به گزارش خبرنگار دفاعپرس از یزد، اگر آمار نسبتی شهدا در اقشار مختلف را در نظر بگیریم، تعداد شهدا نسبت به جمعیت روحانی و طلبه در دوران دفاع مقدس در مقایسه با سایر اقشار در صدر قرار میگیرد.
این آمارها بیانگر آن است که قول و عمل روحانیون در دفاع از ارزشهای انقلابی، یکی است و روحانیون طی هشت سال دفاع مقدس در مبارزه با کفر، نقش فرماندهی را نیز برعهده داشتند. رزمندگان روحانی در همه عرصههای سخت همچون دفاع مقدس، جنگهای اعتقادی و مبارزه با طاغوت روحانیت در خط اول بودند.
به همین منظور گفتوگویی با حجتالاسلام «سیدعلی حبیبی» از رزمندگان روحانی دوران هشت سال دفاع مقدس انجام شده که در ادامه میخوانید:
دفاعپرس: لطف کنید خودتان را معرفی کنید.
اینجانب سید علی حبیبی فرزند سید اسماعیل متاهل دارای ۳ فرزند، ساکن یزد و دارای تحصیلات حوزوی در سال ۶۴ وارد حوزه علمیه مصلی شدم نزد اساتید مختلفی مثل حاج آقای علاقه بند شاگردی کردم درحال حاضر مشغول به فعالیتهای فرهنگی از جمله نمازجماعت در مسجد و مدرسه، سخنرانی و روشنگری و تبلیغ دین مبین اسلام و پاسخگویی به مسائل شرعی هستم.
دفاعپرس: نقش علما و طلاب و روحانیون در جنگ چه بود؟
در دوران جنگ، روحانیت مردم را تشویق به رفتن جبهه میکردند در حوزه علمیه مصلی که آیت الله سید جواد مدرسی که همراه و مدافع نظام و انقلاب بودند طلاب و مردم را برای حضور تشویق میکردند و کمک فراوانی میشد هم برای اعزام رزمندگان به جبهه وهم جمع آوری کمکهای مردمی. در خاطر دارم یک دفعه که ایشان فرمودند بین طلاب و مردم کمک جمع آوردی شود نزدیک به یک خاور اقلام مورد نیاز جمع شد و به جبههها فرستاده شد.
دفاعپرس: از اعزام خود به جبهه و فعالیتتان بگویید.
زمان ورود ما به حوزه علمیه مصلی همراه با اوج دفاع مقدس بود در آنجا محلی برای اعزام بسیجیان بود و شهدا را میآوردند برای اقامه نماز. بنده و دیگر طلاب تلاش برای نصب پرچم و حجله برای این شهدا بودیم از همین رو عشق و توجه به جبهه در ما شعله ور شد. اولین اعزام بنده سال ۱۳۶۴ بود با توجه به آموزش نظامی که دیده بودیم کاروانی اعزام به جبهه میشدند و نیاز به نیروی تامین داشتند به ما اعلام شد و ما هم به عنوان نیرو تامین همراه این عزیزان رفتیم دفعات دیگری هم اعزام شدیم مثل سال ۱۳۶۵ که سه نوبت بود و در واحد تخریب مشغول به فعالیت بودم.
دفاعپرس: در چه سالی مجروح شدید و همین طور بفرمایید که کدام عضو آسیب دید؟
سال ۶۴ به همراه دوست طلبه ام آقای عباس آخوندی که فرمانده گروهان بود به خط مقدم شلمچه رفتیم بنده به عنوان پاسبخش بودم صبح موقع باز گشت از خط دشمن آتش سنگینی رو سرمان ریخت و دچار موج انفجار شدم وبعد از آن به اهواز منتقل رفتم و به علت موج انفجار پرده گوش سمت راستم پاره شد.
دفاعپرس: در چه عملیاتهایی شرکت کردید و در کدام مناطق و خطوط مقدم حضور داشتید؟
درپاتک فکه شرکت داشتم. خطوط مقدم شلمچه، فکه و فاو حضورداشتم. سال ۱۳۶۵ با محوریت حجت الاسلام عباس حاجی جعفری جمعی از طلاب را به صورت دسته جمعی به جبهه اعزام شدیم و گروهان طلاب شکل گرفت در مرحله اول منطقه فاو بودیم خط کمین به ما سپرده شده بود و تعدادی از دوستان آنجا به شهادت رسیدند.
دفاعپرس: پیامی برای ادامه راه شهدا بیان بفرمایید.
با توجه به درخواستی که از بنده داشتید نکاتی را بیان کردم و در مقابل بسیجیان و رزمندگان عزیزی از جان خود گذشتند کار زیادی انجام ندادم اگر در دوران دفاع مقدس رزمندگان ما پیروز شدند به جهت آن توکل به خدا واخلاص بود و همدلی و صمیمیت بین مسئولین و رزمندگان.
همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست امروز وظیفه ما این است که یاد وخاطره این عزیزان را زنده نگه داریم و عزیزانی که باقی ماندند چه از رزمندگان و چه از خانواده شهدا این بزرگواران را دریابیم و قدردان آنها باشیم. مسئولینی باید انتخاب شوند که متدین و متعهد و متخصص و دلسوز این مردم باشند متاسفانه بعضی مسئولین غرق دنیا و مادیات شدند و این در روحیه دیگران هم اثر میگذارند باید مسئولین به فکر محرومین باشند و گوش به فرمان، ولی فقیه باشند.
روحانیت در صحنه باشند و ارتباط بیشتری با دانش آموزان و دانشجویان داشته باشند و جهاد تبیین که رهبری فرمودند را انجام دهند.
دفاعپرس: در پایان از شما تقاضا میشود خاطرهای از آن دوران برایمان تعریف کنید.
بعد از پاتک فکه به همراه «اسدالله دهقانپور» برای شناسایی منطقه به کمین رفتیم یکی از رزمندگان ایرانی آنجا بود به قدری آفتاب خورده بود که رنگش عوض شده بود ما خیال کردیم از نیروهای عراقی است و دستش را از پشت بستیم و به عقب بازگشتیم در حین بازگشت یکی از رزمندگانی که شهید شده بود را دیدیم و جنازه شهید را در لای پتو گذاشتیم رزمندهای که گمان میکردیم عراقی است و من جنازه شهید را حمل کردیم و دهقانپور هم از پشت سر مواظبمان بود تا اسیری که گرفته بودیم خطایی نکند.
گفتوگو از: علی ضرغامزاد
انتهای پیام/