نقش رزمندگان استان سمنان در عملیات خیبر

در عملیات خیبر رزمندگان استان سمنان نیز با ۷ گردان پیاده رزمی به نام‌های کربلا، شهید صدوقی، اشرفی اصفهانی، امام موسی بن جعفر (ع) و موسی کلیم الله، فتح و فجر حضور داشتند.
کد خبر: ۶۵۳۰۹۱
تاریخ انتشار: ۰۵ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۵:۵۵ - 24February 2024

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از سمنان، جنگ عراق علیه ایران، بزرگ‌ترین رویداد تاریخی ایران اسلامی در طول تاریخ این سرزمین و به خصوص دوران پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به حساب می‌آید.

در این جنگ نابرابر با دشمن تا دندان مسلح، رشادت‌هایی رقم خورد مثال‌زدنی و در نوع خود بی‌سابقه که بعضا از سوی رسانه‌ها کمتر به آن‌ها پرداخته شده است.

به مناسبت سالروز عملیات خیبر نقش رزمندگان استان سمنان در این عملیات از کتاب عملکرد فرهنگی اجتماعی استان سمنان در دفاع مقدس، تالیف و تدوین حسینعلی احسانی جمع آوری شده که با هم مرور می‌کنیم:

هنوز حال و هوای شهر‌ها شهدایی بود که سپاه، موعد اعزام نیرو را اعلام کرد. اواسط آذر ماه، دوباره نیرو‌های تازه نفس آماده اعزام به جبهه شدند و دو گردان کربلا و موسی بن جعفر (ع) با قطار عازم خوزستان شدند. اتوبوس‌ها نیرو‌های گردان‌ها را به مقر آموزشی سایت ۴ و ۵ در نزدیکی اندیمشک منتقل کردند. بعد از سازماندهی، آموزش‌های عمومی در این مقر شروع شد. مدتی بعد برای آموزش‌های آبی خاکی گردان‌ها به کنار سد دز منتقل شدند. در همین ایام فرمانده گردان موسی بن جعفر (ع)، برادر محمود اخلاقی به مسئولیت یکی از محور‌های لشکر منصوب و برادر مهدی مهدوی نژاد فرماندهی این گردان و برادر ناصر ترحمی جانشینی آن را برعهده گرفتند.

سپاه پاسداران برای اعزام نیروی بیشتر طرح لبیک یا امام را طرح ریزی کرد. در استان هم با تبلیغاتی که صورت گرفت نیرو‌های زیادی ثبت نام کردند و آماده اعزام شدند. برخی آموزش‌ها و آمادگی‌های رزمی در استان اجرا شد. غیر از دو گردان همیشگی استان، سایر نیرو‌ها در شش گردان پیاده رزمی، گردان شهید صدوقی به فرماندهی برادر اسماعیل قاسمپور و جانشینی علی اکبر ابوالقاسمی، گردان شهید اشرفی اصفهانی، به فرماندهی برادر حسین عرب عامری و جانشینی عبدالله عرب نجفی، گردان موسی کلیم الله به فرماندهی برادر محمدرضا خالصی، گردان فتح به فرماندهی برادر ابوالفضل محرابی و گردان فجر به فرماندهی برادر حبیب الله خورزانی و رزمندگان گرمساری در قالب طرح لبیک با عنوان گردان امام حسین (ع) به فرماندهی برادر تقی معینیان سازماندهی و دی ۱۳۶۲ به جبهه اعزام شدند. وضعیت اعزام در این ایام همانند سایر استان‌ها پرشور بود و اوج اعزام نیرو به لشکر در این مقطع بود.

در لشکر تغییراتی در سازماندهی گردان‌ها انجام شد. دو گردان فتح و فجر اعزامی از دامغان، طبق دستور فرمانده لشکر در هم ادغام شدند و تحت فرماندهی برادر ابوالفضل محرابی گردان فتح را تشکیل دادند. گردان امام حسین (ع) گرمسار هم که از کادر و نیروی کامل برخوردار نبود و همزمان با شروع عملیات خیبر به عنوان یک گروهان در گردان گردان موسی کلیم الله (ع) ادغام شد. نیرو‌های طرح لبیک آموزش‌های عمومی را در استان دیده بودند و برای آموزش‌های آبی خاکی مانند سایر گردان‌ها به سد دز منتقل شدند. در کنار آموزش‌های آبی خاکی، آمادگی رزم و کار‌های فرهنگی و معنوی هم برنامه ریزی و اجرا شد.

مرحله اول آموزش‌ها نیرو‌ها سوار شدن، حرکت و پارو زدن با بلم بود. بچه‌ها در چند روز در بلم سواری و قایق سواری مهارت پیدا کردند و پس از آن تیراندازی در بلم و زدن هدف در حال حرکت در برنامه آموزش قرار گرفت. لاستیک‌هایی را در برآمدگی‌هایی که از آب رودخانه بیرون زده بود، گذاشتند و بچه‌ها می‌بایست در حین حرکت با قایق آن‌ها را با آر پی جی بزنند. رده آموزش نظامی لشکر، مسئولیت اجرای آموزش‌ها را برعهده داشت و بر پیشرفت بچه‌ها نظارت می‌کرد.

آموزش‌ها نشان می‌داد که عملیات در آب است، اما ذهن‌ها معطوف بود به عملیات در دریا و خلیج فارس معطوف بود. بچه‌ها احساس می‌کردند که باید همه گونه آموزش را بگذرانند و حتما روزی به کارشان می‌آید. آموزش شنا و غواصی هم مطلوب بچه‌ها و تجربه جدیدی برایشان بود. حتی فرماندهان گردان هم قبل از شناسایی مکان و کیفیت عملیات را نمی‌دانستند و مسایل حفاظتی کاملا رعایت می‌شد.

رده اطلاعات عملیات لشکر، مقری در آبگرفتگی‌های پشت منطقه عملیات ایجاد کرده بود که کار شناسایی و توجیه فرماندهان را انجام می‌داد. کلیه فعالیت‌ها در منطقه با پوشش ماهیگیران عرب انجام می‌شد. اواسط بهمن ماه، فرماندهان گردان‌ها را با دشداشه عربی برای شناسایی به منطقه عملیات بردند تا نسبت به منطقه، آبراه‌ها و طرح مانور توجیه شوند. همه گردان‌های لشکر برای اجرای عملیات لحظه شماری می‌کردند. مقر اصلی لشکر و چند گردان هم در سه راهی شادگان مستقر شدند. هر روز نیرو‌ها منتظر عملیات بودند. بساط نوشتن نامه، وصیت نامه و انداختن عکس‌های یادگاری در بین نیرو‌ها شدت گرفته بود.

عملیات خیبر:

عملیات در ساعت ۲۱:۳۰ روز سوم اسفند ۱۳۶۲ با رمز یا رسول الله آغاز شد. منطقه عملیاتی که در شرق رودخانه دجله و داخل هورالهویزه واقع شده است، از شمال به العزیر و از جنوب به القرنه – طلائیه محدود می‌گردد. این منطقه دارای دو نوع طبیعت متفاوت هور و خشکی است. این عملیات در سه مرحله اجرا شد. مرحله سوم عملیات خیبر به حفظ جزایر مجنون محدود شد. عملیات خیبر به آزاد سازی منطقه‌ای به وسعت هزار کیلومتر مربع در هور، ۱۴۰ کیلومتر مربع در جزایر مجنون و ۴۰ کیلومتر مربع در طلاییه انجامید.

لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) در عملیات خیبر

این لشکر در قالب سه محور هجوم از ظهر روز دوم اسفند با هدف تصرف ضلع شرقی جزیره شمالی و ضلع شرقی جزیره جنوبی وارد عمل شده و روز سوم اسفند مناطقی را تصرف کردند. با وجود فشار دشمن، روز دهم اسفند، خط پدافندی در ضلع شرقی جزیره جنوبی تثبیت شد و ماموریت لشکر ۱۷ در این محور به اتمام رسید. دشمن برای باز پس گیری مناطق تصرف شده در چندین مرحله پاتک‌هایی را اجرا کرد که با دادن تلفات سنگین مجبور به عقب‌نشینی شد. بیستم اسفند، حدود ساعت ۳۰: ۱۷ پنجمین پاتک دشمن در این منطقه، شروع شد. درگیری‌ها تا ساعت ۲۳ ادامه یافت؛ اما باز هم بعثی‌ها با سرافکندگی و به جا گذاشتن تلفاتی مجبور به عقب نشینی در مواضع خود شدند. در نبرد خیبر، رزمندگان لشکر ۱۷ با مقاومت جانانه و رشادت بی نظیری که از خود نشان دادند، دشمن را از بازپس گیری جزایر مجنون مأیوس کردند.

گردان‌های رزمی استان سمنان در عملیات خیبر

طبق طرح لشکر، گردان‌های استان سمنان به همراه سایر گردان‌های لشکر در مرحله دوم عملیات شرکت داشتند بنابراین از هفتم اسفند به تواتر به پشت دژ و ساحل شرقی هور منتقل شدند. روز هفتم اسفند دو گردان موسی بن جعفر (ع) و کربلا از عقبه لشکر به حاشیه هورالهویزه اعزام شدند.

روز دهم اسفند در ضلع شرقی جزیره جنوبی، ماموریت لشکر به اتمام رسید و سپس فرمانده قرارگاه به مهدی زین‌الدین ابلاغ کرد تا نسبت به استقرار و تامین غربی جزیره جنوبی اقدام کند. در شامگاه روز دهم اسفند گروهان یکم از گردان موسی بن جعفر (ع) با بالگرد از عقبه به جزیره شمالی منتقل شدند. گروهان‌های دوم و سوم نیز تا صبح روز بعد با قایق و هاورکرافت به گروهان یکم پیوستند. همان شب، نیرو‌ها مأمور شدند تا به ضلع شرقی جزیره جنوبی که درگیری روی آن جریان داشت بروند. لکن قبل از این که وارد عمل شوند، بر اثر آتش سنگین دشمن متحمل تلفات جزئی شده و قبل از روشن شدن هوا به دستور فرمانده به عقب بازگشتند. از تاریخ ۹ اسفند نیرو‌های گردان موسی بن جعفر (ع) در کلیه پد‌های غربی جزیره شمالی برای تأمین این جزیره استقرار یافتند.

گردان کربلا هم به فرماندهی عبدالرحیم ابراهیمیان و گردان موسی کلیم الله (ع) نیز به فرماندهی محمدرضا خالصی نیز در روز دهم اسفند از عقبه لشکر به حاشیه‌ی هور الهویزه اعزام شدند. این منطقه به طور مدام در معرض بمباران دشمن بود. رزمندگان گردان کربلا نیز که چهار روز در منطقه تجمع منتظر مانده بودند با حملات گسترده شیمیایی دشمن، مواجه گردیدند و تعداد زیادی از آن‌ها مصدوم شدند و برای مداوا به عقبه لشکر در انرژی اتمی انتقال یافتند. مجموعا تعداد دو نفر هم به شهادت رسیدند.

بعد از انتقال بیشتر مصدومین گردان کربلا به به عقب، به منظور ترمیم گردان، کادر و نیرو‌های گردان شهید صدوقی با گردان کربلا به فرماندهی برادر عبدالرحیم ابراهیمیان، جانشینی برادر حسن عامری و معاونت برادر اسماعیل قاسمپور سازماندهی و آماده اجرای ماموریت شدند.

همچنین گردان شهید اشرفی اصفهانی به فرماندهی برادر حسین عرب عامری و جانشینی حاج عبدالله عرب نجفی ابتدا در پشت دژ مرزی مستقر شد. در این زمان پل خیبری نصب شده بود. نیرو‌ها را شبانه با چند دستگاه تویوتا به جزیره شمالی بردند. تثبیت خط و موفقیت عملیات به کندن کانال در جزیره جنوبی وابسته بود از این رو هر شب یک دسته نیرو را برای کندن کانال به آن مکان می‌بردند و به نوبت این کار حدود ۲۰ روزی ادامه داشت. در همین ایام یک گروهان را هم در خط پدافندی جزیره جنوبی مستقر شد و در مقابل دشمن ایستاد. در نهایت این گردان حدود یک ماه در جزیره، زیر آتش بمباران و پاتک دشمن مقاومت کرد و با کندن کانال و ترمیم سنگر‌ها توانست مواضع خود را تثبیت کند.

روز ۱۴ اسفند گردان فتح به فرماندهی برادر ابوالفضل مهرابی از عقبه لشکر به منطقه تجمع فراخوانده شد و با هاور گراف به به جزیره انتقال یافت. همچنین یک گروهان از گردان موسی کلیم الله با بالگرد وارد جزیره شمالی شدند. ساعتی بعد دو گروهان دیگر از گردان موسی کلیم الله (ع) هم با قایق وارد جزیره شده و به گروهان قبلی پیوستند. غروب همین روز یک گروهان از این گردان جهت کمک به حفر کانال وارد جزیره جنوبی شد. این نیرو‌ها شب هنگام حدود ۱۰۰ متر دیگر به طول کانال افزودند و دشمن باز هم متوجه این اقدام نشد. حجم آتش دشمن بر روی جاده و خط مقدم طوری بود که نیرو‌ها با کندن کانال و ترمیم سنگر‌ها توانستند در مقابل شدید‌ترین پاتک‌های دشمن بایستند. در این شب گردان امام حسین (ع) نیز از جزیره شمالی به غرب جزیره جنوبی منتقل شد و به عنوان یگان احتیاط بر روی ضلع شمالی و ضلع غربی جزیره به طول ۶ کیلومتر گسترش یافت.

غروب هفدهم اسفند ماه گردان موسی کلیم الله (ع) نیز که چهار روز پیش به جزیره شمالی آمده بود از طریق ضلع مرکزی وارد جزیره مجنون جنوبی شدند. گروهان یکم مستقیماً به طرف خاکریز اول رفت و در کنار رزمندگان گردان‌های امام حسین (ع)، اباذر و فتح قرار گرفت. دو گردان دیگر هم از طرف ضلع غربی وارد خط مقدم شدند. نیرو‌های این گردان در خط مستقر شدند. با فرا رسیدن شب، تعدادی از نیرو‌های جلوتر از کانال در حال کمین مراقبت بودند. در این شب درگیری و تبادل آتش روی ضلع غربی استمرار داشت و غرش طوفان و باران تیربار‌ها قطع نمی‌شد.

