چند روز پس از انقلاب اسلامی چگونه گذشت؟

علت عزیمت امام خمینی (ره) به قم/ روایتی از استقبال بی‌نظیر مردم قم از امام

وی‌ سقف‌ ماشین‌، جلوی‌ شیشه‌، اصلاً همه‌ جمعیت‌ روی‌ ماشین‌ امام خمینی (ره) ریختند دیگر هیچ کاری نمی‌شد که انجام داد.
کد خبر: ۵۷۶۱۹۱
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۴:۱۰ - 03March 2023

روایتی از استقبال بی‌نظیر مردم قم از امام چند روز پس از انقلاب اسلامیبه گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، امام خمینی (ره) پس از بازگشت پیروزمندانه به میهن اسلامی، در تهران اقامت کردند تا پایه‌های حکومت اسلامی استقرار یابد. ایشان پس از تشکیل دولت موقت و سامان‌یابی نسبی اوضاع کشور، بنا به وعده‌ای که داده بودند؛ ۱۸ روز پس از پیروزی انقلاب، در ۱۰ اسفند ۱۳۵۷ به کانون انقلاب اسلامی یعنی قم عزیمت کردند .

درباره علت عزیمت امام (ره) به قم علل مختلفی بیان می‌شود. از جمله آن که در برخی از روزنامه‌های آن مقطع نوشتند که دولت دلش می‌خواهد امام در دسترس نباشد و به قم برود تا آزادی بیشتری داشته باشد که بکارگیری این عبارت‌ها نتیجه‌ای جز تحریک مردم نداشت. مرحوم صادق طباطبایی، از نزدیکان امام، بازگشت ایشان به قم را به پیشنهاد حاج احمد آقا دانسته و می‌گوید: «سید احمد آقا خمینی معتقد بود که امام با بازگشت به قم می‌تواند سر و سامانی به حوزه دهد و استقرار ایشان در آن مرکز بیشتر به نفع انقلاب است.»

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نیز در این باره می‌گوید: «اعضای دولت موقت خیلی خوششان نمی‌آمد که ایشان [امام]درتهران باشند و از تصمیم امام خوشحال شدند. ما هم قبول داشتیم که امام به قم بروند، چون در قم هم به ایشان دسترسی داشتیم و جای نگرانی نبود و نظر خودشان هم آن بود که در قم باشند و ما هم پذیرفتیم.»

تشکیل ستاد استقبال امام (ره) در قم پیش از ورود ایشان

آیت‌الله سید حسن طاهری خرم آبادی که در روز عزیمت امام به قم در آنجا حضور داشت می‌گوید: بعد از چند روز، اطلاع دادند که حضرت امام مى‌خواهند به قم مشرف شوند. البته ستاد استقبال از حضرت امام پیش از این در تهران و قم تشکیل شده بود که مسئولیت این ستاد در قم بر عهده جناب آقاى یزدى بود. از ابتدا هیچ مشخص نبود که آیا امام به قم مى‌آیند و مى‌مانند یا اینکه در تهران خواهند ماند. با شنیدن خبر آمدن امام به قم، مجدداً ستاد استقبال فعال شد و جلسات آن تشکیل گردید. ما هم در آن جلسات شرکت مى‌کردیم. مسائل مختلفى در جلسات مطرح مى‌شد، مانند این‌که اگر حضرت امام به قم آمدند، به کجا وارد شوند؟ محل استقرارشان کجا باشد؟ نحوه استقبال چگونه باشد و مراجع دیگر چگونه از امام استقبال کنند و موضوعات دیگر که در جلسه مطرح مى‌شد.

قرار شد که محل استقبال از امام، مسجد امام حسن عسکرى (ع) باشد که در جاده تهران و در آن زمان، در خارج از شهر قرار داشت. از آن‌جا هم به حرم مشرف شوند و پس از زیارت مرقد حضرت معصومه (س) به مدرسه‌ى فیضیه رفته، در آن‌جا نطقشان را ایراد کنند. در واقع اولین سخن‌رانى امام در قم، در مدرسه‌ى فیضیه باشد و اگر امکان آن وجود داشته باشد، از طریق تلویزیون به صورت زنده پخش شود. البته همه‌ى این تصمیمات با تهران و با مرحوم حاج احمد آقا هم هماهنگ مى‌شد.

