سرتیپ پاسدار شهید «محمود کاوه»

محمود کاوه از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرمانده لشکر ۵۵ ویژه شهدا بود که شهریور ۱۳۶۵ در حین عملیات کربلای ۲ شهید شد.
کد خبر: ۶۵۷۷۰۲
تاریخ انتشار: ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۸:۵۴ - 19March 2024
سرتیپ پاسدار شهید «محمود کاوه»
نام و نام خانوادگی: محمود کاوه
محل تولد: مشهد
تاریخ تولد: اول خرداد ۱۳۴۰
درجه: سرتیپ
یگان: لشکر ۵۵ ویژه شهدا
مسئولیت: فرمانده
تاریخ شهادت: ۱۱ شهریور ۱۳۶۵
سن: ۲۵ سال
محل شهادت: پیرانشهر
مزار شهید: بهشت رضا (ع) - مشهد

گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: محمود کاوه اول خرداد سال ۱۳۴۰ ه.ش در مشهد مقدس، در خانواده‌ای مذهبی و دوستدار اهل بیت عصمت و طهارت (ع) متولد شد. پدرش که از کسبه متعهد به شمار می‌آمد، در دوران ستمشاهی و اختناق، با علماء و روحانیون مبارز، از جمله حضرت آیت‌الله خامنه‌ای شهید هاشمی‌نژاد و شهید کامیاب ارتباط داشت. وی که برای تربیت فرزندش اهمیت زیادی قایل بود، محمود را همراه خود به مجالس و محافل مذهبی و نماز جماعت می‌برد و از این راه فرزندش را با مکتب اهل بیت (ع) و تعالیم انسان‌ساز اسلام آشنا می‌کرد.

شهید کاوه دوران تحصیلات ابتدایی خود را در چنین شرایطی سپری کرد. از آنجا که خواست پدرش به هنگام تولد محمود، این بود که وی را در سلک صالحان و پیروان واقعی مکتب اسلام قرار دهد، با علاقه قلبی و مشورت پدر وارد حوزه علمیه شد و همزمان، تحصیلات دوران راهنمایی و دبیرستان را نیز ادامه داد.

با شروع جریانات انقلاب، او که جوانی بانشاط، فعال و مذهبی بود با شرکت در محافل درسی مسجد جوادالائمه (ع) و امام حسن مجتبی (ع) که در آن زمان از مراکز تجمع نیرو‌های مبارز بود، از هدایت‌ها و تعالیم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بهره‌های فراوانی برد و ره توشه‌های همین تعالیم را با خود به محیط دبیرستان و میان دانش‌آموزان منتقل می‌کرد. او در دبیرستان به عنوان محور مبارزه شناخته می‌شد. با علاقه وافر، به پخش اعلامیه‌های حضرت امام خمینی (ره) می‌پرداخت و فعالانه در راهپیمایی‌ها و درگیری‌های زمان انقلاب شرکت داشت.

فعالیت‌های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی

با پیروزی انقلاب اسلامی شهید کاوه جزو اولین عناصر مومن و متهدی بود که به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شهر مقدس مشهد پیوست و پس از گذراندن یک دوره آموزش شش ماهه چریکی، به آموزش نظامی برادران سپاه و بسیج پرداخت. پس از آن برای حفاظت از بیت شریف حضرت امام خمینی (ره) در یک ماموریت شش ماهه به تهران عزیمت کرد و با شروع جنگ تحمیلی، به همراه تعدادی از نیرو‌های خراسان به جبهه‌های جنوب اعزام شد. مدتی بعد به علت نیاز شدیدی که پادگان به مربی داشت، او را برای آماده‌سازی و آموزش نیرو‌ها به مشهد فراخواندند.

شهید کاوه در کردستان

علی رغم اینکه برای آموزش نیرو‌ها اهمیت بالایی قایل بود و مسئول مستقیم او زیاد تمایل نداشت وی را (که از مربیان دلسوز و قوی محسوب می‌شد) به جبهه اعزام کند. اما روح پرتلاطم او به دنبال فرصتی بود تا رودرروی دشمن قرار گیرد و در صحنه‌های کارزار انقلاب و ارزش‌های آن عملاً دفاع کند؛ بنابراین در اولین فرصت با جلب رضایت فرمانده پادگان با شور و شوقی فراوان به دیار کردستان (که در آن زمان توسط گروهک‌ها و عناصر ضدانقلاب دچار مشکلات و آشوب شده بود)، عزیمت کرد.

او که به همراه تعدادی از برادران پاسدار جهت آزادسازی شهر بوکان وارد کردستان شده بود، به دلیل لیاقت‌ها و مهارت‌هایی که داشت در همان ابتدا به عنوان فرمانده یک گروه دوازده نفره انتخاب شد.

شهید کاوه در این منطقه برای مبارزه با ضدانقلاب – که از حمایت‌های خارجی برخوردار بود و با جنایاتی هولناک، توطئه شوم جدایی ان نقطه از میهن اسلامی را در ذهن می‌پروراند – شب و روز نداشت و به دلیل تلاش بسیار زیاد، جدیت و پشتکار، شجاعت و روحیه شجاعت‌طلبی که داشت، در مدت کوتاهی به سمت فرماندهی عملیات سپاه سقز منصوب شد و در این زمان با ناباوری همگان همراه تعداد کمی نیرو، عملیات آزاد سازی منطقه مرزی بسطام را با شهامت غیر قابل وصفی طرح ریزی و ۴۵ کیلومتر جاده مرزی را طی یک مرحله ودر عرض ۲۴ ساعت در قلب منطقه تحت نفوذ ضد انقلاب آزاد کرد.

ضد انقلاب که با برخورداری از سلاح وامکانات ونیروی رزمی فراوان، عرصه را برای نیرو‌های نظامی وانتظامی تنگ کرده بود وجنایات فجیعی مرتکب می‌شد، باورود جوانان دلیر ومتعهدی، چون شهید کاوه به صحنه عملیات، به این نتیجه رسید که ماندن در کردستان برایش سنگین تمام خواهد شد.

شهید کاوه و همرزمانش با عملیات پی در پی، مزدوران استکبار را در منطقه منفعل ومستا صل کرده بودند تا جایی که ضد انقلاب در اوج استیصال ودر ماندگی برای زنده یا مرده او جایزه تعیین کرده بود.

نقش شهید در تیپ ویژه شهدا

به دنبال عملیات سرنوشت‌ساز نیرو‌های سپاهی در محور‌های مختلف کردستان و همزمان با تشکیل تیپ ویژه شهدا (که فرماندهی آن بر عهده شهید ناصر کاظمی بود) شهید کاوه به عنوان فرمانده عملیات این تیپ انتخاب شد. پس از مدت کوتاهی از فعالیت او در این مسئولیت (که با آزادسازی بسیاری از مناطق همراه بود) آوازه تیپ ویژه شهدا، آنچنان ضدانقلاب‌ها را متحیر ساخت که بکلی روحیه خود را از دست دادند و در مقابل هر یوریش رزمندگان اسلام، فرار را بر قرار ترجیح می‌دادند و می‌دانستند که مقاومت در مقابل این یگان جز خسارت ونابودی ثمری نخواهد داشت.

آزاد سازی سد بوکان وجاده ۴۷ کیلومتری آن، آزاد سازی جاده صائبین دژ به تکاب، پاکسازی منطقه کیلر واشتوزنگ، آزاد سازی محور استراتژیک پیرانشهر به سردشت که به عنوان مرکزیت ونقطه ثقل ضد انقلاب بشمار می‌آمد ومنجربه انهدام مرکز رادیوئی آن‌ها وفتح ارتفاعات مهم مرزی منطقه آلواتان وآزادسازی زنداندوله تو وکشتن بیش از ۷۵۰ نفر از ضد انقلاب گردید، از جمله نبرد‌های تهاجمی بود که توسط شهید کاوه وهمرز مانش در تیپ ویژه شهدا طرح ریزی وبه اجرا گذاشته شد. تعداد عملیاتی که بوسیله این شهید علیه ضد انقلاب فرماندهی شد، آن قدر زیاد است که ذکر نام تمامی آن‌ها در این مختصر میسر نیست.

او که پس از شهادت سرداران رشید اسلام، شهید ناصر کاظمی، شهید محسن گنجی زاده و شهید محمد بروجردی در خرداد ۱۳۶۲ رسما به فرماندهی تیپ منصوب شده بود، با تلاش همه جانبه برای آموزش، سازماندهی وآماده سازی نیرو‌ها از هیچ کوششی دریغ نمی‌ورزید.

بنا به صلاحدید فرماندهی محترم سپاه در تاریخ ۲۹ تیر ۱۳۶۲ تیپ ویژه شهدا ماموریت یافت تا در عملیات برون مرزی والفجر ۲ که در منطقه حاج عمران انجام می‌گرفت شرکت کند. در این عملیات شهید کاوه با هدایت قوی رزمندگان، اهداف از پیش تعیین شده تیپ از جمله ارتفاعات ۲۵۱۹ را با موفقیت به تصرف درآورد.

همزمان با عملیات والفجر ۴ ماموریت پاکسازی محور سردشت از لوث وجود ضدانقلاب (دمکرات‌ها و منافقین) به این تیپ واگذار شد. رزمندگان غیور و سلحشور نیز ضمن تسلط به ارتفاعات مرزی کوه سیر، قوری، تالشو روستای اسلام آباد، مرکز رادیویی منافقین و مقر دمکرات‌ها را تصرف کردند.

تیپ ویژه شهدا سال ۶۳ در عملیات بدر همراه با سایر یگان‌های سپاه، با دشمن تا دندان مسلح جنگید و در تاریخ ۲۳ تیر ۶۴ در عملیات قادر (همراه با یگان‌هایی از ارتش جمهوری اسلامی) در جبهه شمالی سیدکان عراق باعث بر هم زدن آرایش نظامی دشمن گردید. همچنین در عملیات پشتیبانی والفجر ۹ که در منطقه چوارته عراق انجام گرفت، در انهدام قوای دشمن و تصرف بخشی از خاک آنان نقش موثر داشت، که هر کدام نشانی از دلاوری‌ها و حماسه‌آفرینی شهید کاوه و یارانش را در خود ثبت کرده است.

ویژگی‌های اخلاقی

صفات ارزنده و ویژگی‌های ایمانی که این شهید داشت باعث شد که خود را وقف انقلاب کند و با اهمیتی که کردستان برای وی داشت خود را فرزند کردستان معرفی می‌کرد. روحیه والا و انساندوستی او به قدری در اطرافیان اثر می‌گذاشت که با وجود تبلیغات سوء دشمنان و ایجاد جو مسموم علیه آن شهید و یگان تحت امرش، هنگامی که به درجه رفیع شهادت نایل شد، مردم مهاباد با پای برهنه زیر پیکر پاک و مطهر سردار بزرگ خود بر سر و سینه می‌زدند و اشک می‌ریختند و ضدانقلاب را نفرین می‌کردند.

او با الهام از سخن خداوند که در وصف مومنان بیان شده است: «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار رُحَماء بَینَهم»، در قلب مردم و نیرو‌ها جای گرفته بود و هیچ انگیزه‌ای جز خدمت به انقلاب و احیای ارزش‌های الهی نداشت.

شهید کاوه در عین حال که تمام اوقاتش را برای مبارزه به کار می‌بست، از پرداختن به تکالیف دینی و انجام مستحبات نیز غافل نبود. او از مروجین قرآن کریم بود و با عشق خالصانه به اسلام و مکتب، آیات جهاد را تلاوت می‌کرد و در صحنه جنگ و مقاتله با دشمنان، آن را در عمل تفسیر می‌کرد.

روحیه اطاعت‌پذیری و ولایتی، هوش سرشار و چابکی در عملیات، مسلح بودن به سلاح تقوا و اخلاق حسنه، شجاعت و بی‌باکی، ساده زیستی و صمیمیت با نیرو‌ها از جمله ویژگی‌های شخصیتی آن شهید والامقام است.

با وجودی که در مقابل ضدانقلاب سازش‌ناپذیر، جسور و با شهامت بود، اما در داخل تیپ با نیرو‌های تحت امر خود برخوردی بسیار متواضعانه و باصفا و صمیمی داشت و همین تواضع او سبب شده بود که محبوبیت خاصی در بین نیرو‌ها داشته باشد.

شهید کاوه در قلب نیرو‌های بسیجی و سپاهی جای داشت.

او مصداق بارز تلفیق محبت و قاطعیت در امر فرماندهی نظامی بود.

روزی یکی از نزدیکان وی به منطقه آمده بود. یکی از برادران تقاضا کرد که کار مناسبی به او محول کند، شهید کاوه پاسخ داد: همه بسیجی‌ها فامیل من هستند.

در بعد آمادگی جسمانی هیچ‌گاه از ورزش غافل نبود و با تشویق نیرو‌ها و حضور در مسابقات ورزشی، آمادگی رزمی نیرو‌ها را بالا می‌برد.

همواره برای تشویق بچه‌ها می‌گفت: موفقیت من در کوه‌های بلند کردستان مدیون ورزش است.

او چریکی زبده بود که در عمل و جنگ چریک شده بود نه با درس‌های تئوری.

شهید کاوه همیشه راهگشای عملیات بود، هرجا که کار گره می‌خورد او رهگشا بود و هر کجا که از عزم و اراده رزمندگان کاسته می‌شد، اراده پولادین او به همه آن عزیزان، روحیه‌ای تازه می‌بخشید.

او برای اینکه بتواند عملیات را بهتر هدایت کند با سلاح پیشاپیش رزمندگان حرکت می‌کرد.

با اینکه بار‌ها در صحنه‌های عملیاتی مجروح شده بود، ولی همیشه قبل از بهبودی، به منطقه باز می‌گشت و در برخی از مواقع نیز نیرو‌ها او را با سر و بدن باندپیچی شده می‌دیدند که در میانشان حاضر می‌شد و آماده پذیرش ماموریت و اجرای عملیات بود.

سرتیپ شهید حسن آبشناسان – فرمانده لشکر ۲۳ نوهد – می‌گوید: اگر در دنیا یک چریک پاکباخته و دل باخته به اسلام و حضرت امام (ره) وجود داشته باشد، محمود کاوه است و هر رزمنده‌ای که بخواهد خوب پخته و آبدیده شود باید با تیپ ویژه شهدا پیش برود.

او دارای فضایل روحی و اخلاقی ویژه‌ای بود و انجام کار خالصانه و بی‌ریا را سرلوحه زندگی خود قرار داده بود. عموماً کم سخن می‌گفت و بیشتر عمل می‌کرد و همواره سعی می‌کرد وحدت ارتش و سپاه حفظ شود و ارتشیان نیز او را از خود می‌دانستند. این خصال و روحیات فرماندهی بود که تیپ شهدا را به آنجایی رساند که مقام معظم رهبری درباره این یگان و شهید کاوه فرمودند: تیپ ویژه شهدا که ایشان فرماندهی‌اش را برعهده داشتند یکی از واحد‌های کارآمد ما محسوب می‌شد.... او در عملیات گوناگون شرکت داشت و کارآزموده میدان جنگ شده بود. از لحاظ نظم، اداره واحد، مدیریت قوی، دوستی و رفاقت با عناصر لشکر، از لحاظ معنوی، اخلاق، ادب، تربیت، توجه و ذکر، یک انسان جوان، اما برجسته بود.... این وجوان (شهید کاوه) جزو عناصر کم‌نظیری بود که او را در صدد خودسازی یافتم. حقیقتاً اهل خودسازی بود، هم خودسازی معنوی و اخلاقی و تقوایی و هم خودسازی رزمی.

نحوه شهادت

دهم شهریور ماه ۱۳۶۵، روزی که روح این سردار شجاع اسلام و سرباز وارسته حضرت بقیه‌الله الاعظم (عج) در عملیات کربلای ۲ بر بلندای قله ۲۵۱۹ حاج عمران به پرواز درآمد، دل صخره و کوه، یاد و خاطره شجاعت او را در خود ثبت کرد. آن روز، کاوه مزد جهاد را که شهات بود، دریافت کرد و به بارگاه عزالهی فراخوانده شد.
خصال و ویژگی‌های درخشنده او در تمام مدت خدمتش و در تصدی مسئولیت‌های مختلف درسی است بس بزرگ برای همه سربازان اسلام و پاسداران انقلاب اسلامی، تا با به کارگیری آن‌ها و آراسته شدن به آن سجایای اخلاقی، نمونه‌هایی از لشکریان مخلص حضرت بقیةالله العظم (عج) باشند و خود را برای دفاع از حریم اسلام و ارزش‌های متعالی آن، همواره مهیا و آماده سازند.

حرکت فرمانده تیپ ۱۵۵ شهدا به سوی شهادت

در وضعیت فوق طاقت و شدت دشواری که نیرو‌های عمل کننده خواه ناخواه با آن مواجه بودند و سبب شده بود پیروزی را نیز دور از دسترس ببینند، تیپ ویژه ۱۵۵ شهدا، به خصوص فرمانده آن، مؤمنانه و شجاعانه در عرصه درگیری وارد شدند. شهید امیری مقدم، راوی مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ در این تیپ، در گزارش خودش از عملیات کربلای ۲، درباره حرکت نیرو‌ها برای ادامه عملیات و سرانجام آن، چنین روایت کرده است: «تغییرات انجام شده در طرح مانور و عدم موفقیت کامل تیپ ویژه ۱۵۵ شهدا در عملیات شب گذشته، موجب تردید در مسئولان، خصوصاً فرماندهان این تیپ شده بود. این تردید اگرچه در خود فرمانده تیپ (برادر محمود کاوه) نیز وجود داشت، ولی وی با توجه به حساسیت زمان و مصلحت کُل عملیات، این تردید را بروز نمی‌داد و به همین دلیل تصمیم گرفت برای زدودن تردید‌ها و تقویت روحیه عملیاتی در افراد تیپ، به همراه نیرو‌های عمل کننده در منطقه درگیری حاضر شود. وقتی که مسئولان تیپ از این تصمیم آگاه شدند درصدد برآمدند که وی را از این عمل باز دارند.

فرمانده یکی از گردان‌ها (برادر صلاحی) برای منصرف کردن وی، می‌گوید: «شما این کار را نکنید، آتش دشمن زیاد است، مسیر، بدمسیری است، خدای نکرده طوری می‌شود. «فرماندهی در جواب می‌گوید: «خب، اگر این طور است، ما هم شهید می‌شویم. اگر کار مثل شب گذشته بشود، ما هم حاضریم امشب شهید شویم.» به همان اندازه که خود وی در رفتن به خط درگیری مصمم بود، سایر مسئولان تیپ مخالف بودند.

 

 

نظر شما
پربیننده ها