جان‌فدا/ مدیر موسسه فرهنگی جبل‌الصبر:

پرچم حرم حضرت زینب (س) در روز شهادت سردار «سلیمانی» نیمه‌افراشته و مشکی شد

حجت‌الاسلام طباطبایی اشکذری گفت: ۱۳ دی سال ۱۳۹۸ خبر شهادت سردار «سلیمانی» از ماذنه حرم حضرت زینب (س) هم به زبان فارسی و هم به زبان عربی اعلام شد. در طول مدت حضورم در سوریه هیچ‌گاه ندیدم که پرچم گنبد حرم حضرت زینب (س) نیمه‌افراشته باشد مگر در روز شهادت سردار سلیمانی. در روز شهادت ایشان هم پرچم حرم نیمه‌افراشته شد و هم به رنگ مشکی درآمد.
کد خبر: ۵۶۵۳۳۸
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۴۰۱ - ۱۵:۰۲ - 04January 2023

پرچم حرم حضرت زینب (س) در روز شهادت «سپهبد سلیمانی» نیمه‌افراشته و مشکی شدحجت‌الاسلام «سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری» مدیر موسسه فرهنگی جبل‌الصبر و نماینده سابق ولی فقیه در کشور سوریه در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع‌پرس در مشهد، با اشاره به اینکه سپهبد شهید «‌قاسم سلیمانی» به شدت دارای خط قرمز بود؛ اما مخالفان سلیقه‌ای خود را به تمام معنا کنار نمی‌گذاشت، اظهار داشت: ایشان در آخرین سفری که به سوریه آمد و بعد به عراق رفت و در آنجا به شهادت رسید؛ با فرماندهان وقت نشستی داشت. شهید سلیمانی در پایان جلسه سوار ماشین شد، حرکت کرد و رفت اما هنوز چند قدمی حرکت نکرده بود که ماشین دنده عقب گرفت و برگشت.

حجت‌الاسلام طباطبایی اشکذری افزود: سردار شهید سلیمانی درب ماشین را باز کرده و خطاب به فرمانده وقت اسم یک نفر سوری را برد و پرسید: «از فلانی خبر داری؟» آن فرمانده پاسخ داد: «نزدیک به چهار ماه است که از او بی خبرم». حالا، آن فردی که ایشان به دنبالش است، چه کسی است؟ این فرد کسی است که در سلیقه با سپهبد سلیمانی به شدت اختلاف داشته و با ایشان در جلسات مختلف هیچ‌گاه کنار نمی‌آمده است. شهید سلیمانی خطاب به آن فرمانده گفت: «برو از او خبر بگیر، هم از طرف خودت و هم از طرف من احوالش را بپرس. سلامم را به او برسان و ببین اگر مشکلی نیز دارد؛ آن مشکل را برطرف کن». همان طور که اشاره کردم؛ این فرد در سلیقه مخالف جدی سردار سلیمانی بود اما چون عضو نیروی مقاومت بود؛ ایشان تا آخرین لحظه حیاتش در این دنیا جویای احوالش بود!

وی ضمن اشاره به سخت‌کوشی شهید سلیمانی گفت: ایشان بسیار اهل عمل و کار بود؛ به طوری برخی اوقات جلساتش بین شش تا هفت ساعت طول می‌کشید حتی در روزهای آخری که ایشان در سوریه حضور داشت این برنامه برقرار بود. در آن جلسات بنا به شهادت حاضران در جلسه؛ ایشان یک برنامه پنج ساله‌ای را برای محور مقاومت تهیه و تنظیم کرده بود. سردار سلیمانی؛ معمولاً در جلساتی که حضور داشت بیشتر سئوال می‌کرد، نظرات دیگران را می‌شنید و در نهایت حرف یا نظر خودش را در جلسه مطرح می‌کرد اما در جلسه آخر به حاضران در جلسه گفته بود که فقط حرف‌هایش را بنویسند. در کنار عمل و کار؛ این شهید عزیز به شدت اهل عبادت و بندگی نیز بود.

نماینده سابق ولی فقیه در کشور سوریه با بیان اینکه سپهبد سلیمانی پیوند عمیقی با شهدا داشته است در ادمه صحبت خود یادآور شد: بعد از شهادت ایشان؛ والدین یکی از شهدا در زینبیه و در مصاحبه ای نقل کرده بود: «در شب شهادت سردار سلیمانی من خواب دیدم که فرزند شهیدم به خانه ما آمده و چند دقیقه‌ای بیشتر پیش ما نماند چراکه همیشه اگر در خواب به سراغم می‌آمد بیشتر پیشم می‌ماند اما آن شب فرزندم گفته بود: باید بروم چراکه امشب یک مهمان مهمی داریم و همه ما باید برویم به استقبالش. فردای آن شب که شهید سلیمانی به شهادت رسید، فهمیدم فرزند شهیدم از جمله شهدایی بوده که به استقبال سردار سلیمانی رفته است!» این مطلب؛ همان تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام‌شان بعد از شهادت سردار سپهبد سلیمانی است که فرمودند: «دیشب ارواح طیّبه‌ی شهیدان، روح مطهّر قاسم سلیمانی را در آغوش گرفتند».

وی در تشریح سایر ابعاد شخصیتی سردار شهید سلیمانی ابراز داشت: این شهید هم مدیر بود و هم فرمانده. فرماندهی در عرصه اجرا و تصمیم گیری است اما مدیریت برای تصمیم سازی است لذا ایشان هم در حوزه تصمیم سازی موثر بود و هم در حوزه تصمیم گیری. سپهبد سلیمانی هم شیرین بود و هم تلخ. تلخی این شهید را دشمنان و بدخواهان دیدند ولی شیرینی‌اش را دوستان و مردم.

مدیر موسسه فرهنگی جبل‌الصبر ‌افزود: شهید سلیمانی هم مهربان بود و هم عصبانی. او در برابر دشمنان، در جایی که در بین خودی‌ها تخلفاتی شکل می‌گرفت و جاهایی که حریم رعایت نمی‌شد؛ عصبانی می‌شد؛ به بیان دیگر ایشان هم قاطع بود و هم عطوف.

وی در توصیف جلوه دیگر از ابعاد شخصیتی سپهبد سلیمانی ابراز داشت: این شهید؛ اشک، غضب، اخم و لبخند را با هم داشت؛ به طوری که اگر تصاویر این شهید را کنار هم بگذارید می‌بینید در جایی لبخند به لب دارد و در جای دیگر اخم در چهره‌اش نمایان است. به بیان دیگر سردار سلیمانی دارای زبان بدن بود؛ برخلاف برخی از ما که در این زمینه ضعیف عمل می‌کنیم ایشان از این خصلت به خوبی استفاده می‌کرد. برای مثال اگر توجه کنید نوع برخوردش با یک فرزند شهید متفاوت است با نوع برخورد یا مواجهه‌ای که با یک فرمانده نظامی ایرانی یا غیرایرانی دارد.

حجت‌الاسلام طباطبایی اضافه کرد: سپهبد سلیمانی هم اهل توسل بود و هم اهل اراده؛ یعنی برای کارش لازم نبود که استخاره کند اگر اراده بر انجام کاری داشت؛ آن را انجام می‌داد و دستورات لازم را صادر و برنامه را اجرا می کرد اما به شدت اهل توسل بود و کمک می‌خواست.

وی همچننین درباره ویژگی نوگرایی و اصالت اعتقادات سپهبد سلیمانی گفت: شهید سلیمانی یک پدیده امروزی و نوگرا اما با اعتقادات اصیل و ریشه‌دار بود. این شهید به شدت انقلابی بود اما اهل تعامل و مذاکره با افکار و عقاید گوناگون نیز بود. او به شدت صاحب هیبت بود ولی در جایش به شدت اهل تواضع و فروتنی بود. سردار سلیمانی آرمان‌گرا اما واقع‌نگر بود؛ یعنی در اوج آرمان‌گرایی ملاحظات را هم درک می‌کرد.

نماینده سابق ولی فقیه در کشور سوریه خاطرنشان کرد: سپهبد سلیمانی به شدت نظامی بود اما در عین نظامی بودن؛ به شدت دلسوز مردم بود و شخصیتی مردمی داشت. او به شدت معروف و مشهور بود اما به شدت زاهدانه عمل می‌کرد و از شهرت گریزان بود؛ حال آنکه اراده خداوند عزّ و جل طوری رقم خورده بود که ایشان بیشتر به چشم مردم بیاید و معروف شود.

وی در ادامه درباره اثرگذاری جبهه مقاومت به فرماندهی سپهبد شهید سلیمانی بر روی معادلات بین‌المللی و منطقه‌ای گفت: دشمنان همواره به دنبال محصور کردن و کاستن نفوذ جمهوری اسلامی ایران و محدود ساختن انقلاب اسلامی‌اش بوده‌اند. این موضوع از سال‌های ابتدایی انقلاب همواره در دستور کار آنها قرار داشته است. یکی از کارهای مهمی که باعث شد حوزه نفوذ انقلاب گسترش یابد؛ اقدامات شهید حاج قاسم سلیمانی در جهت تقویت و گسترش جبهه مقاومت بود که دامنه این دست اقدامات تا کشورهایی نظیر عراق، سوریه، لبنان، فلسطین، بحرین، یمن، پاکستان، افغانستان، نیجریه و حتی کشورهای آمریکای لاتین امتداد یافته است.

مدیر موسسه فرهنگی جبل‌الصبر درباره تاثیرات گسترش و امتداد جبهه مقاومت بر روی سایر ملل اسلامی و غیر اسلامی نیز ابراز داشت: وقتی که جبهه مقاومت گسترش پیدا کرد؛ ملت‌ها نیز احساس توانایی کرده و به خودشان و مقاومتی که داشتند امیدوار شدند؛ آنها به این باور رسیده بودند که می‌شود در مقابل آمریکا و اسرائیل ایستادگی کرد و این هیمنه پوشالی را فروریخت. در این میان؛ توجه سایر ملت‌ها به جمهوری اسلامی ایران بیشتر شد و مردم ملل مختلف به اتفاقات داخلی ایران حساس شدند.

وی متذکر شد: ناگفته نماند که توسعه نفوذ انقلاب اسلامی ایران؛ اقدامی ست که توسط امام خمینی (ره)، قبل از پیروزی انقلاب، پی ریزی شده و چنین فکری توسعه پیدا کرده است. امام خمینی (ره) پیش پیروزی انقلاب اسلامی؛ پیگیر مسئله فلسطین بودند. جالب است بدانید؛ مرحوم «احمد جبریل» که از سران سازمان یا جبهه آزادی بخش فلسطین بود، مادرش اصالتاً اهل سوریه و پدرش فلسطینی بود.

حجت‌الاسلام طباطبایی گفت: احمد جبریل هم در یک جلسه خصوصی برای من و هم در جلسه ای دیگر به صورت عمومی نقل کرد: «در سال‌های ۱۹۶۰ میلادی و پس از آن؛ من جوانی بودم که می‌خواستم جوان‌های دیگر را جمع و آنها را برای مبارزه و آزادی فلسطین؛ به اراضی اشغالی بفرستم. در این بین؛ برای جذب آنان به دنبال راهی بودم تا اگر کسی در این مسیر کشته شد؛ شهید اعلام شود. به کشورهای مختلف رفته و نظرات علمای مختلف شیعه و سنی بررسی کرده و در این زمینه مطلبی نیافتم. به کشور عراق که سفر کردم در آنجا شخصی به من گفت در اینجا یک فردی به نام حاج‌آقا روح الله هست که نزد او بروی؛ شاید مشکلت حل شود. من به نزد امام خمینی (ره) رفتم و طرح مسئله کردم و ایشان نیز فرمودند: من می پذیرم هرکس که در راه آزادی فلسطین کشته شود؛ شهید اعلام شود».

وی همچنین درباره تثبیت جبهه مقاومت پس از سقوط دولت جعلی داعش با محوریت سپهبد سلیمانی تأکید کرد: همان طور که حتماً مردم نیز از طریق رسانه‌ها در همان زمان دیده اند؛ شهید سلیمانی سه ماه قبل از سقوط داعش وعده سرنگونی‌اش را در مراسم کنگره شهدای گیلان داده بود. در همان زمان من به یاد دارم که وقتی ایشان چنین وعده‌ای را داد برخی در داخل و خارج از ایران، از این موضوع ترسیده و پرسیدند که چرا ایشان چنین حرفی زده است؟! برخی مستقیم به خودم گفتند و برخی دیگر تحلیل‌هایشان را در این زمینه مطالعه کردم. آن تحلیل‌گرها نگران بودند که این وعده شدنی نباشد.

نماینده سابق ولی فقیه در کشور سوریه با اشاره به سقوط شهر بوکمال و در ادامه سرنگونی دولت پوشالی داعش یادآور شد: وقتی که در شهر بوکمال سوریه آخرین پایتخت یا نقطه حضور داعش سقوط کرد؛ هدف سپهبد سلیمانی؛ تحقق این مطلب نبود که بعد از آن سقوط یا سرنگونی دیگر هیچ گروهی تحت عنوان داعش وجود نخواهد داشت، کما اینکه در جنایت اخیر در شاهچراغ مسئولیت آن جنایت را گروه داعش مستقیما بر عهده گرفت، بلکه بیشتر هدف ایشان؛ شکست هیمنه سازمانی و حاکمیتی این گروه تروریستی بود.

وی تثبیت حالت شکست داعش را معلول چند اتفاق دانست و یادآور شد: در ابتدا باید بدانیم که همین پیروزی به تنهایی خود دارای هیمنه و ابهت بود. گروه داعشی که تا بن دندان مسلح بود و حامیانی چون آمریکا و اسرائیل داشت؛ سقوط یا سرنوگونی‌اش اتفاق ساده‌ای نبود. به همین جهت با بروز این اتفاق؛ تا مدتی باعث شد که آنها نتوانند یک کار اساسی بر ضد جریان مقاومت انجام دهند. ثانیاً؛ بعد از پیرزوی محور مقاومت سپهبد سلیمانی حضورش در سوریه را کم رنگ نکرد و جبهه مقاومت در سوریه؛ نه تنها یک جبهه همچنان مستحکم بود بلکه حضور رزمندگانش بیشتر از قبل شد چراکه آنها منتظر پاتک‌ها و حملات از سایر گروه‌های تروریستی مستقر در سوریه بودند.

مدیر موسسه فرهنگی جبل الصبر در ادامه اظهار داشت: سپهبد سلیمانی بعد از این پیروزی برای اینکه این حالت تثبیت و ماندگار شود و جبهه مقاومت سقوط نکند با گروه‌ها و فرماندهان مختلف محور مقاومت جلسات متعددی را برگزار کرد چراکه به لحاظ نظامی پس از هر پیروزی احتمال شکست وجود دارد.

وی درباره دوراندیشی سردار سلیمانی در قبال تحرکات داعش گفت: ایشان یکی از خصلت‌های خوبی که داشت این بود که می‌دانست در کنار قله‌های رفیع، دره‌های عمیقی وجود دارد. بعضی از افراد به محض اینکه قله‌ای را فتح کنند؛ گمان می‌کنند که پیروزند، آنها دره‌های عمیق را نمی‌بینند به بیان دیگر گاهی اوقات اگر فرد در ارتفاع اندکی به زمین بخورد؛ سریع دستش را بر روی زانویش گذاشته و بلند می‌شود اما وقتی که همان فرد در کنار دره به زمین بخورد دیگر به راحتی نمی‌تواند بلند شود. این تدبیر سپهبد سلیمانی؛ با استفاده از نیروهای درونی و بیرونی سوریه محقق شد چراکه شکست دشمن معلول هم‌گرایی نیروهای مختلف؛ از سوری، لبنانی، عراقی و فلسطینی گرفته تا نیروهای ایرانی، پاکستانی و افغانستانی بوده است. لذا برای تثبیت جبهه مقاومت هم جوانان سوری به حساب آمدند و هم سایر گروه‌های مقاومت.

حجت‌الاسلام طباطبایی در تکمیل صحبت‌های خود تصریح کرد: در توسعه محور مقاومت و پیروزی‌ها باید به این نکته توجه داشت که این پیروزی؛ پازل تکمیل‌کننده شکل گیری تمدن نوین اسلامی بود چرا که جریان مقاومت؛ بخشی از این تمدن است و رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران در صحبت‌های خود به این مطلب اشاره داشته‌اند. تمدن نوین اسلامی؛ پایه و یا خانه‌هایی به اسم مقاومت دارد که هرچه بیشتر توسعه پیدا کند تمدن مدنظر زودتر شکل خواهد گرفت. سپهبد سلیمانی چنین کاری را انجام داد.

وی با بیان اینکه در تمدن نوین اسلامی؛ فرهنگ، مجری و غالب موضوع ریشه در اسلام دارد اما این بدان معنا نیست که غیرمسلمان نمی‌تواند در این عرصه کمکی داشته باشد، یادآور شد: آنها هم می‌توانند به توسعه این تمدن کمک کنند و از ظرفیت آنها نیز استفاده شود. چنین اقدامی را شهید سلیمانی با آوردن «ولادمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه به ایران و بنا به دستور رهبر معظم انقلاب اسلامی انجام داد. سردار سلیمانی وی را برای موفقیت محور مقاومت پای کار آورد چرا که حضور روسیه در این توسعه و پیروزی‌ها بی‌اثر نبود.

نماینده سابق ولی فقیه در کشور سوریه با بیان اینکه سردار سلیمانی چندین ساعت با پوتین جلسه داشته است، افزود: شاید برخی معتقد باشند که تلاقی پوتین با جبهه مقاومت به صورت اتفاقی شکل گرفته که این مطلب از این نظر که از قبل برنامه‌ریزی خاصی در این باره نبوده، درست است اما همان طور که اشاره کردم آوردن رئیس جمهور روسیه به ایران؛ با تدبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی و با پیگیری‌های سپهبد سلیمانی انجام شده است.

وی در ادامه درباره نحوه اطلاع از شهادت سپهبد سلیمانی در شب ۱۳ دی سال ۹۸ گفت: من آن زمان در سوریه بودم و مانند بقیه از طریق رسانه متوجه شهادت ایشان شدم. آن موقع تا نزدیکی ساعات شهادت سردار سلیمانی بیدار بودم. همان طور که مشخص هست؛ زمان شهادت ایشان در شب جمعه بود و من آن زمان در حال نگارش خطبه‌های عربی نماز جمعه در سوریه بودم؛ چرا که در آن زمان در مصلی حضرت زینب (س) امامت نماز جمعه آنجا بر عهده من بود. بعد از اینکه خطبه‌ها را نوشته و آماده کردم رفتم برای استراحت و تا این لحظه هنوز خبری به من نرسیده بود. دو ساعت بعد محافظی که در سوریه همراهم بود؛ مرا بیدار کرد و خبر شهادت حاج قاسم را به من داد! من وقتی که این خبر را شنیدم ابتدا شوکه شدم، سپس بر روی مبلی که در محل سکونتم بود؛ چند دقیقه نشستم و نتوانستم سخنی بگویم. بعد از من خانواده‌ام نیز بیدار شده و دور هم جمع شدیم. چند دقیقه بعد؛ نخستین جمله‌ای که به ذهنم آمد را خطاب به خانواده گفتم: «خون حاج قاسم عراق را نجات خواهد داد». آن زمان عراق درگیر مسائلی بود که به برکت خون این شهید باعث شد که از آن مسائل عبور کند.

مدیر موسسه فرهنگی جبل‌الصبر افزود: این اتفاق باعث شد که خطبه آن روز نماز جمعه را تغییر دهم و خطبه اول را که در حال و هوای دیگری بود را از نو و با حال و هوای شهید سلیمانی نوشتم.

وی همچنین درباره حال و هوای حرم حضرت زینب (س) در ایام شهادت حاج قاسم گفت: صبح روز جمعه خبر شهادت این شهید از ماذنه حرم حضرت زینب (س) هم به زبان فارسی و هم به زبان عربی اعلام شد. در طول مدت حضورم در سوریه هیچ‌گاه ندیدم که پرچم گنبد حرم حضرت زینب (س) نیمه‌افراشته باشد مگر در روزشهادت سردار سلیمانی. در روز شهادت ایشان هم پرچم حرم نیمه‌افراشته شد و هم به رنگ مشکی درآمد! در آن زمان تا چند روز پس از شهادت سردار سلیمانی به ایران نیامدم و درسوریه بودم چراکه برای آمدن به ایران مردد بودم؛ طی مشورت‌هایی که داشتم، گفته شد که حضورم در سوریه لازم و واجب‌تر از ایران است. در آن ایام؛ فقط در تشییع شهید سلیمانی در کرمان در ایران حضور داشتم و حتی به مراسم دفن ایشان هم نرسیدم.

حجت‌الاسلام طباطبایی درباره واکنش مردم سوریه به واقعه شهادت سپهبد سلیمانی گفت: در آن برهه زمانی که در سوریه بودم با هیچ فرد یا گروهی مواجه نشدم الا اینکه می‌گفت ما یک فردی از خود را از دست داده‌ایم مثلاً خانواده شهید می‌گفت من پسر، برادر یا پدرم را از دست دادم. فرد نظامی نیز می‌گفت من فرمانده‌ام را از دست دادم. خداوند را در این زمینه شاهد می‌گیرم که این مشاهدات، تجربه دیداری و شنیداری خودم هست؛ که هرکسی را می دیدم بلااستثنا چشمانش پر از اشک بود و احساسش این بود که یکی از خودش را از دست داده است. رهبر حماس گفت: وی شهید راه قدس است. یک مقام مسئول سوری نیز می‌گفت: او شهید سوریه است. کشورهای دیگر مثل لبنان، عراق و سایر ملل نیز این شهید را از خودشان می‌دانستند.

وی درباره واکنش دولت سوریه به این ماجرا عنوان کرد: روز بعد از شهادت سردار سلیمانی من به سفارت ایران رفتم. در آنجا سفیر وقت و سایر فرماندهان نظامی آن زمان جمهوری اسلامی ایران نیز در سفارت حضور داشتند. به من اطلاع دادند که قرار است وزیر دفاع سوریه به همراه تعدادی از فرماندهان نظامی آن کشور به سفارتخانه بیاید. وزیر دفاع وقتی که با هیئت همراهش آمد ضمن عرض تسلیت با حالتی خاص گفت: «به ما بگویید که برای بزرگداشت سپهبد سلیمانی چه کاری لازم است انجام دهیم؟!» گروه‌های مختلف سوریه نیز از لاذقیه، حمص، حلب و دمشق از فرقه‌های گوناگون تجمعاتی را برای نکوداشت سردار سلیمانی در سوریه برگزار کردند مثل تجمع دروزی‌ها. حتی اگر اشتباه نکنم شخص رئیس جمهور؛ «بشار اسد» نیز در جایی برای بزرگداشت سپهبد سلیمانی صحبت داشت.

نماینده سابق ولی فقیه در کشور سوریه همچنین درباره آخرین دیداری که با شهید سلیمانی قبل از شهادتش داشته است، ابراز داشت: خیلی پیش از شهادت سردار سلیمانی؛ من ایشان را در هواپیما دیدم و مدت زیادی هم بود که ایشان را ندیده بودم. ایشان به سوریه آمده بود تا رئیس جمهور سوریه را به ایران بیاورد. در پرواز رفت تهران به سمت دمشق؛ من و ایشان با هم رفتیم البته که به دلایل امنیتی من از این موضوع بی اطلاع بودم و بعدها از راز این سفر مطلع شدم. در آنجا با هم بودیم و موضوعات مختلفی مطرح شد و موضوع مهمی در سوریه بود که نیاز به پیگیری داشت و اگر محقق نمی‌شد مشکلاتی را به وجود می‌آورد. من با ایشان آن موضوع را مطرح کردم و سردار سلیمانی نیز قول پیگیری داد، چرا که گفته بود: «من فردا با رئیس جمهور سوریه جلسه‌ای دارم و این موضوع را پیگیری خواهم کرد». اتفاقا پیگیری‌های ایشان جواب داد و من هفته بعد نتیجه‌اش را دیدم.

وی همچنین درباره آخرین دیدار سپهبد سلیمانی با دبیرکل حزب الله لبنان گفت: «سید حسن نصرالله» بعد از شهادت سردار سلیمانی خودش برای من نقل کرد: «به یک باره و بدون قرار قبلی متوجه شدم که شهید سلیمانی به لبنان آمده است. مثل روال همیشه با این شهید بعد از اینکه به ملاقاتم می‌آمد با او درباره مسائل مختلف حرف می‌زدیم اما این شهید در دیدار آخرش به من گفت: با تو کار خاصی نداشتم، فقط آمده بودم تو را ببینم و برگردم!»

مدیر موسسه فرهنگی جبل‌الصبر ‌درباره واکنش مردم سوریه به انتقام سخت و قصاص از قاتلان شهیدان سلیمانی و ابومهدی المهندس و همراهان شهیدشان در پایگاه آمریکایی عین الاسد در عراق افزود: آنچه که من به یاد دارم این بود که قاطبه مردم سوریه احساس خوشحالی می‌کردند اما برخی افراد هم بودند که در آنجا از این اقدام جمهوری اسلامی ایران ترسیده بودند. به یاد دارم که یکی از مسئولان سوریه وقتی که به من رسید درباره این ماجرا گفت: «بایستی با تدبیر حرکت کرد و با عصبانیت کاری را انجام نداد»!

وی ‌در پایان صحبت‌های خود درباره تداوم راه جبهه مقاومت بعد از سپهبد سلیمانی و با محوریت سردار «اسماعیل قاآنی» فرمانده نیروی قدس سپاه در حال حاضر تأکید کرد: حرکت مقاومت یک حرکت قابل ایستادن و دارای سکون نیست؛ به عبارت دیگر جریان مقاومت یک جبهه در حال حرکت است. مقاومت به مرزی رسیده که کسی نمی‌تواند جلویش را بگیرد و آن را به ایستایی برساند. گاهی حرکتش منطقه‌ای است و گاهی حرکتش عمومی‌تر است. گاهی شدت دارد و گاهی آرام و آهسته است؛ لکن باید بدانیم حرکت مقاومت در جریان است و این جز مسلمات قابل مشاهده است.

حجت‌الاسلام طباطبایی با بیان اینکه جریان مقاومت در حیات سپهبد سلیمانی و جریان مقاومت بعد از شهادت ایشان؛ هر دو حالت دو روی یک سکه است، ابراز داشت: سردار قاآنی؛ در زمان حیات شهید سلیمانی جانشین ایشان بوده و در مکتب این مرد بزرگ پرورش یافته است. فرمانده فعلی نیروی قدس سپاه؛ آرمان سردار سلیمانی را می‌داند. ایشان خود از پیشکسوتان جهاد و شهادت است. بنابراین آنچه که امروز مشاهده می‌شود این است که فرماندهی معظم کل قوا؛ از این روند فعلی رضایت دارند.

نماینده سابق ولی فقیه در کشور سوریه همچنین درباره شبهه حضور بیشتر و رسانه‌ای‌تر سپهبد سلیمانی نسبت به سردار قاآنی یادآور شد: از ابتدای شکل گیری نیروی قدس سپاه بنایی بر رسانه ای شدن این مجموعه نبوده است؛ منتهی در یک دوره خاص به خاطر برخی از موضوعات و بر اساس اقتضائاتی مجبور شدند برخی از اقدامات این قسمت از مجموعه سپاه پاسداران را رسانه‌ای کنند. هر دوره اقتضائات خاص خودش را دارد و می‌طلبد در هر زمان با اقتضائات زمان خودش حرکت کرد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار