الوقت گزارش می‌دهد؛

هراس کشور‌های حوزه خلیج فارس در اعتماد به آمریکا/ اوکراین قربانی خیانت غرب و ناتو

بدون تردید، «زلنسکی» آخرین قربانی خیانت و بدعهدی واشنگتن در صحنه سیاست جهانی نبوده و نخواهد بود؛ اکنون برای متحدان نزدیک و غیر نزدیک آمریکا این باور ایجاد شده است که در سیاست‌های خود تجدیدنظر کرده و اعتماد به آمریکا را کنار بگذارند.
کد خبر: ۵۰۹۸۶۸
تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۴۰۰ - ۰۳:۴۹ - 06March 2022

بحران اوکراین و دومینوی سقوط اعتماد به واشنگتن

گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: زمانی که «دونالد ترامپ» در جریان رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶ از افول قدرت و وجهه آمریکا سخن به میان می‌آورد، ناظران سیاسی و رسانه‌های وابسته به‌نظام سرمایه‌داری با دلغک و دیوانه خطاب کردن او، سخنانش را ناموجه و نامعتبر می‌دانستند. اما کمتر کسی در را در عرصه سیاسی آمریکا می‌توان یافت که این واقعیت را منکر شود. حال بیش از هر زمان دیگری شعار ترامپ و راست‌های جدید آمریکا مبنی بر بی‌اعتبار شدن آمریکا و از دست رفت قدرت این کشور به عنوان نیروی هژمون قابل پذیرش است.

بدون تردید، ترامپ درست می‌گوید که دیگر در سطح جهانی کسی برای آمریکا و وعده‌های رئیس‌جمهور آن یعنی بایدن حساب باز نمی‌کند. او همچنین، این نکته را به‌خوبی فهم کرده که بر خلاف گذشته دیگر متحدان اروپایی و نیز رقبای آمریکا در نظام جهانی، اعتماد و واهمه‌ای از این کشور ندارند. اما حال پرسش این است که چرا اکنون اظهارات اخیر ترامپ به عنوان یک رئیس‌جمهور افراط‌گرا و فاقد هرگونه بهره و تخصص سیاسی، قابل دفاع شده است؟ یا شاید بهتر باشد قبل از پرداختن به پاسخ این پرسش این مساله مورد واکاوی قرار بگیرد که گرانیگاه اصلی افول جایگاه آمریکا در سطح جهانی چیست؟

«اعتماد»؛ گرانیگاه افول آمریکا

طی دهه‌های متمادی یکی از پایه‌های قدرت ایالات متحده آمریکا در سطح جهانی داشتن شبکه متحدان منطقه‌ای در اقصی نقاط جهان بود. اما در یک دهه گذشته به ویژه در چند سال اخیر تحولاتی همانند خروج مفتضحانه واشنگتن از افغانستان و خالی کردن پست دولت اشرف غنی به عنوان حکومت دست‌نشانده خود در کابل، خالی کردن پشت نیرو‌های نظامی کرد سوریه در برابر حملات ارتش ترکیه به شمال سوریه که در تمامی سال‌های بعد از ۲۰۱۴ نقش پیاده نظام آمریکا را ایفا کرده بودند و اخیراً خالی کردن پشت حکومت غرب‌گرای ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین در برابر آغاز عملیات ویژه روسیه در این کشور، جایگاه و اعتبار واشنگتن را نزد متحدان خود به حداقل ممکن کاهش داده است.

در گذشته نه چندان دور یعنی در سال‌های بعد از فروپاشی بلوک شرق (۱۹۹۱) و حتی در دهه‌های قبل از آن، حمایت آمریکا از اروپا و تمامی متحدان خود در دوران جنگ سرد، تضمین و اتمام حجتی بر هر گونه تحرک سیاسی بود. زیرا چنین پنداشته می‌شد که واشنگتن تحت هر حالتی حاضر به حمایت از متحدان خود خواهد بود و همین امر پذیرش رهبری واشنگتن را در مقیاسی بزرگ به همراه داشته بود. اما داستان خیانت و بدعهدی‌های پیاپی واشنگتن به متحدانش در صحنه نظام بین‌الملل اکنون نه تنها پرستیژ واشنگتن را از عرش به فرش رسانده بلکه زنگ خطر را برای بازیگرانی که امنیت خود را به این کشور گره زده‌اند به صدا در آورده است.