درباره استقبال مراجع از حضرت امام قرار شد که افرادى پیگیر این برنامه باشند. بنده خودم با بیت دو تن از مراجع یعنى آقایان گلپایگانى و شریعتمدارى صحبت کردم و هماهنگى‌ها را انجام دادم. برنامه این بود که آقایان مراجع در مسجد امام حسن عسکرى (ع) حضور داشته باشند تا حضرت امام وارد شوند. وقتى حضرت امام وارد مسجد شدند، حدود پانزده دقیقه نزد آقایان باشند و پس از آن به طرف حرم و مدرسه‌ى فیضیه بروند.

استقبال بی‌نظیر مردم قم از امام خمینی (ره)

علی تحیری که به عنوان راننده و محافظ امام خمینی در سفر به قم همراه ایشان بود در خاطرات خود جزئیات جالبی از استقبال عظیم مردمی بیان می‌کند. وی می‌گوید: روزی که حضرت امام برای قم تشریف بردند، آن روز هم من به عنوان راننده در خدمتشان بودم. یعنی هم محافظ بودم هم راننده. وقتی وارد پادگان منظریه شدیم حضرت امام فرمودند اینجا توقفی داشته باشید. سرباز‌ها برای استقبال آمده بودند و خیلی دلشان می‌خواست که خود حضرت امام آنجا سخنرانی داشته باشند. مرحوم آیت‌الله ربانی املشی در ماشین بودند؛ ایشان پیاده شدند ده دقیقه یک ربع سخنرانی کردند. بعد از آنجا به سمت قم راهی شدیم.

از آخرین گردنه‌ای که شهر قم از آن مشخص می‌شود بالا رفتیم؛ من دیدم جمعیت مرتب و منظم ایستاده‌اند و منتظر ورود حضرت امام هستند و اکثریت هم بازوبند انتظامات داشتند. گفتیم دیگر مشکلی پیش نمی‌آید. وقتی که ما سرازیر شدیم دیگر من متوجه نشدم. دیدم که روی سقف ماشین، جلوی شیشه، اصلاً همه جمعیت روی ماشین ریختند و من بالاجبار متوقف شدم. نمی‌توانستم هم هیچ کاری انجام بدهم یعنی هیچ کاری از دست من بر نمی‌آمد.

مرحوم حاج احمدآقا و مرحوم آیت‌الله پسندیده هم بودند و خود حضرت امام جلو نشسته بودند. حاج مهدی عراقی آمدند و گفتند چه بکنیم اینجا؟ گفتم اگر می‌شود یک آمبولانس بزرگ بیاورید به سمت دربی که حضرت امام هستند با ده بیست متر فاصله نگهدارید، من حضرت امام را انتقال می‌دهم. ایشان با زحمت توانستند یک آمبولانس تهیه کنند. ضمن اینکه سه تا هلیکوپتر هم از تهران بالای سر ما بودند. با یک زحمت بسیار زیادی ما توانستیم حضرت امام را انتقال دهیم.

آیت‌الله سید حسن طاهری خرم آبادی می‌گوید: در آن روز همه منتظر ورود امام به قم بودیم. با ماشینى که از طرف ستاد استقبال در اختیار بود کمى از شهر خارج شده، به طرف تهران رفتم تا در آن جا، از امام استقبال نمایم. البته در ورود امام تأخیرى به وجود آمد، ولى نگران‌کننده نبود، وسایل ارتباطى مانند بى‌سیم و ... هم نداشتیم تا از وضعیت آنان مطلع شویم.

بالاخره حضرت امام در حالى که در جلوى ماشین بلیزر نشسته بودند، به مسجد امام حسن عسکرى (ع) رسیدند. جمعیت بسیار زیادى اجتماع کرده بودند. امام از ماشین پیاده شده وارد حیاط مسجد شدند. وقتى نزد علما رسیدند، با آقایان گلپایگانى و شریعتمدارى معانقه کردند. از آن‌جایى که جمعیت به داخل حیاط مسجد هم آمده بودند، فشار زیادى به حضرت امام و دیگر آقایان وارد شد و دیگر مجالى براى صحبت کردن با آقایان نماند. آقایان گلپایگانى و شریعتمدارى هم سوار ماشین شدند و برگشتند.

به هر صورتى که بود، امام را داخل مسجد بردند و در را بستند. در داخل مسجد هم آقایان شیخ مرتضى حائرى و مرحوم میرزا هاشم آملى حضور داشتند. حضرت امام کمى نزد مرحوم آقاى آملى و حائرى نشستند. فشار جمعیت بر علما آن چنان زیاد بود که بنده از وضعى که پیش آمده بود، خجالت کشیدم و حتى از مرحوم آقاى گلپایگانى معذرت‌خواهى کردم. پس از آن امام را سوار ماشین کردند و به منزلى که از قبل براى ایشان تدارک دیده بودند، بردند. منزلى که براى ایشان مهیا شده بود، در خیابان بهار قرار داشت؛ البته منزل خیلى بزرگى هم نبود. حضرت امام به حرم مطهر مشرف شدند و، چون مجموع این رفت و آمد‌ها و حرم رفتن و ... کمى طول کشید، دیگر فرصتى نمانده تا حضرت امام در مدرسه فیضیه سخن‌رانى کنند.

یادم مى‌آید که مرحوم آقاى فلسفى که در تهران و از طریق تلویزیون جریان ورود امام به قم را دنبال مى‌کرد، تماس گرفت و نگران شده بود که چرا حضرت امام در فیضیه سخن‌رانى نمى‌کنند؛ نکند اتفاقى افتاده باشد. من هم با ایشان صحبت کردم و به ایشان اطمینان دادم که مسأله‌اى رخ نداده و فقط به دلیل کمبود وقت، حضرت امام نتوانستند سخن‌رانى کنند و وقت سخن‌رانى به بعدازظهر موکول شده است. در همان روز، منزل حضرت امام را تغییر کرد و ایشان به منزل آقاى یزدى رفتند. آقاى یزدى هم به جاى دیگرى منتقل شده، منزل خود را در اختیار حضرت امام گذاشتند.

اولین سخنرانی امام (ره) در فیضیه پس از ۱۴ سال

آیت‌الله یزدی در کتاب خاطرات خود درباره روز ورود امام خمینی به قم می‌گوید: «.. امام بعد از اتمام ملاقات با مراجع به منزلى که براى اسکان ایشان در نظر گرفته بودیم، آمدند و بعد از آن قرار شد به مدرسه فیضیه بروند و نخستین سخنرانى‌شان را در آنجا ایراد کنند. اولین بار که به جایگاهى که ساخته بودیم، تشریف آوردند، روى صندلى نشستند. در اوّلین سخنرانى امام ـ که نوارش هم موجود است ـ صداى جمعیت نشان مى‌دهد که صحن مدرسه فیضیه مملو از جمعیت است و صدا به صدا نمى‌رسد. ظاهراً وسایل صوتى هم جوابگوى آن فضا و شرایط نبود. سیل جمعیت گرمازا بود و با آنکه در فصل زمستان به سر مى‌بردیم، ناچار شدند که روى سر مردم آب بپاشند تا از گرما کاسته شود.

قبل از صحبت امام مردم در اولین دیدار با حضرت امام در فیضیه، سراپاگوش بودند تا سخنان قائد عظیم‌الشأن خود را استماع کنند؛ کسى که تا پیش از آن تنها در نوارهایى که از نجف و پاریس به دستشان مى‌رسید، صداى دلنواز او را شنیده بودند. به ناگاه امام به بنده فرمودند که: «شما چند کلمه صحبت کن تا قدرى همهمه جمعیت کم شود.» راستش مانده بودم که در مقابل این سیل جمعیت چه بگویم؛ لذا قدرى تعلل کردم. دوباره امام فرمودند: «کمى صحبت کنید»!

با توکل بر خدا بسم‌الله را گفتم و به نحو ارتجال و بداهه‌گویى، شروع به صحبت کردم و دیدم که مى‌شود صحبت کرد. در خلال صحبت چند بار مردم را به سکوت و آرامش مخصوصاً در هنگام سخنرانى امام دعوت نمودم. صحبتهایم بیست دقیقه به طول انجامید. به هر تقدیر امام بعد از این که فضاى فیضیه قدرى ساکت شد و همهمه کاهش یافت، شروع به صحبت کردند: «من از عواطف شما ملت ایران تشکر مى‌کنم. من شما ملت رنجدیده را فراموش نمى‌کنم...» این سخنرانى معروف بعد از آن به دفعات از رسانه‌ها پخش شد.

انتهای پیام/ 141

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار