از نفت انگلیسی تا نفت ایرانی؛ فرازوفرود صنعت نفت ایران چیست؟

نفت به‌عنوان استراتژیک‌ترین کالای جهان شناخته می‌شود. حتی در زمان حال که موضوعات ژئوپلیتیکی و حوزه انرژی تغییر یافته، بازهم این طلای سیاه جایگاه مهم خود را حفظ کرده است. اما نفت در ایران، از روز اول پیدایش به‌عنوان یک صنعت سازمان‌یافته، یک کالای استعماری و غیرملی بود.
کد خبر: ۶۵۷۶۰۳
تاریخ انتشار: ۲۸ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۹:۴۵ - 18March 2024

به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، نفت به‌عنوان استراتژیک‌ترین کالای جهان شناخته می‌شود. حتی در زمان حال که موضوعات ژئوپلیتیکی و حوزه انرژی تغییر یافته، بازهم این طلای سیاه جایگاه مهم خود را حفظ کرده است. اما نفت در ایران، از روز اول پیدایش به‌عنوان یک صنعت سازمان‌یافته، یک کالای استعماری و غیرملی بود.

از نفت انگلیسی تا نفت ایرانی؛ فرازوفرود صنعت نفت ایران چیست؟

شاه قاجار و قرارداد دارسی

اولین قرارداد مهم استعماری بر نفت ایران، امتیازنامه دارسی است. ویلیام ناکس دارسی انگلیسی در قبال پرداخت ۲۰ هزار پوند به مظفرالدین شاه برای سفر به اروپا و اعطای ۱۶ درصد از سود سالانه، انحصار کشف، استخراج و بهره‌برداری از نفت ایران را به مدت ۶۰ سال تصاحب کرد.

از نفت انگلیسی تا نفت ایرانی؛ فرازوفرود صنعت نفت ایران چیست؟

بعد از کشف و استخراج نفت در ایران، دولت بریتانیا سوخت ناوگان دریایی خود را از زغال‌سنگ به نفت تغییر داد و از نفت ایران برای نیروی دریایی خود در جنگ جهانی اول استفاده کرد. استعمار انگلیس بر نفت ایران به‌قدری گسترده و آشکار بود که اکثر سهام شرکت استخراج‌کننده نفت، به دولت انگلستان تعلق داشت و سهمی که این شرکت به ایران پرداخت می‌کرد، کم‌تر از مالیاتی بود که به دولت انگلستان می‌داد. در آن زمان کارگران ایرانی تماما زیردست انگلیسی‌ها بودند و حق نداشتند سرکارگر شوند.

از نفت انگلیسی تا نفت ایرانی؛ فرازوفرود صنعت نفت ایران چیست؟

دارسی همچنین از پرداخت کلیه عوارض‌ها، گمرکات و مالیات به ایران، معاف بود. «پرونال لندن» مورخ معروف انگلیسی دربار نفت ایران نوشته است: «مایع سیاهی که راه خود را در فاصله ۱۴۵ مایلی جزیره آبادان در ظلمت معادن پیدا می‌کند، یک روز ثابت خواهد کرد که خون لازم برای وجود ما [بریتانیا]خواهد بود.»
وینستون چرچیل، نخست‌وزیر انگلیس گفته بود: «ما باید مالکیت نفت یا حداقل کنترل مواد نفتی را که برای حیات انگلستان لازم است، به هر قیمتی که شده به دست آوریم.»

از نفت انگلیسی تا نفت ایرانی؛ فرازوفرود صنعت نفت ایران چیست؟

در کتاب «نفت ایران» آمده است: «شرکت نفت انگلیس و ایران، یکی از بزرگ‌ترین منابع ثروت ایران را در اختیار داشت و از آن بهره‌برداری می‌کرد و در ازای میلیون‌ها پوند که از کشور می‌برد مبلغ ناچیزی به دولت می‌داد، با چنان استقلالی رفتار می‌کرد که دولت ایران مشابه این رفتار را از هیچ رئیس ایل و قبیله‌ای، هرقدر هم مقتدر بود تحمل نمی‌نمود.»

رضا پهلوی و قرارداد ۱۹۳۳

قرارداد استعماری بعدی که به «متمم امتیازنامه دارسی» نیز معروف است، قرارداد ۱۹۳۳ نام دارد که با مذاکره مستقیم رضاشاه و سرجان کدمن، رئیس شرکت نفت ایران و انگلیس منعقد شد. بر اساس این قرارداد، انگلستان می‌توانست تا سال ۱۳۷۲ شمسی از منابع نفتی ایران بهره ببرد و به ازای استخراج هر تن نفت، تنها ۴ شیلینگ به دربار پهلوی بپردازد. رضاخان به‌قدری از انعقاد این قرارداد خوشحال بود که برای آن جشن برپا کرد.

از نفت انگلیسی تا نفت ایرانی؛ فرازوفرود صنعت نفت ایران چیست؟

برخی مدعی هستند که خروج رضاخان از قرارداد دارسی و انعقاد قرارداد ۱۹۳۳، اقدامی مهم از سوی او بود و ایران، امتیاز بیشتری از نفت خود برد. اما زمانی که به این دو قرارداد نگاه می‌کنیم، درمی‌یابیم که قرارداد ۱۹۳۳، بیشتر از دارسی به ضرر ایران بود. اولا ۳۰ سال به مدت قرارداد اضافه شد. ثانیا سود دریافتی ایران صرفا از شرکت نفت انگلیس- ایران بود و سایر بهره‌برداری‌های نفتی را شامل نمی‌شد. ثالثا تا پیش‌ازاین، ایران مالک دارایی‌های شرکت بود، اما بعد از ۱۹۳۳ این دارایی‌ها را واگذار کرد. مهم‌تر از همه اینکه، اگر رضاخان نگران صنعت نفت ایران بود، چرا بعد از دارسی، مجددا یک قرارداد استعماری را امضا کرد؟

رهبر انقلاب در خطبه‌های نماز جمعه سال ۱۳۷۳ فرمودند: «مسئله نفت، یکی از مسائل فوق‌العاده تلخِ ملتِ ایران است که هنوز درست باز نشده است. 

انگلیسی‌ها در زمان قاجاریه به ایران آمدند و با رجال خائن آن روز، برای بردن نفت مملکت قراردادی شصت‌ساله بستند؛ تا انگلیس بیاید و نفتی را که آن روز مثل آب خوردن به آن نیاز داشت، ببرد. واقعاً برای انگلیس، نفت ارزشمندترین کالا محسوب می‌شد؛ چون به کار‌های استعماری مشغول بود و سرزمین‌ها را می‌گرفت؛ لذا و به پول احتیاج داشت. پول هم با فعالیت کارخانه‌ها به دست می‌آمد و کارخانه‌ها نیز با نفت می‌گشت. انگلیس به ایران آمد و نفت گران‌قیمت و ارزشمندِ این مملکت را به قیمتی ارزان‌تر از آب برمی‌داشت و می‌برد! اگر می‌خواستند به‌جای نفت در بشکه‌ها آب بریزند و ببرند، شاید برایشان گران‌تر تمام می‌شد. مدت زمانی از انعقاد قرارداد شصت‌ساله نگذشته بود که رضاخان را بر سرِ کار آوردند. اواخر حکومت ضعیف قاجاریه بود و انگلیسی‌ها کسی را می‌خواستند تا به قلع‌وقمع گردنکشانی که در گوشه و کنار ایران سربلند کرده بودند بپردازد. آن‌ها برای این‌که کسی منافعشان را تهدید نکند، به قلدرِ گردن‌کلفتی که ضمناً سرسپرده خودشان باشد، احتیاج داشتند. باری؛ رضاخان را پیدا کردند؛ چند سالی از به قدرت رسیدن رضاخان توسط انگلیسی‌ها نگذشته بود که او به فکر افتاد اگر بشود، پول بیشتری بابت نفت از آن‌ها بگیرد. البته سرسپردگی او به‌جای خود محفوظ بود؛ اما بالاخره هر نوکری، گاهی به این فکر می‌افتد که مقدار بیشتری پول از ارباب خود اخاذی کند! مزاج قلدرمآبانه‌ی او به کمکش آمد تا با قرارداد دارسی که هنوز سی سال دیگر مانده بود تا به سر آید، برخوردِ قلدرانه کند.

یعنی وارد هیأت دولت شد و قرارداد دارسی را در بخاری انداخت و سوزاند! وقتی به او گفتند «از مدت قرارداد، سی سال دیگر باقی‌مانده است» گفت: «این چه قراردادی است! باید بابت نفت، پول بیشتری به ما بدهند.» آن وقت، طرفش کیست؟ یک کمپانی انگلیسی! به مجرّد این‌که رضاخان با قرارداد دارسی چنین برخوردی کرد، حکومت انگلیس وارد میدان شد و های‌وهوی و سروصدا به راه انداخت. نهایتاً انگلیسی‌ها دماغ رضاخان را به خاک مالیدند و کاری کردند که همین قرارداد را که فقط سی سال دیگر از اعتبارش مانده بود، به مدتِ شصت سال دیگر تمدید کرد! یعنی با انگلیسی‌ها قرارداد دیگری بست. این، کاری بود که انگلیسی‌ها از زمان قاجاریه تا پایان حکومت رضاخان در ارتباط با نفتِ ایران کردند. بعد هم زمان مصدق رسید و زمزمه ملی شدن صنعت نفت آغاز شد. انگلیسی‌ها دوباره آمدند. اما این دفعه دیگر تنها نبودند؛ بلکه آمریکایی‌ها را نیز به همراه داشتند. درواقع، آمریکایی‌ها از سال ۱۳۳۲ وارد این میدان شدند.» (۱۳۷۳/۱۱/۱۴)

محمدرضا پهلوی و کودتای ۲۸ مرداد

استعمار نفت ایران از سوی انگلیسی‌ها تا پایان دوره رضاخان وجود داشت و در دوران محمدرضا نیز ادامه یافت. تنش‌های استعماری بر ایران، در خلال جنگ جهانی دوم که کشور از شمال و جنوب به دست شوروی و انگلیس اشغال شد و شاه پهلوی نتوانست هیچ اقدامی برابر اشغال ایران انجام دهد، شدت یافت. قرارداد گس-گلشائیان که الحاقی بر قرارداد ۱۹۳۳ بود، در سال ۱۳۲۸ و بعد از جنگ جهانی دوم با دولت انگلیس منعقد شد. 

در پی این قرارداد و برخی عوامل دیگر همچون کشتار کارگران نفتی ایران به دست ماموران محمدرضا پهلوی که پیش‌تر رخ داده بود، نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران، به رهبری آیت‌الله کاشانی و دکتر مصدق، گسترش یافت. ملی شدن نفت ایران یکی از بزرگ‌ترین نهضت‌های مردمی ضد استعماری تاریخ است.

از نفت انگلیسی تا نفت ایرانی؛ فرازوفرود صنعت نفت ایران چیست؟

اما رژیم پهلوی با این حرکت ملی شدیدا مخالف بود و در پی منافع استعمارگران به ویژه انگلیس و آمریکا که به تازگی وارد میدان شده بود، عمل کرد. سپهبد رزم‌آرا، نخست‌وزیر رژیم پهلوی، ملی شدن صنعت نفت را بزرگ‌ترین خیانت می‌دانست. به‌هرحال، این نهضت بزرگ با حضور مردم ایران، آیت‌الله کاشانی و دکتر مصدق در اسفند ۱۳۲۹ به سرانجام رسید و بعد از ملی شدن صنعت نفت بود که مصدق توانست به مقام نخست‌وزیری دست یابد. دولت مصدق، اولین دولتی در ایران بود که با رأی مردم بر سرکار آمد.

از نفت انگلیسی تا نفت ایرانی؛ فرازوفرود صنعت نفت ایران چیست؟

رهبر انقلاب در دیدار با مردم کاشان در سال ۱۳۸۰ گفتند: «آیت‌الله کاشانی کسی است که اگر او نبود، نهضت ملی شدن صنعت نفت یقینا در این کشور به وقوع نمی‌پیوست. مرحوم کاشانی کسی است که به کمک او دکتر مصدق و دیگر سران نهضت ملی شدن صنعت نفت توانستند حمایت مردم را به این حرکت جلب کنند؛ والا حمایت مردم جلب نمی‌شد. کسی مصدق را نمی‌شناخت؛ کسی معنای ملی شدن صنعت نفت را نمی‌دانست؛ توده‌های عظیم مردم که رای و حضور و اقدام آن‌ها در تحولات اجتماعی تعیین کننده است، در جریان وارد نبودند و برای آن‌ها توضیح داده نشده بود.» (۱۳۸۰/۰۸/۲۰).

اما استعمارگران نفت ایران، با هدف تصاحب مجدد این صنعت مهم، کودتای ۲۸ مرداد را رقم زدند و بار دیگر تمام کشور را به دیکتاتوری پهلوی سپرده تا بتوانند استعمار خود را ادامه دهند.

«کرمیت روزولت» نوه «تئودو روزولت» رئیس‌جمهور سابق آمریکا که فرمانده میدانی کودتای ۲۸ مرداد بود، با گذاشتن اسلحه‌ای بر سر یکی از فرماندهان نظامی، اولین تانک در کودتای ۲۸ مرداد را به خیابان‌ها آورد و به این ترتیب، کودتای ۲۸ مرداد رقم خورد و تا ظهر همان روز، تهران به تصرف کودتاگران درآمد. در کتاب «اسرار کودتا» گفته می‌شود، بودجه‌ای که آمریکا برای این کودتا در نظر گرفته بود، حدود یک میلیون دلار بود.

از نفت انگلیسی تا نفت ایرانی؛ فرازوفرود صنعت نفت ایران چیست؟

در کتاب «کودتاسازان» آمده است: «مجموعه اقدامات سیا و کرمیت روزولت، مصدق را مجبور به ملاقاتی با هندرسن، سفیر آمریکا، در عصر روز ۲۷ مرداد می‌کند. سروان فشارکی، افسر محافظ منزل دکتر مصدق می‌گوید: «در این روز هندرسن به اتفاق علی پاشا صالح به خانه مصدق آمدند و مذاکرات محرمانه‌ای با او داشتند که هیچ‌گاه مطالب گفته شده در این جلسه فاش نشد. اگر روزی متن این مذاکرات فاش شود، شاید علت عدم تحرک دکتر مصدق در مقابل کودتاچیان روز ۲۸ مرداد معلوم گردد.»

از نفت انگلیسی تا نفت ایرانی؛ فرازوفرود صنعت نفت ایران چیست؟

رهبر انقلاب در ۱۰ آبان ۹۱ در دیدار با دانش آموزان و دانشجویان، دولت مصدق را اینگونه توصیف کردند: «جالب این است که بدانید حکومت مصدق که به وسیله آمریکایی‌ها سرنگون شد، هیچ‌گونه خصومتی با آمریکایی‌ها نداشت. او در مقابله با انگلیسی‌ها ایستاده بود و به آمریکایی‌ها اعتماد کرده بود؛ امیدوار بود که آمریکایی‌ها به او کمک کنند؛ با آن‌ها روابط دوستانه‌ای داشت، به آن‌ها اظهار علاقه می‌کرد، اینجور نبود که دولتی که در تهران سرکار است، یک دولت ضد آمریکایی باشد.» (۱۰/۰۸/۱۳۹۱)

در نهایت، تنها زمانی که صنعت نفت از استعمار خارجی‌ها خارج شد و در اختیار مردم ایران قرار گرفت، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود. رهبر انقلاب در دیدار با کارگزاران نظام اشاره داشتند: «یکی از مهم‌ترین اقلام [نظام اسلامی]، مردم‌سالاری دینی است؛ مردم‌سالاریِ برخاسته از اسلام که مایه افتخار مسلمانان است. این کشور هرگز طعم بروز و تجسم اراده‌های مردمی را در طول تاریخش نچشیده بود؛ جز در یک دوره کوتاه در زمان نهضت ملی شدن صنعت نفت، آن هم با آن همه محدودیت‌ها که داستان آن مفصل است. زمانِ بسیار کوتاهی بود؛ بعد هم طاقت نیاوردند و زدند خرابش کردند و نتوانست خود را نگه دارد. ما توانسته‌ایم مردم‌سالاری، حضور مردم در انتخابات، در تعیین رئیس‌جمهور، در تعیین نمایندگان مجلس و حضور در عرصه‌های سیاسی و تصمیم‌گیری را در کشورمان شاهد باشیم؛ این هنر بزرگ نظام اسلامی است.» (۱۳۸۲/۰۵/۱۵)

منبع: فارس

انتهای پیام/ ۱۳۴

نظر شما
پربیننده ها