شاید زمانی که اشرف غنی و دیگر مقامات دولت افغانستان در روز سقوط کابل در ۱۵ آگوست ۲۰۲۱ (۲۴ مرداد ۱۴۰۰)، حتی با چمدان‌های پر از دلار به سمت فرودگاه و خروج از کشور در حرکت بودند، دائماً این تصور در ذهنشان در حال رفت‌وآمد بود که چگونه می‌شود، آمریکایی که با آن همه هزینه مالی، نظامی و انسانی در ۲۰۰۱ به کشورمان آمد و به اصطلاح تروریست‌ها را از قدرت خلع کرد، چگونه اکنون با همان دشمنان توافق کرده و ما دست‌نشاندگان و نزدیکانش را به باد فراموشی سپرده است.

شاید چنین تصور می‌شد که جان افغانستان و مردمان دیار خاورمیانه و آسیا برای واشنگتن و آنگلوساکسون‌ها فاقد ارزش بوده و این خیانت به افغان‌ها امری عادی بود، اما نه ظاهراً همه‌گان به خطا رفته بودند و اکنون روح شرور و خیانت‌ورزانه آمریکایی برای همه‌گان عیان شده است. وقتی که «ولودیمیر زلنسکی»، رئیس جمهور اوکراین در اولین سخنرانی تلویزیونی خود بعد از آغاز عملیات ویژه روسیه با چهره‌ای غمگین اعلام کرد که پس از صحبت با رهبران غربی مأیوس شده و تأکید کرد: «من کسی را نمی‌بینم که در کنار اوکراین بجنگد»، این واقعیت برای همه‌گان مسجل شد که اروپایی و غیراروپایی ندارد؛ خیانت به متحدان به بخش جدایی‌ناپذیر از ماهیت سیاست آمریکایی‌ها تبدیل شده است.

شاید هر بار که زلنسکی با چهره‌ای درهم رفته از خیانت آمریکایی‌ها به خود پشت لنز دوربین‌ها حاضر می‌شود، باور ندارد که آن همه تجربه بازیگری و حضور در مقابل دوربین نیز نتواند اندوه حماقت کشاندن کشورش به پرتگاه جنگ فقط با پشتوانه وعده‌های حمایتی کاخ سفید را مخفی کند. آری! قطعاً مسئولیت بحران کنونی با آمریکا و بایدن است؛ زیرا این واشنگتن و سیاست‌مداران کاخ سفید بودند که در یک سال گذشته دائماً اوکراین را به تهاجم علیه مرز‌های شرقی خود تحریک می‌کردند. بدون تردید، بایدن و دیگر رهبران کاخ سفید بودند زلنسکی را نسبت به پیوستن و عضویت در ناتو ترغیب می‌کردند، اما اکنون برای سربازانش کلاه جنگی ارسال می‌کنند!

بدون تردید، زلنسکی آخرین قربانی خیانت و بدعهدی واشنگتن در صحنه سیاست جهانی نبوده و نخواهد بود. اکنون برای همه‌گان اعم از متحدان نزدیک و غیر نزدیک آمریکا این باور ایجاد شده که می‌بایست در سیاست‌های خود تجدیدنظر کرده و اعتماد به آمریکا را کنار بگذارند. در راستای پرداختن به این موضوع بازیگران مختلف در سطح جهانی که در امنیت و موجودیت خود را به واشنگتن وابسته کرده‌اند به اختصار مورد بررسی قرار می‌گیرند.

بدون تردید، روند تحولات اخیر اوکراین و افغانستان که در آن خیانت و بدعهدی آمریکایی‌ها به طور ملموس مشاهده شده، بیش از هر حوزه دیگری، موجبات نگرانی را در میان کشور‌های عرب حوزه خلیج فارس به همراه داشته است. نظام‌های پاتریمونال عربی در منطقه غرب آسیا طی دهه‌های گذشته به ویژه بعد از پایان جنگ سرد (۱۹۹۱) به طور گسترده وارد اتحاد با آمریکا شده و در ابعاد نظامی، امنیتی و اقتصادی شراکت استراتژیک با واشنگتن را در دستور کار قرار داده‌اند. این کشور‌ها با ایجاد پایگاه‌های نظامی آمریکایی، اساساً امنیت و توان دفاعی خود را به واشنگتن واگذار کرده‌اند، اما تحولات چند سال گذشته در منطقه به‌وضوح نشان داده که از یک سو، سیستم دفاعی تحت نظر آمریکا به شدت آسیب‌پذیر بوده و از سوی دیگر، در صورت وقوع بحران به نظر می‌رسد واشنگتن به هیچ عنوان حاضر به حمایت از آنان نخواهد بود.

اعتماد به واشنگتن و حلقه مفقوده امنیت در شرق آسیا

تحولات اخیر بحران اوکراین علاوه بر کشور‌های پادشاهی حوزه خلیج فارس، در شرق آسیا نیز برای متحدان آمریکا به ویزه ژاپن، تایوان، کره جنوبی و... زنگ خطر را به صدا در آورده است. طی یک دهه اخیر، در چارچوب دکترین نگاه به شرق، مهار چین در منطقه شرق آسیا به اولویت سیاست خارجی آمریکا تبدیل شده است، اما اکنون کشور‌های این منطقه با تردید به آینده اعتماد به واشنگتن می‌نگرند. در این میان کشور‌های همانند ژاپن، کره جنوبی، تایوان، منطقه خودمختار هنگ‌کنگ و حتی ویتنام بیش از دیگر بازیگران نسبت به چشم‌انداز همکاری و اعتماد به حمایت واشنگتن از خود در برابر تهدیدات موجود نگران هستند.

حتی واشنگتن نیز به این مساله در چند ماه گذشته پی برده است؛ به‌گونه‌ای که «جو بایدن» رئیس‌جمهور آمریکا در ۱۹ آگوست ۲۰۲۱ (۲۸ مرداد ۱۴۰۰) در مصاحبه با شبکه «ای‌بی‌سی نیوز»، با بیان اینکه وضعیت تایوان با افغانستان متفاوت است، به نحوی صحبت کرد که گویی واشنگتن علناً با تایوان پیمان همکاری نظامی امضا کرده است. اما واقعیت امر این است که در صورت حمله چین به تایوان و یا تحرک نظامی کره شمالی علیه ژاپن و کره جنوبی، سناریوی محتمل همان رویکردی است که غرب در قبال اوکراین در پیش گرفت.

کرد‌های عراق و سوریه؛ قربانیان همیشگی اعتماد به آمریکا

علاوه بر بازیگران دولتی، یکی دیگر از بازیگران مهم که در نتیجه تحولات اخیر افغانستان و اوکراین تردیدی جدی نسبت به آینده مناسبات و همکاری خود با آمریکا پیدا کرده‌اند، کرد‌های عراق و سوریه می‌باشند. حکومت اقلیم کردستان عراق، طی تمامی سال‌های بعد از ۱۹۹۱ تا کنون موجودیت خود را به سیاست‌های واشنگتن وابسته کرده است و این در شرایطی بوده که پیش‌تر بار‌ها قربانی خیانت واشنگتن شده بودند. تحولات اخیر نیز نشان داد که آن‌ها برای واشنگتن جایگاهی بالاتر از اوکراین اروپایی نداشته و ندارند.

علاوه بر کرد‌های عراق، نیرو‌های دموکراتیک سوریه که تحت رهبری کرد‌ها قرار دارند، در سال‌های بعد از ۲۰۱۴ با ایفای نقش پیاده نظام واشنگتن در تحولات میدانی سوریه، تمام هستی و موجودیت خود را به حمایت آمریکا وابسته کرده است. کرد‌های سوریه در دو مرحله حمله ترکیه به عفرین در ۲۰۱۸ و منطقه شرق فرات در ۲۰۲۰ قربانی خیانت آمریکایی‌ها شدند، اما همچنین در سیر جدید تحولات حاضر به همکاری با حکومت مرکزی نشدند. حال تحولات اخیر اوکراین و فرار فاجعه بار آمریکایی‌ها از افغانستان، برای کرد‌های عراق سوریه بیش از هر بازیگر دیگری در سطح جهانی می‌تواند موجب نگرانی باشد. آمریکایی که بعد از ۲۰۲۰ یک کشور مستقل و هیات حاکمه دست نشانده را قربانی می‌کند، بدون تردید کرد‌ها را که یک کارگزار فروملی بوده را نیز به آسانی رها خواهند کرد.

آمریکاگرایان عراقی و سراب اعتماد به آمریکا

علاوه بر کرد‌ها که در شمال عراق حضور دارند، بخشی از سیاست‌مداران عراقی تحت عنوان قرارداد‌هایی همانند توافقنامه استراتژیک بغداد – واشنگتن، از سیاست نزدیکی و اعتماد به کاخ سفید حمایت می‌کنند. در واقع، آن‌ها تلاش دارند با گذاشتن تخم‌مرغ‌های خود در سبد آمریکا، امنیت و عراق را برای شهروندان و باقی ماندن در قدرت را برای خود تضمین کنند. اما واقعیات اوکراین و افغانستان به‌وضوح این واقعیت سهمگین را برای آن‌ها تداعی کرد که اساساً اعتماد به واشنگتن نه تنها برای عراقی‌ها بلکه برای رهبران مزدور عرب در منطقه نیز مثمرثمر نبوده و نخواهد بود تا چه رسد به آن‌ها.

انتهای پیام/ ۹۱۱

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار