوزان صهیونیستی و پیروزیهای حماسهآفرین و شکوهمند آنان، موجب گردید که شیعیان جنوب و دیگر نواحی لبنان به سوی این تشکیلات گرایش یابند. این تشکل از قویترین نیروهای سیاسی و نظامی در لبنان است که نقش موثر و تعیینکنندهای در مسائل کلان لبنان دارد.
کمک به ایجاد امنیت در نواحی جنوب لبنان، تقویت روحیه مقاومت مسلمانان صرفنظر از وابستگیهای قومی و فرقهای و جلوگیری از عادیسازی روابط رژیم اشغالگر قدس با دولت لبنان از جمله برنامههای حزبالله است.
تاسیس مدرسه علوم دینی
موسوی، در بعلبک لبنان، به همراه امام موسی صدر و علامه سید محمدحسین فضلالله وشهید سیدمحمد باقر صدر، مرکزی را برای فراگیری علوم دینی برای طلابی که امکان عزیمت به نجف را نداشتند، بنیان نهاد.
او برای شروع مبارزه در لبنان نیاز به پرورش نیروی با ایمان و متخصص داشت و این کار بهترین روش برای تربیت نیروی مخلص بود. پس از تاسیس این مدرسه مردم آواره لبنان را که در کشورهای دیگر مثل عراق بودند جمع کرد و زمینههای فعالیت خود را آماده کرد. اولین طلبههایی که به روستاها و مناطق مختلف لبنان برای تبلیغ علوم دینی رفتند، از این حوزه علمیه بودند.
سیدعباس موسوی با سازندگی فکری و سیاسی و از سوی دیگر با تهذیب نفس و خودسازی، انسانهای آزادیخواه را به راه مبارزه گسیل داد و باعث بیداری در سراسر جهان شد.
تاثیرپذیری از اندیشههای امام خمینی (ره)
با تشکیل حکومت اسلامی در ایران، سیدعباس که در صف مقدم جهاد علیه رژیم صهیونیستی قرار داشت، در سال 1358 به ایران سفر کرد تا از نزدیک با افکار امام خمینی (ره) آشنا شود. سیدعباس موسوی با راه و روش و سیره حضرت امام خمینی (ره) در مبارزه علیه کفر و ظلم و ستمگر با دست خالی و ایمان و توکل به خداوند پرورش یافت و خود را برای انجام وظیفه بینالمللی خود در طول تاریخ آماده کرد.
با تاثیرپذیری حزبالله لبنان، از اندیشه امام خمینی (ره) و نهضتی که بنیانگذاری کرد، این تشکّل مقاوم، در فعالیتهای خود به مبارزه با رژیم صهیونیستی بسنده نکرد و در عرصههای سیاسی و اجتماعی لبنان حضور گسترده یافت و متولی بسیاری از امور محرومان، کارگران و مردمان ساکن در نواحی عقبافتاده شد.
او در لبنان از انقلاب اسلامی و بنیانگذار آن سخت دفاع کرد و خود را در وجود امام خمینی (ره) درآمیخت و در این راه سخن شهید محمدباقر صدر را عملی نمود، آنگاه که به مردم توصیه کرد: «در امام خمینی (ره) ذوب شوید، همانگونه که در اسلام ذوب گردیدهاید.»
آشنایی سید حسن نصرالله با شهید موسوی
سیدحسن نصرالله در 16 سالگی تصمیم گرفت به جای رفتن به دانشگاه به حوزه علمیه نجف برود. در عراق، آیتالله محمدباقر صدر، او را به سیدعباس موسوی سپرد و توصیه نمود که در کنار تدریس تمام مایحتاج او را فراهم کند. نصرالله تا سال 1357 در کنار موسوی در عراق ماند.
رابطه نزدیک آن دو پیوند علمی و دینی بین آنان ایجاد کرد و در سال 1358، نصرالله، به عنوان مسئول سیاسی بقاع و عضو دفتر سیاسی جنبش امل تعیین شد. حزبالله در حالی در سال 1361 اعلام موجودیت کرد که سیدحسن نصرالله 22 سال بیشتر نداشت. نخستین وظیفه او در این تشکل جدید، آمادهسازی نیروهای مقاومت و تاسیس هستههای نظامی بود.
قدرت نفوذ کلام او در بین نیروهای طرفدار حزبالله، در کنار بینش سیاسی و دینی او عامل مهمی در انتخاب وی به عنوان جانشین سیدعباس موسوی بود. او پس از ضربه سختی که این جنبش نوپا از سوی اسرائیل دریافت کرده بود، وحدت و یکپارچگی درونی را تقویت کرده و هدایت آن را بر عهده گرفت.
تجلیل رهبر انقلاب از شهید موسوی
بخشی ازپیام رهبر انقلاب، حضرت آیتالله خامنهای به مناسبت شهادت سیدعباس موسوی، دبیر کل حزبالله لبنان، به این شرح است:
«رحمت خدا بر این سید عالیقدر و شجاع و بااخلاص و هوشمند ولعنت و نفرین خدا و خلق بر صهیونیستهای ددمنش و خون آشام که در راه مقاصد پلید و تجاوزکارانهٔ خود از هیچ جنایتی رویگردان نیستند و بر حامیان خبیث و مستکبرشان که با چشم پوشی از جنایات بزرگ آن رژیم و کمک به ادامه آن، چهره ضد انسانی و خباثت بار خود را بیش از پیش آشکار میکنند و از هیچ توطئه و خیانتی علیه مسلمانان حق طلب روی نمیگردانند.
خون به ناحق ریخته این شهید بزرگوار عزیز و همراهان مظلومش، مبارزه حق طلبانه مردم لبنان و فلسطین را بر ضد اشغالگران صهیونیست جدیتر و عمیقتر خواهد ساخت. این سید عالیقدر که علم را با عمل و گفتار با صدق و فداکاری را با درایت توام کرده بود در راه هدف الهی و مقدس خود که دفاع از اسلام و مقابله با ظلم و تجاوز بوده به شهادت رسید و به سعادت ابدی نائل آمد و راه او به وسیله یاران و هم سنگرانش و ملت مسلمان و مظلوم لبنان و فلسطین ادامه خواهد یافت.
اسرائیل و آمریکا بدانند که اینگونه جنایات نخواهد توانست راه سلطهگری ظالمانه آنان را هموار کند و ملتهایی را که در طول سالیان دراز مورد ظلم و شرارت آنان قرارگرفتهاند بترساند.»
«به نظر من، آنچه که براى شهید عزیزمان آقاى سید عباس موسوى پیش آمد، بهترین سرانجامى است که براى یک مجاهد فی سبیلالله ممکن است پیش بیاید. براى کسى که در راه خدا تلاش میکند، بهتر از این نمیشود چیزى را فرض کرد. ما هم همین آرزو را داریم؛ اما ایشان موفق شد و زودتر به مقصد رسید. البته فقدان ایشان براى ما مصیبت است؛ و براى صحنه لبنان و به خصوص حزبالله، یک قربانى دادن در راه خداست. مرحوم شهید سیدعباس موسوى شخص برجستهاى بود؛ در او خصوصیات بسیار خوبى باهم جمع شده بود؛ دین و تقوا و متانت را، باهوش و شجاعت همراه کرده بود.
ما فداکارى او را در صحنه لبنان تجربه کرده بودیم. ما در اینجا خودمان از نزدیک جوش و خروش و همّ و غم او را براى مساله لبنان لمس کرده بودیم. من آن روزهاى سخت و محنتبار درگیری هاى داخلى لبنان را فراموش نمیکنم که ایشان اینجا پیش ما آمد و تقریباً هفت ساعت با ما در یک جلسه نشست، براى اینکه به نتیجهاى برسیم؛ و من میدیدم که چقدر ایشان پُرخروش و مهتم به مسائل مردم و مجاهدان بود. خداوند او را رحمت کند و با اولیایش محشور نماید و به این مظلومیتى که علاوه بر شهادت براى او پیش آمد، اجر وافرى به او و به کسانش بدهد.»
(بیانات در دیدار اعضای کادر مرکزی حزبالله لبنان 12/12/1370)

 

منبع:روزنامه جمهوری اسلامی

نظر شما
پربیننده ها