گردان‌های کربلا، فتح، موسی بن جعفر (ع) و موسی کلیم الله (ع) استان سمنان در کنار سایر گردان‌های لشکر علیرغم کمبود مهمات و مشکلات پشتیبانی با صلابت در مقابل دشمن ایستادند و علاوه بر نبرد با دشمنان با کندن بیش از یک کیلومتر کانال و رزم و پدافند در منطقه در حدود ۲۰ روز، زمینه را برای تثبیت خط فراهم کردند. در این درگیری سنگین برادر ابوالفضل مهرابی، فرمانده گردان فتح به شهادت رسید.

برادر مهدی مهدوی نژاد از نقش خاص یک دسته از گردان موسی بن جعفر (ع) می‌گوید:

«شرایط ضلع غربی جزیره جنوبی خیلی حساس بود و دشمن از آنجا فشار زیادی می‌آورد. اگر دشمن موفق می‌شد از این ضلع وارد شود و خط ما را بشکند به جزیره شمالی می‌رسید و قرارگاه لشکر هم سقوط می‌کرد. یک شب آقامهدی تماس گرفت و گفت: «یک دسته نیروی داوطلب از گردان شما می¬خواهم که در کانالی ضلع غربی جزیره جنوبی در مقابل پاتک‌های دشمن بایستند و به آن‌ها بگویید که اگر کسی به فکر برگشتن است در این دسته سازماندهی نشود! اضافه کرد که افراد داوطلب باید مجرد باشند و برادر شهید و آزاده هم نباشند.

آقامهدی ادامه داد: «شما برادری به نام امرالله خلیلی دارید او را به عنوان فرمانده این دسته معرفی کنید.» او جانشین یکی از گروهان‌ها بود. با شهادت امرالله خلیلی ما متوجه نشدیم آقامهدی چگونه نسبت به ایشان شناخت پیدا کرده بود. فرصتی هم پیش نیامد که از آقامهدی هم در مورد این انتخاب سوال کنم!

وقتی با امرالله در میان گذاشتم با جان و دل پذیرفت و شد فرمانده این دسته. نیرو‌های گردان را جمع کردیم تا طبق نظر آقامهدی افراد داوطلب را انتخاب کنیم. طرح مسئله و انتخاب افراد داوطلب برای سازماندهی این دسته در تاریکی شب انجام شد تا اگر کسی خواست بدون هیچ ملاحظه‌ای از این دسته خارج شود. تاکید کردیم باید آن قدر مقاومت کنید تا این خط ضلع غربی جزیره حفظ شود و تا پای جان بایستید!

چهل - پنجاه نفر داوطلب شدند. لحظه به لحظه بر تعدادشان اضافه می‌شد. ظرفیت دژ ضلع غربی گنجایش بیش از یک دسته را نداشت آن قدر از صف بیرون کشیدیم تا در چهار تیم ۹ نفره. فرمانده و جانشین هجومی و یک تیم احتیاط سازمان یافتند! در این تاریکی شب دیدم چند نفرشان، دو برادر از یک خانواده هستند، از آن‌ها خواستم که از آن جمع بیرون بیایند. گفتند اشکالی ندارد، اما با دستور صریح من بیرون آمدند. از آن همه مردانگی و شکوه رزمندگان که چگونه مرگ را به سخره گرفته-اند به وجد آمدم. راحت می‌شد حس کرد که این افراد اگر در روز عاشورا هم بودند در رکاب امام حسین (ع) تا پای جان می‌جنگیدند!»

رزمندگان این دسته پس از رزمی عاشورایی تلفات زیادی به دشمن وارد کردند. بیش از ۹۰ درصد این نیرو‌ها مجروح و شهید شدند. با اجرای این ماموریت هجوم مجدد نیرو‌های عراقی در این محور خنثی شد. مهدی زین الدین از عملکرد شجاعانه این گروه و به خصوص فرمانده دلاورشان که در همین نبرد به شهادت رسید، اظهار رضایت و از رشادت‌های آن‌ها تجلیل کرد.»

در مجموع حدود ۵۹ نفر از نیرو‌های رزمنده استان در این منطقه شهید، مفقود و تعدادی نیز مجروح شدند. آن‌ها با ایستادگی در مقابل دشمن همانند سایر رزمندگان به پیام امام لبیک گفتند که فرمود جزایر باید حفظ شود. بیشترین شهید در این عملیات مربوط به گردان موسی کلیم الله (ع) شهرستان سمنان و دامغان بوده است.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها