عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس:

اگر با چین می‌بستیم آمریکا از برجام خارج نمی‌شد

عزتی با بیان اینکه اگر روابط اقتصادی خود را با چین تقویت می‌کردیم، آمریکا از برجام خارج نمی‌شد، گفت: اگر توافقنامه ایـران و چین عملیاتی شود، زمینه‌ای مناسب به وجود می‌آید که خیلی از کشور‌های دیگر هم برای سرمایهگذاری، دست همکاری به سوی ایران دراز کنند.
کد خبر: ۵۷۳۷۳۱
تاریخ انتشار: ۲۶ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۴:۳۲ - 15February 2023

اگر با چین می‌بستیم آمریکا از برجام خارج نمی‌شدبه گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، اگرچه طی بیش از یک سال و نیم گذشته، دسـتـاورد‌هایی در مواردی نظیر جهش درآمد‌های نفتی و صادرات غیرنفتی را شاهد بـودیم، اما در ایین روند بخشی از توان دولت سیزدهم برای ساماندهی چالش‌هایی باقیمانده از دولت قبل صرف شد که نمی‌توان از تأثیرگذاری این میراث بی تدبیری در ایجاد بحران‌های کنونی اقتصاد کشورمان غافل ماند. آنچه مشهود است، تمرکز بیش از حد دولت گذشته بر نتایج برجام باعث شد تقریبا مدیریت امور کشور به این موضوع وابسته شود و در واقع تلاش برای رشد اقتصادی در حاشیه قرار گیرد. این مسأله در حالی مطرح است که بسیاری از منتقدان وضع موجود اقتصاد کشورمان، تنها عامل بحران شرایط حاضر را اجرای سیاست‌های دولت سـیـزدهـم می‌دانند؛ برای بـررسـی علل مشکلات کنونی ساختار اقتصادی، فرصتی پیش آمد تا در گفت‌وگویی تحلیلی با دکتر «مرتضی عزتی» عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس، به واکاوی چالش‌ها و بیان راهبرد‌های برون رفت از مشکلات کنونی اقتصادی بپردازیم که در ادامه می‌خوانید.

دلایل روند افزایش و نوسانات غیرمتعارف ارزی در شرایط کنونی را چه مواردی می‌دانید؟

باید پذیرفت شرایط فعلی برجام و خروج آمریکا از برجام تاکنون اثرات خود را بر اقتصاد ایران گذاشته که یکی از نتایج این موضوع افزایش نرخ ارز‌های خارجی است. اگرچه افزایش نرخ ارز بر شاخص تـورم و قیمت تأثیر می‌گذارد، اما دولت گذشته حـدود چهار سال تلاش کرد با اجـرای سیاست‌های انقباضی قیمت‌ها را کنترل کند. باید در نظر داشـت زمانی که همراه سیاست‌های انقباضی رشد اقتصادی وجود نداشته باشد ساختار موجود همانند فنر به حالت قبل بازگشته و موجب تضعیف نرخ ریال می‌شود. درجهش قیمت ارز که شاهد هستیم سیاست‌های مذکور دولت قبل و خروج شوک وار آمریکا از برجام تأثیرگذار بود. همچنین عدم افزایش قیمت به شرطی رخ می‌دهد که سیاست‌های معقولی اعمال کنیم. از سوی دیگر بازار ارز، کشش افزایش نرخ بیش از این را ندارد. سقف قیمتی ارز همین مبلغی است که در حال حاضر داد و ستد می‌شود و بیش از این بازار کشش ندارد. حتی اگر برجام هم به نتیجه نرسد نرخ ارز خیلی تغییر نخواهد کرد.

درخصوص پیش‌بـینی قیمت‌های نامتعارف مبنی بر تداوم جهش قیمت ارز چه نظری دارید؟

با توجه به وضعیت حـاکـم بـر اقـتـصـاد ایــران ظرفیت نرخ ارز همین قیمت بـوده و بیشتر از ایـن امکان پذیر نیست مگر اینکه شوک‌های غیرمتعارفی همچون تحریک غیرمتعارف انتظارات، اعمال تحریم‌های جدید، جنگ و ... محقق شـود. در غیر ایـن صــورت، نـرخ ارز با این تـوان اقتصادی محدود به صـورت عرفی حداکثر تا ۱۰ درصد افزایش و کاهش پیدا می‌کند. همچنین این روند افزایشی و کاهشی نرخ ارز، هر چند ماه و یا سالی یکبار رخ می‌دهد. البته علت این عدم تغییر را نیز می‌توان نبود تقاضا برای واردات، نداشتن تقاضا برای ذخیره ارز و در نهایت کمبود نقدینگی میان مردم دانست.

روند کنونی مذاکرات برجام، موضع‌گیری کـشـورهـای برجامی و افزایش تحریم‌های ناجوانمردانه علیه کشورمان را چگونه ارزیابی میکنید؟

آمریکا و اروپـا، ایـران را دشمن خود می‌دانند و هیچ دشمنی تمایل نــدارد دشمن او وضعیت بهتری پیدا کند؛ بنابراین با هر شرایطی و در هر موقعیتی تمام تمایل آن‌ها این است که به ما آسیب برسانند، مگر در شرایطی که بخواهند منفعتی کسب کنند و در برابر آن منفعت نیز امتیاز‌هایی به ما خواهند داد تا ما هم منتفع شویم. یکی از منفعت‌هایی که آمریکایی‌ها تصور کردند می‌توانند کسب کنند آن بـود که روند تکمیل چرخه غنی سازی اورانیوم را در ایـران متوقف کنند. غربی‌ها برای اینکه چنین منفعتی را کسب کنند ابتدا ایـران را تحریم کردند، بعد اعلام کردند اگر می‌خواهید تحریم‌ها را برداریم و از رفع تحریم منفعت به شما برسد باید حرکت مذکور را در بحث هسته‌ای انجام دهید. اگرچه بعد از محاسبه منافع طرفین بــرجام، یک منفعت دوطرفه ایجاد و توافق شکل گرفت، اما غربی‌ها بر عهد خود پایبند نماندند.

با توجه به عهدشکنی غربیها، برای برون رفت از چالش برجام چه تدابیری باید اتخاذ شود؟

در حال حاضر هم اگر غربی‌ها تمایل به همکاری در برجام دارنــد می‌توانند برای توافق مجدد اقدام کنند، اما نباید فراموش کنیم که قصد آن‌ها کمک به ما نیست بلکه آن‌ها تنها به دنبال به دست آوردن منافع خود هستند؛ بنابراین تا زمانی که تأمین منافع آن‌ها محقق نشود غرب با ما توافق جدی نخواهد کرد و تنها عرصه دشمنی خود را ادامـه خواهد داد. با توجه به این شرایط، ایران باید موقعیت‌هایی را پیدا کند که به واسطه آن به حداکثر منافع خود دست یابد. با توجه به اینکه غرب دشمن ایران است نمی‌توانیم به آن‌ها اعتماد کنیم و باید منافع خـود را در تمام مـذاکـرات با بیشترین قابلیت به حداکثر برسانیم.

از سوی دیگر ممکن است بعد از توافق احتمالی، آمریکا مجدد اعلـام کند می‌خواهیم از برجام خارج شویم، زیـرا به هر حـال ایـن کشور تأمین منافع سیاسی و اقـتـصـادی خــود را در نظر می‌گیرد؛ بنابراین ایـران نباید برنامه‌های خود را بر این اساس تنظیم کند که اگر برجام بازگشت و توافق صـورت گرفت دیگر باطل نخواهد شـد. باید به نحوی برنامه ریزی کنیم که در هر شرایطی تأمین حداکثر منافع ایران مد نظر قرار گیرد.

همچنین صـورت گرفتن یا نگرفتن توافق برجام اهمیت چندانی برای ما نداشته باشد. اگرچه تحقق سریع برجام مـبـادلات تـجـاری، فــروش نفت وغیره را برای ایران رونق خواهد داد، اما باید بررسی کنیم که چطور می‌توانیم ابعاد این منفعت را افزایش دهیم که زیــان تأخیر‌های گذشته تا حد قابل قبولی جبران شود. فراموش نکنیم که یک قدرت زورگــو نظیر آمریکا هرگاه بتواند به سایرین زور می‌گوید. این امر قاعده انسان‌ها و سیاست است. چنین افراد و گروه‌هایی تنها در شرایطی زورگویی نخواهند کـرد کـه وضعیت اقتصاد، سیاست، گفتمان بین المللی و ... ما طـوری تغییر کند که قدرت زورگو در آن گفتمان منافعی برای خود احساس کند. در چنین شرایطی سیاست‌های خود را نسبت به ما تغییر می‌دهد.

مدیریت امور کشور و به گونه‌ای رونـد توسعه اقتصادی ایران توسط دولت گذشته، به نتایج بـرجـام گــره زده شــده بـود، این سیاست را چگونه تحلیل می‌کنید؟

سیاستگذار اقتصادی باید برنامه‌های خود را بر اساس وضع حاضر کشور تدوین کند، همچنین برای سناریوسازی قدرت انعطاف در نظر بگیرد. یعنی با فرض نبود برجام، برنامه‌هایی را در نظر بگیرد که بر اساس آن حداکثر رشد اقتصادی و رفاه برای مردم فراهم شود. علاوه بر آن باید به نحوی برنامه ریزی انجام دهد که اگر بلافاصله تحریمی برطرف شد یا مجدد برجام اجرایی شد، کشور منفعت حداکثری از آن ببرد. در واقع چنین قاعد‌های در سیاستگذاری عاقلانه است. اینکه فقط امــروز را ببینیم و ندانیم فــردا چه اتفاقی خواهد رخ داد، امری منطقی نیست. سیاستگذاری که بخواهد برنامه خود را این گونه تنظیم کند که حتماً شش ماه دیگر با افزایش فروش نفت مواجه هستیم، بنابراین در بودجه به جای اینکه در آمد نفت را براساس شرایط کشور مد نظر قرار دهد چندین برابر بیشتر پیش بینی کند، این سیاستگذار به دشمنی که در مقابل ما قرار دارد اعلام می‌کند تشنه این هستیم که بیاییم با تو توافق کنیم.

اتخاذ چنین بی تدبیری توسط دولت قبل از ابتدا سیاستی غلط بود. با چنین حرکتی به دشمن اعلام می‌کنیم که نیازمند توافق با تو هستیم. زمانی که یک صلح موقتی و توافق اولیه در برجام صورت گرفت باید قبل از آن طـوری برنامه ریزی داشته که نقاط حساس سیاست گذاری‌های خــود را بـه دشمن نمایان نکنیم. به عنوان نمونه درخصوص قیمت نفت با در نظر گرفتن مبلغ آن در بودجه در واقع اعلام می‌کنیم که فروش نفت اضافه می‌شود. در نتیجه قیمت آن افزایش یافته و درآمد ارزی بیشتر خواهد شـد. ایـن شکل از سیاستگذاری حرکت بسیار نادرستی بوده که دولت قبل حداکثر توان خود را برای اجرای این بی تدبیری مد نظر قرار داد.

متمرکز نساختن مدیریت امور کشور به سرنوشت برجام و حداکثر استفاده از ظرفیت اقتصادی کشور‌های منطقه و همسایه برخی از سیاست‌های راهبردی دولـت سیزدهم به شمار می‌آیند، ایـن رونــد را چگونه ارزیابی کرده و برای تسریع در اجرای این تدابیر چه باید کرد؟

در حال حاضر با وضع موجود اقتصادی کشورمان، می‌خواهیم منفعتی از همکاری بـا کشور‌های برجسته نظیر چین و روسـیـه داشـتـه باشیم. در گام اول باید توافقنامه خود با چین را به خوبی اجرا کنیم. بـا این توافقنامه اگر قرار است در ۲۵ سال حـدود ۵۰۰ میلیارد دلار چین در ایران سرمایه‌گذاری کند، سالانه حدود ۲۰ میلیارد دلار برآورد می‌شود؛ اگر سالیانه ایــن میزان سرمایه گذاری خارجی در ایران صورت بگیرد، به طور یقین رشد اقتصادی کشورمان با همین وضع تحریم‌ها بیش از ۵ تا ۶ درصد می‌شود؛ بنابراین تمرکز توان دولت برای اجرای این توافقنامه اولویت بنیادین به شمار می‌آید. همچنین در این روند می‌توانیم یک توافقنامه با روسیه داشته باشیم که بر اساس آن روسیه سالی چند میلیارد دلار در ایران سرمایه گذاری کند.

الزاما نمی‌گوییم روسیه و چین برای همکاری با ایران خوب یا بد هستند، چراکه آن‌ها نیز به تأمین منافع خود در همکاری با ایران می‌اندیشند. در شرایط کنونی که نیاز مبرم به جذب سرمایه گذاری و تکنولوژی‌های روز جهان داریم، هر کشور خارجی که تمایل به سرمایه گذاری در ایــران داشته باشد، باید فـرش قرمز برایش پهن کنیم. اگر توافقنامه ایـران و چین عملیاتی شود، زمینه‌ای مناسب به وجود می‌آید که خیلی از کشور‌های دیگر هم برای سرمایه گذاری، دست همکاری به سوی ایران دراز کنند. زمانی که یک قدرت اقتصادی بزرگ نظیر چین در ایران سرمایه گذاری کند، سناریوی ایران هراسی به حاشیه رفته و اعتماد سایر کشور‌های مطرح اقتصادی جهان برای حضور و سرمایه گذاری در ایران دو چندان خواهد شد. درمجموع با توجه به دارایی‌ها و پتانسیل‌هایی موجود کشور می‌توانیم بهترین استفاده را داشته باشیم و چشم خود را به آینده نامعلوم ببندیم.

اگرچه ظرفیتی همچون احیای برجام تسریع کننده تحقق برخی اهداف خواهد بود، اما اینکه همه امور کشورمان را به این موضوع گره بزنیم، چشم انداز مطلوبی پیش رو نخواهد بود و فرصت سوزی تداوم می‌یابد.

تسریع و کم توجهی به تعیین تکلیف برجام چه پیامد‌هایی را بــرای کشورمان خواهد داشــت؟ همچنین در شرایط کنونی برجام برای بهره برداری مــطــلــوب از فــرصــتهــای اقتصادی چه باید کرد؟

آنچه مسلم و روشـن بـوده، اینکه دولـت اعلام کرده می‌خـواهـد بـرجـام را احـیـا کـنـد. اولین اقدامی که باید انجام گیرد، اینکه محاسبه شود اگـر یـک سـال تأخیر در تعیین تکلیف برجام داشته باشیم چقدر هزینه برای ما در بر خواهد داشت و اگر به جای یک سال تأخیر فـورا توافق حاصل کنیم، چقدر سود خواهیم بـرد؟ اینکه می‌خواهیم از ظرفیت‌های کـشـور، خـــا ج از مسائل برجام برای توسعه اقتصادی استفاده کنیم، تدبیری بسیار عاقلانه و منطقی است. همانطوری که چند سال است با وجود اینکه آمریکا از برجام خارج شد با کشور ترکیه همکاری می‌کنیم. در این روند باید همکاری سیاسی و اقتصادی خود با سایر کشور‌ها نظیر افغانستان، ترکمنستان، آسـیـای مـرکـزی، روسـیـه، چین، هند و ... را ادامـه دهیم تا از این ظرفیت‌ها کــه خـطـر کـمـتـری بــــرای مــا دارنــــد بیشترین بهره برداری را داشته باشیم.

باید عدم همکاری مناسب با کشور‌های عضو اکو را که در گذشته داشته ایم، مجدد احیا کنیم. همچنین با توجه به ظرفیت‌های برجسته کشورمان می‌توانیم بخش قابل توجهی از نیاز‌های نیمه صنعتی و صنعتی برخی کشور‌های اکو نظیر افغانستان را تأمین کنیم. از آنجا که بخشی از مراودات ایران و افغانستان با ریال صورت می‌گیرد، خیلی راحت می‌توانیم در این بخش توسعه داشته باشیم. هر چند ظرفیت کشورمان در برخی بخش‌ها نامحدود است، ولی استفاده از ظرفیت محدود را هم نباید از دست بدهیم. یک تفکر اقتصادی مطلوب هیچگاه کوچکترین منفعت را هم کنار نمی‌گذارد. البته در این روند، پیوستن ایران به پیمان شانگ‌های ظرفیت بسیار خوبی است که باید حداکثر استفاده از این فرصت انجام شود.

جنگ روسیه و اوکراین چگونه میتواند برای کشورمان فرصت اقتصادی فراهم کند؟

بخش قابل توجهی از کالاها، مواد خوراکی و ... مورد نیاز روسیه، در اوکراین و اروپای شرقی تولید می‌شوند کـه در حـال حاضر بـه دلیل اختلاف اروپا بـا روسـیـه تحریم‌هایی در ایــن خصوص اعمال شده است. ایران می‌تواند از این شرایط بیشترین استفاده و بهره برداری را داشته باشد به شرطی که دولت سیاستگذاری مناسبی در این بخش انجام دهد. زیرا محصولاتی که می‌خواهد به یک کشور بـزرگ دیگر صـادر شـود، باید ابعاد تولیدکننده هایش هم به همین انـــدازه بزرگ باشند.

یک بنگاه اقتصادی که به عنوان نمونه محصولات اندک با ظرفیت محدود در هفته یا در ماه تولید می‌کند، این مجموعه ظرفیت صادرات به کشور‌های بزرگ را ندارد. بر این اساس با توجه به گستردگی روسیه، باید زمینه‌ای فراهم شود تا بنگاه‌های بزرگ اقتصادی که حداقل سالیانه، چند میلیون تن تولید کالای متنوع با کیفیت روز دنیا دارند، بتوانند به روسیه صادرات انجام دهند. همچنین در این رونـد بنگاه‌های اقتصادی در شرایطی می‌توانند بازار‌های کشور‌های بزرگ نظیر روسیه را برای صـادرات تصاحب کنند که توان هزینه کردن بالا برای نفوذ در آن بازار را داشته باشند.

با توجه به این مسائل شرایط بسیاری از بنگاه‌های اقتصادی کشورمان برای استفاده از این فرصت فراهم نیست و باید برای تغییر این شرایط، راهبرد‌های عملیاتی با مدیریت زمان مد نظر مسئولان و مدیران بنگاه‌های اقتصادی کشورمان قرار گیرد تا بتوانیم بزودی از شرایط مذکور بهره برداری‌هایی داشته باشیم.

منبع: روزنامه ایران

انتهای پیام/ ۱۳۴

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار