در اینستاگرام منتشر شد؛

روایتی جالب از آزادی نبل و الزهرا...

مادرهایی که پسراشون هنوز سیبیل نداشتن و لباس جنگ تنشون کرده بودن، امروز پسراشون رو با ریش میدیدن!
کد خبر: ۶۹۲۸۵
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۶ - 06February 2016

روایتی جالب از آزادی نبل و الزهرا...

به گزارش فضای مجازی دفاع پرس، محمدرضا جوفار، عکاس خبرنگار که این روزها در سوریه به سر میبرد به بیان روایتی جالب از آزادی نبل و الزهرا... در صفحه اینستاگرام خود پرداخته است که در ادامه می خوانیم.

این دو شهر چهار سال در محاصره بودن اما یک گردان از رزمندههای همین شهر خارج از محاصره بودن و خانواده هاشون داخل محاصره گیر کرده بودن این رزمندهها خانوادههاشون رو چهار سال ندیده بودن امروز رزمندههای این گردان بعد از چهار سال وارد شهر شدن من هم اونجا بودم: مادرهایی که پسراشون هنوز سیبیل نداشتن و لباس جنگ تنشون کرده بودن، امروز پسراشون رو با ریش میدیدن! امروز بچه هفت سالهایی دیدم که تا به حال پدرش رو ندیده بود و توی آغوش پدرش غریبی میکرد! زنی رو دیدم که به یکباره دید نصف موهای شوهرش سفید شده... امروز من ثمرهی تلاش یک شهر برای مقاومت و پایداری رو دیدم، مردمی که همه کار کردن تا شهرشون سقوط نکنه.

این عکس یکی از عکسهایی است که امروز گرفتم وقتی که داشتم با این مادر گریه میکردم وقتی که خودم رو جای این مادر گذاشتم... (وقتی ثمرهی عمرت باعث افتخارت میشه)

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار